📋 خلاصه مقاله:
فیلم “۲۸ سال بعد” به کارگردانی دنی بویل و نویسندگی الکس گارلند، دنبالهای بر “۲۸ روز بعد” است که به بررسی میراث دنیای زامبیها میپردازد. این فیلم با تمرکز بر سفر فردی و تغییرات ژانر، تجربهای تازه و هیجانانگیز ارائه میدهد.
همیشه آنچه در طول شیوع زامبی اتفاق میافتد مهم نیست، بلکه آنچه پس از آن رخ میدهد اهمیت دارد. بازنگری جورج رومرو در مفهوم زندهشدگان در فیلم شب مردگان زنده پیشگامانه بود. بخشی از آنچه این دیدگاه را ماندگار کرده، تمایل او به بازبینی، اصلاح و بهروزرسانی آن در طول دهههای بعدی است. این سنتی است که نوآوران زامبی، دنی بویل و الکس گارلند، با دنبالهای که مدتها انتظارش را میکشیدند، ۲۸ سال بعد، که به نتفلیکس میآید، احتمالاً به مخاطبان بیشتری نسبت به اکران تابستان ۲۰۲۵ خود دست خواهد یافت، حفظ میکنند.
اهمیت دنبالههای ترسناک
دنبالههای ترسناک تقریباً اجباری هستند. به ندرت فیلم ترسناکی که از نظر مالی یا فرهنگی قابل توجه باشد، بدون در نظر گرفتن دنبالهای باقی میماند. حتی اگر به سرعت به سینماها نرسد، خود ۲۸ سال بعد نیز دنبالهای در دست تولید دارد.
۲۸ سال بعد: معبد استخوان برای ژانویه ۲۰۲۶ برنامهریزی شده است. در صورت موفقیت معبد استخوان، فیلم دیگری نیز به دنبال آن خواهد آمد. اما در سال ۱۹۷۸، فیلم طلوع مردگان رومرو بیشتر یک استثنا بود. به یاد داشته باشید که این همان سالی بود که فیلم هالووین جان کارپنتر منتشر شد. دنبالههای فیلمهای اسلشر به ندرت وجود داشتند و سری فیلمهای هیولاهای یونیورسال برای دههها مرده بودند.
دنبالههای جدید و تغییرات در ژانر
در این محیط، رومرو دنبالهای ده سال بعد از شب مردگان زنده ساخت. او شخصیتهای جدیدی معرفی کرد و خشونت زامبیها را به صورت رنگی زنده به جای سیاه و سفید سادهتر نشان داد. همچنین طنز اجتماعی جدیدی را به تصویر کشید. این طنز با دنبال کردن بازماندگانی که در یک مرکز خرید پناه گرفته بودند، جایی که مردگان متحرک به آرامی در حال حرکت بودند و نیمهخاطراتی از عادات مصرفگرایانه خود از زندگیهای قبلیشان داشتند، به نمایش درآمد.
روز مردگان 1985
دوباره به سمت تمرکز بیشتر بر روی شکستهای انسانی میچرخد. این فیلم بهویژه پس از تماشای خندهدارترین فیلم زامبی رومرو، بهطور خاصی تکاندهنده است.
تأثیر فیلم ۲۸ سال بعد بر مخاطبان
۲۸ سال بعد ممکن است برخی از مخاطبان را حتی بیشتر شگفتزده کرده باشد. زیرا مخاطبان به دنبالههای میراثی که به طرفداران قدیمی خود ادای احترام میکنند، عادت کردهاند. فیلم اصلی ۲۸ روز بعد که در سال ۲۰۰۲ در بریتانیا و ۲۰۰۳ در ایالات متحده منتشر شد، به یکی از محبوبترین و تأثیرگذارترین فیلمهای زامبی از زمان اوج رومرو تبدیل شد. این موفقیت به لطف استفاده از ویدئوی دیجیتال اولیه که به فیلم حس واقعگرایانه و در مواقعی زیبایی هنری خاصی میبخشید، به دست آمد.
