📋 خلاصه مقاله:
فیلم “مرثیهای برای یک رؤیا” اثر دارن آرونوفسکی، به بررسی شیاطین درونی و اعتیاد میپردازد و نشان میدهد که چگونه اعتیاد میتواند زندگی افراد و عزیزانشان را نابود کند. این فیلم با فیلمبرداری زیبا و بازیهای برجسته، واقعیتی ترسناکتر از هر فیلم ترسناک ماوراءالطبیعی را به تصویر میکشد.
وحشت به اشکال مختلفی ظاهر میشود. گاهی اوقات یک عروسک نفرینشده یا یک خانهی تسخیر شده است. در مواقع دیگر، یک روح بیقرار است که خود را نشان میدهد.
اما همیشه ترسناکترین نوع وحشت را آن نوعی میدانم که به یک شیء یا مکان خاصی وابسته نیست، بلکه به یک شخص مربوط میشود. گاهی اوقات، ترسناکترین هیولا زیر تخت شما پنهان نشده است، بلکه در ذهن شماست.
این موضوع در مورد فیلم کلاسیک دارن آرونوفسکی به نام مرثیهای برای یک رؤیا است که به تازگی بیست و پنجمین سالگرد خود را جشن گرفته است. برخی ممکن است بگویند این فیلم ترسناک نیست، اما من معتقدم که هست. این فیلم شامل نیروی شیطانی که کسی را شبانه از تخت بیرون بکشد یا تخته ویجا که توسط دستهای ناپیدا حرکت داده شود، نیست. اما مرثیهای برای یک رؤیا (بر اساس رمان هیوبرت سلبی جونیور با همین نام) درباره شیاطینی است که درون ما زندگی میکنند. این فیلم به کارهای وحشتناکی میپردازد که افراد گرفتار اعتیاد به مواد مخدر به خود و عزیزانشان انجام میدهند تا زنده بمانند.
ما برای اولین بار با شخصیت اصلی، هری گلدفارب (جرد لتو) آشنا میشویم. او در حال تلاش برای دزدیدن یک تلویزیون از مادر پیرش، سارا (الن برستین) است. واضح است که سارا پسرش را دوست دارد. اما در لحظهای که ما برای اولین بار با آنها آشنا میشویم، شیاطین درونی هری در حال ظهور هستند. سارا خود را در کمد قفل کرده تا از هری فرار کند. او امیدوار است تلویزیون را به پول نقد تبدیل کند تا بتواند به دشمن اصلی فیلم، یعنی هروئین، دست یابد.
مبارزه با شیاطین درونی
چشمان هری باز و وحشی است و مردمکهایش گشاد شدهاند. پیراهنش از عرق سرد ناشی از ترک مواد مخدر خیس شده است. سارا از سوراخ کلید کمد نگاه میکند. این پسر شیرین، خوشچهره و مهربان او نیست. این موجود وحشتناکی است که گاهی از او بیرون میآید. سارا میداند اگر به اندازه کافی صبر کند، طوفان فروکش خواهد کرد و پسر واقعیاش به او باز خواهد گشت.
این اولین باری نیست که هری تلویزیون مادرش را گرو گذاشته است. برای جلوگیری از سرقتهای مکرر، او تلویزیون را به رادیاتور زنجیر کرده و کلید قفل را با خود در کمد نگه میدارد. وقتی هری این موضوع را کشف میکند، بلافاصله از کتابچه راهنمای سوءاستفادهگران احساسی استفاده میکند و فریاد میزند: “ای خدا، داری چی کار میکنی؟ میخوای من تلویزیون مادرم رو بشکنم؟ و رادیاتور رو هم بشکنم و شاید کل خونه رو منفجر کنم، مامان؟ اینه که میخوای؟”
سارا به آرامی کلید قفل را زیر در میلغزاند.
