📋 خلاصه مقاله:
کریتیکال رول اعلام کرد که برنان لی مولیگان به عنوان استاد سیاهچال جدید کمپین چهارم را هدایت خواهد کرد، جایگزین متیو مرسر میشود که به عنوان بازیکن حضور خواهد داشت. این تغییرات با استقبال مثبت و برخی تردیدها مواجه شده و نشاندهنده انتقال مشعل به نسل جدید است.
یک اعلامیه شگفتانگیز از Critical Role موجی در اینترنت به راه انداخته است. در تاریخ ۲ جولای اعلام شد که برای اولین بار در تاریخ Critical Role، یک استاد سیاهچال جدید هدایت یک کمپین اصلی را بر عهده خواهد داشت. به جای متیو مرسر، یکی از خالقان، کمپین چهارم به طور کامل میزبان جدیدی خواهد داشت: برنان لی مولیگان، استاد سیاهچال Dimension 20 از Dropout. مولیگان در زمان آغاز کمپین چهارم در اکتبر، نقش مرسر را بر عهده خواهد گرفت، در حالی که مرسر برای اولین بار به عنوان بازیکن وارد میشود. مولیگان در گذشته به عنوان استاد مهمان برای Critical Role حضور داشته و مرسر گاهی از نقش خود کنارهگیری کرده است، اما هرگز برای یک کمپین کامل.
هنوز جزئیات زیادی برای فاش شدن باقی مانده است. آیا تمام بازیگران اصلی به همراه مرسر که هم چهرههای “جدید و هم قدیمی” را وعده داده است، بازخواهند گشت؟ آیا آنها Dungeons & Dragons بازی خواهند کرد یا بازی جدید Daggerheart از Critical Role را تجربه خواهند کرد؟ این اعلامیه بزرگ با استقبال عمدتاً مثبت مواجه شد، اما همچنین طرفدارانی بودند که نسبت به این تغییر مردد به نظر میرسیدند. به هر حال، آیا Critical Role همچنان Critical Role است اگر متیو مرسر رهبری را بر عهده نداشته باشد؟
اینکه بگوییم Critical Role بازی واقعی D&D را به جریان اصلی وارد کرد کملطفی است. وقتی اولین کمپین در سال ۲۰۱۵ با هدایت مرسر به عنوان DM و با حضور بازیگران صدای بااستعدادی مانند لورا بیلی و اشلی جانسون آغاز شد، تقریباً بلافاصله با موفقیت چشمگیری روبرو شد.
آنچه به عنوان یک نمایش واقعی D&D آغاز شد، اکنون به یک غول چندرسانهای تبدیل شده است. امروز، Critical Role سه کمپین دارد که هر کدام بیش از ۱۰۰ قسمت دارند و میانگین طول هر قسمت ۳ تا ۴ ساعت است. همچنین، مجموعهای از نمایشهای زنده از لندن تا شیکاگو و یک نمایش انیمیشنی موفق در آمازون پرایم به نام The Legend of Vox Machina دارد که اسپینآف آن، The Mighty Nein، در نوامبر عرضه میشود. حتی یک اپلیکیشن به نام Beacon وجود دارد که به طرفداران امکان دسترسی فوری به محتوای استریم شده و VODها را میدهد. علاوه بر این، یک بازی به نام Daggerheart نیز وجود دارد که هدف آن به چالش کشیدن D&D برای تسلط در دنیای بازیهای نقشآفرینی رومیزی است.
با این حال، آغازهای فروتنانهاش، زمانی که واقعاً به نظر میرسید گروهی از دوستان در حال بازی D&D هستند و با مهربانی ما را دعوت میکنند تا بنشینیم و تماشا کنیم، همچنان بر درک ما از این شرکت تأثیر میگذارد. در بسیاری از جهات، Critical Role الگو و ایدهآل آن چیزی است که Dungeons & Dragons درباره آن است: بازی با دوستانتان با ساختن داستانها و شخصیتهایی که برای همیشه به یاد خواهید داشت. مهم نیست که چه کسی هستید، اگر طرفدار Critical Role باشید، حداقل یک بار سعی کردهاید که درون مرسر خود را به کار بگیرید – چه به معنای گفتن “چطور میخواهید این کار را انجام دهید؟” به یک بازیکن پس از کشتن یک دشمن باشد، یا به سادگی تمام وجودتان را در خلق دنیایی به زیبایی و عمق Exandria بگذارید. تمایل به استفاده از مرسر آنقدر رایج است که حتی نام خاص خود را دارد: اثر مرسر.
برای روشنتر شدن موضوع، خود مرسر در مورد اثر ناخوشایند صحبت کرده و تأکید میکند که هر فرد باید خلاقیت خود را در بازی Dungeons & Dragons به کار گیرد. راههای بیشتری برای بازی D&D وجود دارد تا فقط “روش Critical Role”، و هر کس باید راهی را پیدا کند که با آن راحتتر باشد.

