📋 خلاصه مقاله:
بازی “Tales of the Shire” با محیط زیبای دهکده هابیتها به نام Bywater، تجربهای دلانگیز از زندگی آرام هابیتی ارائه میدهد، اما سایه نابودی قریبالوقوع و خیانتهای احتمالی در آینده، این آرامش را به تلخی شیرین تبدیل میکند. با توجه به وقایع “پاکسازی شایر”، نگرانی از ویرانی و خیانتهای پنهان در میان هابیتها، زندگی در این دهکده را به چالشی پیشبینیپذیر و نگرانکننده تبدیل کرده است.
محیط بازی Tales of the Shire، دهکده کوچک هابیتها به نام Bywater، واقعاً زیبا و دلانگیز است. جنگلهای سرسبز، خانههای هابیتی جذاب و مردم دوستانهاش، این مکان را به جایی عالی برای زندگی آرام و لذت بردن از زندگی هابیتی تبدیل کرده است. حیف که چند سال بعد در The Scouring of the Shire ویران خواهد شد.
باید اعتراف کنم که تا زمانی که بازی Tales of the Shire را شروع نکرده بودم، به محیط آن توجه زیادی نداشتم. اما وقتی فهمیدم قرار است به دهکده نهچندان بزرگ Bywater نقل مکان کنم، فوراً از خرید ملک در چنین مکانی پرخطر پشیمان شدم. لذت بردن از آرامش و سکوت کمی سختتر میشود وقتی که نابودی قریبالوقوع (از نظر ذهنی، جسمی و شاید مالی) بر سرتان سایه افکنده است، اینطور نیست؟
اگر کتاب «ارباب حلقهها» را خواندهاید، احتمالاً با «پاکسازی شایر» آشنا هستید؛ جایی که جادوگری ناکام و ناامید به نام سارومان تصمیم میگیرد خشم خود را بر همسایگان هابیتش خالی کند. پس از پایان جنگ حلقه، او با تامینکننده پیپعلف هابیتون، لوتو سکویل-بگینز، معاملهای میکند و تپههای سبز را به جهنمی صنعتی و توتالیتر تبدیل میکند، جایی که هرگونه مخالفت با زندان مواجه میشود.
آن باغ زیبایی که برایش زحمت کشیدهاید؟ دیگر زیبا نخواهد بود. سوراخهای هابیتی بامزه اطراف استخر بایواتر؟ خالی یا تخریب شدهاند. مهمانخانه «اژدهای سبز»؟ توسط اوباش تصرف شده است. دوستان جدیدتان؟ به سیاهچالهای «قفلخانه» خواهند رفت.
برای مدتی کوتاه، با این فکر که شاید ویرانی شایر هنوز دور باشد، آرامش یافتم. اما سپس شنیدم که هابیتهای دیگر درباره بیلبو، فرودو و حتی بدتر، یک ساموایز گمجی جوان صحبت میکنند که در ابتدای ارباب حلقهها تنها ۳۸ سال داشت. اگر باغبان جوان در داستانهای شایر در اوایل بیست سالگیاش باشد (با توجه به اینکه او قبلاً توجه رزی را جلب کرده است)، این نشان میدهد که ویرانی شایر ممکن است کمتر از ۲۰ سال دیگر رخ دهد.
از زمانی که به این واقعیت وحشتناک پی بردم، زندگی هابیتی آرام و دنج من به تلخی شیرین تبدیل شده است. هنوز هم به خانهام که سرنوشت بدی در انتظارش است، اهمیت میدهم و از شلوغی و جنب و جوش میدان روستای بایواتر لذت میبرم، اما این وضعیت به من یک حس پیشبینیکننده داده است. هر بار که اولد نوکس به من یک چوب ماهیگیری هدیه میدهد، میخواهم به جای آن یک تفنگ درخواست کنم. هر بار که کشاورز کاتن از تبدیل بایواتر به یک روستا شکایت میکند، میخواهم پیشنهاد کنم که آن را به یک قلعه تبدیل کنیم.
با توجه به این واقعیت که ۱۹ هابیت محلی در نبرد بایواتر در حال سقوط هستند و بیش از ۳۰ نفر زخمی خواهند شد، من تلاش بیشتری در صبحانههای دوم که به همسایگانم سرو میکنم، میکنم (شما نمیدانید چقدر زمان دارند)، اما اشتباه نکنید؛ دیگر به همه همسایگانم با چشمان مهربان نگاه نمیکنم.
به هر حال، لوتو ساکویل-بگینز تنها هابیتی نبود که به طرف اشتباه پیوست؛ تد سندیمن نیز خیانت کرد. البته نمیتوانم سندیمن قدیمی از داستانهای شایر را به خاطر اشتباهات آینده پسرش سرزنش کنم (اگرچه آرزو میکنم میتوانستم او را تحت فشار قرار دهم تا در تربیت فرزندش بهتر عمل کند)، اما علاوه بر اینکه وعدههای غذایی مشترک ما را کمی ناخوشایندتر میکند، باعث میشود به این فکر کنم که چه کسی دیگر از هابیتهای دوستانه محله ما ممکن است به طور مخفیانه شرور باشد.

تصویر: Wētā Workshop از طریق Polygon
صادقانه بگویم، فکر میکنم اورلو باشد. این پستچی خوشحال ممکن است شیرین به نظر برسد، اما نام او همه چیز را فاش میکند. به یاد داشته باشید که در دنیای تالکین، چیزهای شیطانی نامهای شیطانی دارند و معمولاً شامل ترکیب حروف «or» هستند: موردور، مورگوت، اورکها. نام برج اصلی در آیزنگارد چیست؟ اورتانک. بنابراین، به شما توصیه میکنم که مراقب آن اورلو باشید، هیچ درختی نکارید و از زمان خود در بایواتر لذت ببرید — تا زمانی که دوام دارد.