📋 خلاصه مقاله:
در بازی Hyrule Warriors: Age of Imprisonment، زلدا به عنوان یک شخصیت مرکزی و قویتر از همیشه ظاهر میشود و نینتندو به او اجازه میدهد فراتر از یک شاهزاده جادویی باشد. او با مهارتهای رزمی و تواناییهای ویژهاش به تنهایی میجنگد و داستانی متفاوت و جذابتر ارائه میدهد.
بله، ترکیبهای اکشن جذاب و نابود کردن صدها بوکوبلین در یک حرکت بسیار عالی است. اما بهترین بخش Hyrule Warriors: Age of Imprisonment هیچکدام از اینها نیست. در واقع، این است که زلدا بالاخره در مرکز توجه قرار میگیرد. من فقط درباره این که زلدا در بازی خودش نقش اصلی را بازی کند صحبت نمیکنم. Echoes of Wisdom این کار را انجام میدهد و در پایان او را زیر اتوبوس میاندازد. او در Age of Calamity نیز نقش مرکزی دارد، هرچند که نقشی کلیشهای و قابل پیشبینی است. من درباره این صحبت میکنم که نینتندو بالاخره به زلدا اجازه میدهد چیزی فراتر از یک شاهزاده جادویی باشد.
Wind Waker و Skyward Sword نزدیکترین بازیهای زلدا به نمایش یک شخصیت واقعی هستند. اما در نهایت، او به یک شاهزاده تبدیل میشود. زمانی که هویت او در هر دو بازی فاش میشود، عملاً هیچ ارتباطی با کسی جز لینک ندارد و تنها برای کمک و نجات وجود دارد.
حتی در Ocarina of Time، در واقع این زلدا نیست که به تنهایی در قلمرو سفر میکند، بلکه شخصیت دیگر اوست. بله، برای این موضوع دلیل داستانی وجود دارد. اما نه برای اینکه چرا آن اعتماد به نفس و توانایی وقتی که او دوباره فقط زلدا میشود، ناپدید میشود.
در Age of Imprisonment، رائورو و سونیا به خانوادهای تبدیل میشوند که زلدا هرگز نداشته است. آنها با او مهربان هستند و به تواناییهای او ایمان دارند. همچنین، میخواهند به او کمک کنند تا این تواناییها را به شکلی پرورشدهنده تحقق بخشد. اینها همه چیزهایی است که به طور اساسی و احساسی برای بیشتر افراد در زندگی تجربه میشود. نینتندو در هر بازی دیگر زلدا به طور کامل این موارد را از این زن بیچاره دریغ کرده است. او یا در حال تماشای مرگ خانوادهاش است یا در حال درونیسازی انبوهی از شرم به دلیل عدم توانایی در برآورده کردن انتظارات بیش از حدی که همه از او دارند.
در عوض، در Age of Imprisonment، او با مینرو به مطالعه گذشته میپردازد یا با لنالیا، خدمتکار، شوخی میکند و ارتباط برقرار میکند. او بالاخره میتواند یک انسان عادی باشد. (یا هیلیان، یا هر چه.)
به هر حال، او بیشتر به گذشته اهمیت میدهد تا به حال. این موضوع نشاندهنده این است که نینتندو در Breath of the Wild و Tears of the Kingdom او را ناکام گذاشته است. اما مهمتر از آن، این به او اجازه میدهد تا یک سرمایهگذاری احساسی خوشایند در آنچه در حال وقوع است ایجاد کند. چیزی که اغلب در دیگر بازیهای Warriors کویی تکمو و بهطور کلی در بسیاری از بازیهای دیگر زلدا نیز غایب است.
او فقط برای یک ایده انتزاعی از یک پادشاهی یا برای مردم بینام و نشان که او را فقط به عنوان یک نماد میبینند نمیجنگد. او برای نجات افرادی که به آنها اهمیت میدهد و برای انتقام مرگ کسی که میتوان گفت مانند یک مادر جایگزین برای او بود، میجنگد.

و برای یک بار هم که شده، او به تنهایی قادر به انجام آن است. حتی در سبک مبارزهاش نیز مشخص است که نینتندو این بار زلدا را جدیتر گرفته است.
تغییرات در سبک مبارزه زلدا
در Age of Calamity، او به نوعی یک شوخی علمی است که با استفاده از جادوی آیپد بمب پرتاب میکند یا ترکیبی از ترفندهای دیگر را انجام میدهد. اما در Age of Imprisonment، او یک جنگجوی قوی است که مهارتهای رزمیاش با رائورو رقابت میکند. او محدود به تیراندازی با کمان و قدرتهای نوری اسرارآمیز مانند برخی از بازیهای اصلی زلدا نیست.
مهارتهای ویژه زلدا
او میتواند زمان را برای نابودی دشمنان دستکاری کند. نور را به شمشیر تبدیل کرده و موجی از دشمنان را نابود کند. مورد علاقه شخصی من، زمانی که نوار ویژهاش پر است، یک انفجار بزرگ ایجاد کند. همه اینها را به تنهایی انجام میدهد. او برای یک بار هم که شده نیازی به تکیه بر کسی ندارد.
این موضوع به نوعی جالب و رضایتبخش است که لزوماً با لینک تجربه نمیکنید. او؟ او فقط یک قهرمان برنامهریزی شده برای پیروزی است. موفقیت معنایی ندارد. نمیتواند داشته باشد، نه وقتی که همیشه برنده میشود.
زلدا: شاهزادهای با داستانی متفاوت
حالا زلدا، شاهزادهای با مشکلات اعتماد به نفس و چیزهای زیادی که باید به خودش ثابت کند؟ این داستان دیگری است، بسیار بهتر. به نظر میرسد داشتن یک قهرمان با شخصیت، پتانسیل داستانسرایی بیشتری ارائه میدهد. این امر به من دلیل بیشتری برای اهمیت دادن میدهد. امیدوارم نینتندو در آینده این روند را ادامه دهد.


توسط
توسط

توسط