دنبالهای به نام ۲۸ Weeks Later در سال ۲۰۰۷ منتشر شد. این فیلم دارای زیباییشناسی و شخصیتهای متفاوتی بود و خالقان فیلم اصلی در آن دخالت زیادی نداشتند. اما بازگشت کارگردان بویل و فیلمنامهنویس گارلند برای ۲۸ Years Later آن را به یک دنباله “واقعی” برای فیلم اصلی تبدیل میکند. حتی اگر این فیلم نیز از رویکرد بصری کاملاً متفاوتی استفاده کند و شخصیتهای کاملاً جدیدی را دنبال کند. این یک دنباله میراثی است که به جای پیگیری شخصیتهای قدیمی، به بررسی میراث دنیای فیلم اصلی میپردازد.
داستان با یک مستعمره جزیرهای آغاز میشود که پس از قرنطینه بریتانیا از بقیه جهان، خود را تثبیت کرده است. این مستعمره از طریق انضباط سختگیرانه و زندگی به سبک کمون، اعضای خود را محافظت میکند. در این میان، اسپایک ۱۲ ساله (آلفی ویلیامز) با پدرش جیمی (آرون تیلور-جانسون) و مادر مرموزاً بیمار خود، ایلا (جودی کومر) زندگی میکند.
بازگشت به گذشته
گسترش عفونت زامبی به سرزمین اصلی اروپا که در لحظات پایانی ۲۸ Weeks Later به تصویر کشیده شده بود، به عقب برمیگردد. این موضوع نشاندهنده چالشهای جدیدی است که مستعمره با آنها روبرو میشود.
بویل و گارلند اسپایک را به عنوان لنگر خود انتخاب میکنند. در ابتدا، ۲۸ سال بعد به نظر میرسد داستانی پدر و پسری باشد. جیمی اسپایک را برای اولین کشتن زامبی از جزیره خارج میکند. این یک مناسبت تشریفاتی است، نه یک ضرورت واقعی. کودکان جزیره آموزش دیدهاند تا با تیر و کمان از خود دفاع کنند. سفر به ساحل برای کشتن یک یا دو زامبی یک آیین گذر است.
اگرچه همانطور که از یک فیلم ترسناک انتظار میرود، اوضاع به خوبی پیش نمیرود. برخورد اسپایک با آلودهها نتیجهای غیرمنتظره برای او و بینندهای که برای اولین بار فیلم را میبیند، دارد. درست همانطور که رومرو سری زامبیهای خود را بین فیلمها تغییر داد، بویل و گارلند نیز در طول ۲۸ سال بعد چندین بار تغییر مسیر میدهند. تا جایی که به صحنه نهایی غیرمنتظره و خاص فرهنگی آن میرسند.
برخی از مخاطبان پیش از رسیدن به پایان عجیب و غریب فیلم، احساس سردرگمی کردند. شاید به این دلیل که فضای شیوع ۲۸ روز بعد آن را به یک معادل مدرن برای شب مردگان زنده تبدیل کرده بود. با این حال، فیلم جدید از الگوهای خاص رومرو پیروی نمیکند.
مقایسه با آثار رومرو
اگرچه لحظات خندهداری دارد، اما ۲۸ سال بعد به اندازه طلوع مردگان طنزآمیز یا بیپرده نیست. همچنین به اندازه روز مردگان نسبت به بشریت بدبین نیست. در واقع، فیلم جدیدتر بخشی تأملبرانگیز دارد که شامل انسانی بدون عفونت است. با این حال، او در میان وحشیهای زامبیزده زندگی میکند و فیلم او را به عنوان نمونهای از بیانسانی زامبیمانند انسان معرفی میکند.
نماد همدلی در فیلم
با این حال، این بخش به عنوان نمادی از، اگر نه دقیقاً امید، حداقل همدلی عمل میکند. این موضوع به فیلم عمق بیشتری میبخشد و باعث میشود مخاطبان به تفکر بیشتری درباره انسانیت و زامبیها بپردازند.