واضح است که هری احساس گناه میکند. اما این احساس تحت تأثیر عذاب بیقراری ناشی از ترک شدید هروئین قرار گرفته است. به محض اینکه تلویزیون قدیمی را به بیرون میبرد، جایی که بهترین دوستش، تایرون (مارلون وینز)، منتظر است، هر گونه فکر گناهی از بین میرود. پس از کشیدن تلویزیون به نیمه راه شهر، هری و تایرون آن را به پول نقد تبدیل میکنند.
خرید و فروش در سکوت
حتی نمیبینیم که آنها ماده را خریداری میکنند. کلمه “هروئین” در طول فیلم هرگز به زبان نمیآید. تنها چیزی که میبینیم چند نمای نزدیک سریع از پختن هروئین در یک قاشق و سپس تزریق آن است. صدایی ناپیدا آه میکشد و شیطان درون هری آرام میگیرد.
فعلاً.
هری به طور ناشیانهای به دوستان مادرش دست تکان میدهد. او و تایرون تلویزیون او را به سمت مغازه گرویی میبرند.
تصویر: Artisan Entertainment
در همین حال، سارا بیچاره در سراسر شهر به دنبال تلویزیون خود میگردد. به زودی مشخص میشود که او نیز به نوعی اعتیاد دارد. با رفتن همسرش و ناشناخته شدن پسرش، سارا به غذا و تلویزیون برای آرامش روی میآورد. به جز بازدیدهای نامنظم هری و زمانی که با زنان دیگر در ساختمان آپارتمانش زیر آفتاب مینشیند، سارا زیاد بیرون نمیرود.
تلویزیون: پنجرهای به دنیای بیرون
تلویزیون برای سارا پنجرهای به دنیای بیرون است. او به ویژه به یک برنامه بازی-تبلیغاتی عجیب به میزبانی یک گورو کاهش وزن به نام تپی تیبنز (کریستوفر مکدونالد) علاقهمند است. او ساعتها به خوردن شکلات و تماشای این برنامه میپردازد. در این برنامه، به طور تصادفی بینندگان انتخاب میشوند و پول و فرصتی برای حضور در برنامه را میبرند. این برنامه همچنین به عنوان تبلیغی برای مکملهای کاهش وزن تیبنز عمل میکند.
سرانجام، سارا تماسی دریافت میکند که به او اطلاع میدهد برای حضور در یک مسابقه تلویزیونی انتخاب شده است. این بزرگترین خبری است که او برای مدت طولانی داشته است. او بلافاصله هدفی تعیین میکند: میخواهد در لباسی قرمز که در مراسم فارغالتحصیلی دبیرستان هری پوشیده بود، جا شود. او قصد دارد آن را در هنگام فیلمبرداری روی صحنه بپوشد. وقتی نمیتواند زیپ پشت لباس را ببندد، تصمیم میگیرد کمی وزن کم کند.
او رژیم غذایی را امتحان میکند و به سرعت ناامید میشود. به توصیه دوستی، سارا به دکتری مراجعه میکند که بلافاصله برای کاهش وزن به او داروی محرک تجویز میکند.
دوستی به سارا کمک میکند تا موهای خاکستریاش را برای حضور در تلویزیون به رنگ قرمز درآورد.
هری و تایرون رویای خود را دنبال میکنند. برنامه این است که مقداری مواد مخدر خوب تهیه کنند و آن را با چیزی مخلوط کنند تا بیشتر از حد معمول کش بیاید. سپس آن را بفروشند و با سود حاصل، این فرآیند را تکرار کنند تا سرمایه خوبی جمع کنند. هری بخشی از انگیزهاش به دلیل اعتیاد جسمی به مواد مخدر است. او همچنین میخواهد دوست دخترش ماریون (جنیفر کانلی) را تحت تأثیر قرار دهد. ماریون زنی جوان و سرکش است که از یک خانواده مرفه میآید، اما ترجیح میدهد وقتش را با مصرف مواد بگذراند.