تصویر: Critical Role از طریق توییتر
با این حال، تنها مرسر نیست که قلب کریتیکال رول را تشکیل میدهد. در گفتوگو با رولینگ استون، سم ریگل به شوخی گفت که بازیگران اصلی بیشتر شبیه یک خانواده هستند. “[ما] خانوادهای هستیم که با هم کار میکنیم و دشمنان را نابود میکنیم.” او به دشمنان متعددی اشاره دارد که همتایانشان در بازیهای رومیزی در طول کمپینهای طولانی از بین میبرند.
ده سال همکاری و تغییرات جدید
شاید این یک شوخی باشد، اما این گروه رنگارنگ تا کنون به مدت ۱۰ سال با هم هیولاها را نابود کردهاند. با این همه زمان با هم بودن، جای تعجب نیست که برخی از طرفداران نسبت به تغییرات در دینامیکها مردد باشند. این بار مرسر به عنوان بازیکن حضور دارد و کمپین ۴ در اگزاندریا برگزار نمیشود، بلکه در دنیایی کاملاً متفاوت است. به هر حال، این احساس نزدیک به “انتقال مشعل” است که مرسر قبلاً دربارهاش صحبت کرده است.
مرسر به رولینگ استون گفت: «فراتر از میراث خلاقانه و داستانسرایی، ما به شدت تلاش کردهایم تا پایههای شرکتی را بسازیم که میخواهیم بقیه عمرمان را در آن بگذرانیم و همه چیزهایی که میخواهیم خلق کنیم را هدایت کند. همچنین، در طول زمان، این هدایت را به نسل بعدی داستانسرایان منتقل کنیم.» او افزود: «امیدوارم روزی مشعل را به گروهی از افراد فوقالعاده با ایدهها و دیدگاههای جدید بسپارم و به آنها فضایی برای روایت داستانهایشان بدهم. در نتیجه، ما میتوانیم به عنوان پدربزرگ و مادربزرگهای خلاق دوردست به آنها افتخار کنیم و از سایهها به آنها نگاه کنیم.»
کنار رفتن برای ورود افراد جدید به صحنه همیشه با ریسکهای خاص خود همراه است، بهویژه برای شرکتی مانند Critical Role که شهرتش، هرچند نمیتوان آن را به یک چیز خاص نسبت داد، قطعاً با شیمی الکتریکی که این دوستان با یکدیگر دارند، تقویت شده است. حتی زمانی که Critical Role مهمانان بزرگی داشت، گروه اصلی همچنان نقطه فروش اصلی برای بینندگان باقی میماند. شوخیهای داخلی و صمیمیت غیررسمی که در گروههای دوستانه معمول است، جذابیتی غیرقابل مقاومت برای بینندگان ایجاد میکند زیرا به روشی که مصنوعی به نظر نمیرسد، قابلیت همذاتپنداری را فراهم میکند.

عکس: Critical Role
به همین دلیل، انتقال مشعل به مولیگان این بار بدون شک برخی از بینندگان قدیمی را شگفتزده خواهد کرد. این موضوعی است که خود مرسر نیز…
بهطور فزایندهای مشخص میشود که این دیگر فقط یک سریال وب یا بازی واقعی بین دوستان نیست، بلکه به یک کسبوکار تبدیل شده است. برای طرفداران قدیمی، این تمایز ممکن است ناخوشایند باشد، اما حقیقت را تغییر نمیدهد. از نظر من، همیشه مسئله زمان بود، نه اینکه آیا این اتفاق میافتد یا نه. همانطور که Critical Role به گسترش و رشد خود از طریق سریالهای تلویزیونی انیمیشنی و دیگر رسانههای چندرسانهای مانند بازیهای ویدئویی ادامه میدهد و درباره انتقال مشعل به نسل جدید صریح بوده است، سادهلوحانه است که باور کنیم این فرمت، بازیگران و طعم همیشه یکسان باقی خواهد ماند. رونمایی از Daggerheart، TTRPG اختصاصی Critical Role، نشاندهنده این است که این شرکت چندرسانهای به آینده و تغییر نگاه میکند.
کریتیکال رول تنها به متیو مرسر محدود نمیشود. همچنین تنها تراویس ویلینگهام، لورا بیلی، اشلی جانسون، ماریشا ری، تالیسین جافه، سم ریگل یا لیام اوبراین نیست. تأثیر و مشارکت آنها بیتردید غیرقابل انکار است و برای برخی از طرفداران، کاملاً غیرقابل جایگزینی. اما کریتیکال رول مدتهاست که از ریشههای مستقل خود فراتر رفته است، به ویژه با مشارکت در پروژههایی مانند آمازون و استودیوهای AdHoc. تفاوت اصلی این است که با گذشت زمان، نمیتوان نادیده گرفت که کریتیکال رول روزی از خالقان خود نیز فراتر خواهد رفت.