فیلم بویل تا حدی با احیای بعدی رومرو سرزمین مردگان اشتراکاتی دارد. این فیلم احتمالاً نه به طور تصادفی، پس از ۲۸ روز بعد در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. در آنجا، رومرو به جلو میپرد تا جامعهای را به تصویر بکشد که در تلاش برای بازسازی پس از شیوع زامبیها است. این جامعه دارای پایگاههای محافظتشدهای است که بر اساس تقسیمات طبقاتی سخت ساخته شدهاند. زامبیهای تبعید شده به عنوان پایینترین طبقه اجتماعی قرار میگیرند.
بویل و گارلند به نظر نمیرسد که به استعاره اقتصادی علاقهمند باشند. اما به سوالی میپردازند که آیا زامبیها ممکن است به سمت چیزی که بیشتر شبیه به انسان باشد، تکامل یابند. به ویژه زمانی که اسپایک و دیگر مسافران با زامبی بارداری مواجه میشوند که نوزادی غیرآلوده به دنیا میآورد.
این نوع چرخش ممکن است در ابتدا احساس شود که گویی ۲۸ سال بعد در حال جمعآوری صحنههایی است. بویل و گارلند در طول سالهایی که این مجموعه در حالت سکون بود، بدون توجه به یک لحن پایدار یا داستانی در حال توسعه، این صحنهها را ایجاد کردهاند. با این حال، این مطالب به زیبایی به هم میپیوندند. این داستان بلوغ، فراز و نشیبهای سرگیجهآور نوجوانی را به تصویر میکشد.
این چیزی است که کلاسیکهای رومرو واقعاً پوشش نمیدهند. تجربه بزرگ شدن در دنیایی پر از زامبی و اینکه چگونه ممکن است بر درک رو به رشد یک نوجوان از مرگ تأثیر بگذارد. همچنین، دیگرسازی افراد ناشناخته و بهترین روش زندگی در دنیایی جدا از دیدگاه والدینش نیز مورد بررسی قرار میگیرد.
با در نظر گرفتن این موضوع، وضوح افزایشیافته و گاهی شلوغی تصاویر فیلم بسیار منطقی به نظر میرسد. ۲۸ روز بعد از ویدئوی دیجیتال خود استفاده کرد تا شبیه ویدئوی مصرفکننده یا فیلمهای نظارتی باشد. کیفیتهای مبهمتر فیلم گاهی در میان واقعگرایی به صورت انتزاعی یا به طور مختصر نقاشیگونه تبدیل میشد. ۲۸ سال بعد که عمدتاً با آیفونهایی فیلمبرداری شده که قدرت پردازش تصویر بیشتری نسبت به دوربینهای DV قدیمی دارند، بیشتر هایپررئال است. رنگهای روشن، زوایای دیوانهوار و حلقههای بازپخش فوری، تماشای آن را جذابتر میکند. این تجربه حواس شما را تقویت کرده و احساسی از کشف هورمونی-احساسی ایجاد میکند که با شخصیت اصلی هماهنگ است.
این متن به طرز شگفتانگیزی از دنیای زامبیزده، با قلبی باز و حتی احساسی، گزارش میدهد. اگرچه رومرو میتوانست در ناامیدیاش نسبت به بشریت صادق باشد، اما اغلب با نگاهی طنزآمیز به شخصیتهای سرکش که برای بقا با هم متحد میشوند، مینگریست.
تمرکز بر سفر فردی
با وجود شروع با یک جامعه، ۲۸ Years Later بیشتر بر روی یک سفر فردی تمرکز دارد. مانند بهترین آثار رومرو، اغلب یادآوری خیرهکنندهای از آنچه فیلمهای زامبی میتوانند انجام دهند، ارائه میدهد.


توسط
توسط

توسط
توسط
