📋 خلاصه مقاله:
فیلم انیمیشن “Arco” به کارگردانی اوگو بینوون، دنیای آرمانشهری قرن بیست و نهم را به تصویر میکشد که در آن انسانها در خانههای خودکفا زندگی میکنند. این فیلم با استفاده از ناخودآگاه بیننده، بدون توضیحات اضافی، به بررسی پیشرفتهای فناوری و چالشهای آب و هوایی میپردازد.
مفهوم آرمانشهر ممکن است به قدمت تمدن بشری باشد. از زمانی که انسانیت وجود داشته و رنج کشیده است، ما دنیای بهتری را تصور کردهایم. دنیایی که در آن همه نیازها و خواستههای ما بدون هیچ پیامد منفی برآورده میشود.
آرمانشهرها همچنین در داستانهای علمی-تخیلی نقش مهمی دارند. جایی که نوعی پیشرفت تکنولوژیکی بهشت آیندهنگرانهای را به ارمغان میآورد. اما نکته درباره علمی-تخیلی آرمانشهری این است که معمولاً یک نکته منفی وجود دارد. یک معامله فاوستی سخت که آن بهشت را زیرساخت میکند. به The Giver یا Wall-E فکر کنید.
این موضوع در Arco، یک فیلم انیمیشن جدید و زیبا که توسط تصویرگر فرانسوی اوگو بینوون طراحی شده، صدق نمیکند.
دنیای ایدهآل قرن بیست و نهم
Arco در قرن بیست و نهم آغاز میشود. این دنیایی ایدهآل است که در آن انسانها در خانههای خودکفا زندگی میکنند. این خانهها بر روی سکوهای عظیمی قرار دارند و توسط ساختارهای درختمانند مصنوعی که از میان ابرها عبور میکنند، بالا نگه داشته میشوند. به جای تلاش برای توضیح چگونگی کارکرد این سیستم، بینوون بر دانش فرهنگی مشترک تکیه کرده تا خلأها را پر کند.
استفاده از ناخودآگاه بیننده
او گفت: «در هر متن بنیادی – در ژاپن، در کتاب مقدس – باغهایی در آسمان وجود دارد. من واقعاً میخواستم از ناخودآگاه بیننده استفاده کنم. این کار باعث میشود مجبور نباشم بسیاری از چیزها را توضیح دهم. به این ترتیب میتوانم در برخی موارد سریع پیش بروم و در موارد دیگر عمیقتر شوم.»
پیش از آنکه فرصتی برای آشنایی با ایده آرمانشهر بیینوو پیدا کنیم، او به سرعت آن را از ما میگیرد. قهرمان داستانش، پسری جوان از قرن بیست و نهم به نام آرکو، به گذشتهای دور در دهه ۲۰۷۰ میرود.
تصویر: نئون
آینده نزدیک فیلم بسیار کمتر بهشتی است. در حالی که فناوری پیشرفت کرده است، این پیشرفتها عمدتاً برای مقابله با هرج و مرج آب و هوایی ناشی از گرمایش جهانی استفاده میشوند. در یکی از صحنههای ابتدایی، طوفانی شدید در حال ویران کردن است. در همین حال، خانوادههای حومه شهر در پشت امنیت “حبابهایی” که برای محافظت از اموالشان نصب شدهاند، به زندگی خود ادامه میدهند. آتشسوزیهای شدید به طور مداوم در حاشیه شهر میسوزند و با تغییر جهت باد، خطر را تهدید میکنند.
پیشرفتهای فناوری در دنیای آینده
پیشرفتهای دیگر در دنیای آینده نزدیک Arco ظریفتر هستند. به نظر میرسد عینکهای هوشمند جایگزین گوشیهای هوشمند شدهاند. ساکنان با عینکهای بازتابندهای که به سرشان چسبیده است، در جهان قدم میزنند. رباتها نیز به امری عادی تبدیل شدهاند و جایگزین پلیس و معلمان، همراه با مراقبان شدهاند.
وقتی آرکو به گذشته سفر میکند، با یک خانواده و ربات آنها به نام میکی زندگی میکند. این ربات برای بینونو به یک شخصیت تکراری در آثار مختلف تصویری او تبدیل شده است. از جمله این آثار، چندین کتاب کمیک هستند.
او میگوید: «میکی راهی برای من است تا سوالاتی بپرسم. من از آن در بسیاری از آثار مختلف استفاده میکنم.»
تصویر: نئون
در آرکو، میکی ابعاد جدیدی پیدا میکند. برخلاف کتابهای کمیک، او نیاز به داشتن صدا دارد. بیینونو با استفاده از هوش مصنوعی برای ایجاد صدای گفتاری میکی آزمایش کرد. با این حال، از نتایج راضی نبود.
«اصلاً خوب نبود»، او گفت. «هیچ احساسی وجود نداشت.»
تجربهای پیچیده و زمانبر
بنابراین، او به جای آن، دو بازیگر جداگانه را ضبط کرد که همان دیالوگها را میگفتند. سپس آنها را با هم ترکیب کرد تا یک صدای واحد ایجاد کند. او این فرآیند را بسیار پیچیده و زمانبر توصیف میکند. این تجربه به او درس ارزشمندی آموخت.
«وقتی همه چیز کامل است، ما هیچ احساسی نداریم»، بیینوو گفت. «این چیزی است که ما را انسان میکند و به همین دلیل شاید هوش مصنوعی همه شغلها را از بین نبرد.»
نگاه به آینده و هنر
اما در نهایت، چه آینده هوش مصنوعی باشد یا امکان یک آرمانشهر در اینجا روی زمین، بیینوو علاقهای به پیشبینی آنچه برای بشریت در پیش است ندارد. او بیشتر علاقهمند به خلق هنری است که جهان امروز را منعکس کند. او به جای حدس زدن به اینکه همه چیز به کجا میرود، بر این تمرکز دارد. حتی اگر کار او اغلب به توانایی علمیتخیلی در تصور همین موضوع تکیه کند.
یا به قول بیینوو: «ما نباید آینده را بدانیم.»


توسط
توسط

توسط