ماریون طراحی لباس میکند و امیدوار است روزی بتواند طرحهایش را بفروشد. این رویایی است که هری میخواهد از آن حمایت کند. پس از شنیدن برنامه تجاری هری و تایرون، به نظر میرسد ماریون موافق است. اما با هوشمندی میپرسد: «قضیه چیه؟»
نکته مهم این است که اعتیاد به مواد مخدر همه چیز و همه کس را در مسیر خود نابود میکند. با تماشای دوباره مرثیهای برای یک رؤیا شگفتزدهام که چقدر به ماده شباهت دارد. از فیلمبرداری شبیه به رؤیا تا تمرکز بر شکنجهای که زنان برای مقابله با پیری و پیروی از استانداردهای زیبایی متغیر متحمل میشوند.
تحلیل فیلم و پیامهای آن
مانند شاهکار وحشت بدنی کورالی فارژات در سال ۲۰۲۴، مرثیهای برای یک رؤیا نقابهای براق و مرتب شخصیتهای اصلی خود را کنار میزند. این فیلم حقیقت وحشتناک واقعیت آنها را آشکار میکند. اگرچه این دو فیلم در بسیاری از جنبهها متفاوت هستند، اما هر دو پیامی مشترک دارند. شما میتوانید از مواد برای خاموش کردن شیاطین درونی خود استفاده کنید، اما این سکوت هزینه زیادی خواهد داشت و تنها موقتی خواهد بود. در نهایت، شما غیرقابل شناسایی خواهید شد.
این فیلم شامل چندین صحنه با صفحهنمایش تقسیمشده است، حتی در لحظاتی که شخصیتها بهصورت فیزیکی نزدیک به هم هستند.
پایان فیلم مرثیهای برای یک رویا به گونهای است که ماده در لحظات پایانی خود به زمین میافتد. این پایان، هرچند نیست، اما پرده آخر این فیلم به هیچ وجه کمتر از آن نیست. این پرده نشاندهنده ویرانی کامل است که از تغذیه شیاطین درونی به جای مواجهه با آنها ناشی میشود. این فیلم به دلیل طبیعت بسیار افسردهکننده و تاریک موضوعش و همچنین چند صحنه از وحشت بدنی و رابطه جنسی اجباری ممکن است به سختی توصیه شود.
زیبایی فیلمبرداری و بازیگران برجسته
با وجود موضوع زشتش، مرثیهای برای یک رویا فیلمی است که به زیبایی فیلمبرداری شده و بازیگران فوقالعادهای دارد. الن برستین برای بازی در نقش سارا نامزد جایزه بهترین بازیگر زن شد. در حالی که من طرفدار بزرگی از جرد لتو نیستم، مرثیه به احتمال زیاد بهترین اجرای حرفهای اوست. جنیفر کانلی به شکلی دلخراش در نقش ماریون که احتمالاً دوستداشتنیترین شخصیت از سهگانه معتادان به هروئین فیلم است، قانعکننده است. همیشه دیدن مارلون وینز در نقشی جدی لذتبخش است.
اقتباس آرونوفسکی از رمان هیوبرت سلبی جونیور به بهترین شکل ممکن با خودش در تضاد است. این فیلم وحشتناک است، اما به زیبایی فیلمبرداری شده است. لحظاتی از طنز واقعی دارد، اما به وضوح جدی است. در واقعیت ریشه دارد، اما با صحنههای آشوبزدهای که شخصیتها در آنها خیالپردازی یا از خود بیخود میشوند، همراه است.
تضادهای جذاب در فیلم
این فیلم شخصیتهای اصلی خود را به شکلی جذاب نشان نمیدهد، اما آنها را نیز شیطانصفت نمیکند. حتی موسیقی فیلم همزمان خیرهکننده و آزاردهنده است. در نهایت، مرثیهای برای یک رؤیا نگاهی بیپرده به وحشتهای اعتیاد ارائه میدهد — واقعیتی که بسیار ترسناکتر از هر فیلم ترسناک ماوراءالطبیعی است که در سینماها به نمایش درمیآید.


توسط
توسط

توسط