Image

افشای حقیقت تاریک درباره روان پیچیده دارث ویدر در جنگ ستارگان

📋 خلاصه مقاله:

جرج لوکاس مفهوم “ورجنس” را در جنگ ستارگان معرفی کرد که به تمرکز قدرت نیرو اشاره دارد. کتاب “استاد شرارت” به بررسی روان پیچیده دارث ویدر و تعامل او با ورجنس می‌پردازد و دیدگاه‌های جدیدی از شخصیت او ارائه می‌دهد.

جرج لوکاس برای اولین بار مفهوم “ورجنس” را در جنگ ستارگان: تهدید شبح معرفی کرد. در این فیلم، استاد جدای کوای‌گان جین به آناکین اسکای‌واکر جوان به عنوان “یک ورجنس در نیرو” اشاره می‌کند. این ایده تمرکز قدرت نیرو بعدها گسترش یافت تا به مکان‌های فیزیکی نیز اشاره کند.

مکان‌های فیزیکی و قدرت نیرو

برای مثال، گودال مرموزی که ری در آخرین جدای کاوش می‌کند، یکی از این مکان‌هاست. همچنین، خانه جادوگران برندوک در آکولایت و غاری در داگوبا که لوک اسکای‌واکر در آن دید تاریک خود را تجربه می‌کند، نمونه‌های دیگری از این مکان‌ها هستند.

بنابراین، مناسب است که به لطف یک کتاب جدید از جنگ ستارگان، همان مفهومی که زمانی برای آناکین جوان به کار رفته بود، اکنون به شکلی هوشمندانه برای ارائه بینش جدیدی به روان پیچیده او به عنوان دارث ویدر استفاده شود.

نگاهی تازه به شخصیت دارث ویدر

در کتاب استاد شرارت نوشته آدام کریستوفر، ویدر در حین انجام مأموریتی برای امپراتور پالپاتین با یک نقطه تلاقی مواجه می‌شود. کریستوفر از این فرصت استفاده می‌کند تا نگاهی تازه به درون شخصیت او بیندازد و در عین حال درک ما از مفهوم نقطه تلاقی را به چالش بکشد.

تصویری از جلد رمان استاد شرارت اثر آدام کریستوفر از مجموعه جنگ ستارگان. این تصویر دارث ویدر را نشان می‌دهد که ماسک سیاه او با درخششی غیرطبیعی به شکل جمجمه دیده می‌شود. تصویر: Penguin Random House

چند روز پس از انتقام سیت‌ها، کتاب کریستوفر به بررسی دوره انتقالی امپراتوری نوپا و روزهای اولیه رابطه امپراتور پالپاتین با شاگرد جدید سیت خود می‌پردازد. ویدر که از مرگ پدمه آمیدالا خشمگین است، به طور مستقیم از امپراتور سرپیچی کرده و به دنبال راه‌هایی برای بازگرداندن او از مرگ می‌گردد.

جستجوی ویدر برای قدرت

این جستجو او را به معبدی باستانی از نیرو می‌کشاند که کنت دوکو قبلاً آن را دزدیده و درون یک کشتی باری در فضای هایپر مخفی کرده بود. درون معبد، یک همگرایی تاریک قرار دارد، یک سیاه‌چاله بزرگ که هر کسی که به آن نزدیک می‌شود را به خود می‌خواند. ویدر که به دنبال قدرتی برای زنده کردن پدمه است، علائم هشداردهنده آشکار را نادیده می‌گیرد و به درون آن می‌پرد، جایی که چندین رؤیا را تجربه می‌کند.

درون ورژنس، ویدر در شب بر روی شن‌های سرد تاتویین قدم می‌زند. او در یک تپه شنی با پدمه روبرو می‌شود. اما پیش از آنکه بتواند به او برسد، توسط خودش، به عنوان آناکین اسکای‌واکر، متوقف می‌شود.

تقابل ویدر و آناکین

“آناکین” ویدر را تحریک می‌کند و می‌گوید که امپراتور حقیقت قدرت سمت تاریک را از او پنهان کرده است. زیرا به نفع امپراتور است که آن راز را به اشتراک نگذارد. سیث‌ها از قانون دو پیروی می‌کنند. در این قانون، یک استاد قدرت را در دست دارد و یک شاگرد به آن قدرت تمایل دارد. سپس استاد از نارضایتی شاگرد از نداشتن آن قدرت برای تقویت توانایی‌های خود استفاده می‌کند.

راهی به سوی قدرت

همانطور که “آناکین” به ویدر می‌گوید، تنها با جمع‌آوری اسرار و دانش است که او در نهایت قدرتی را که برای قوی‌تر شدن از استادش نیاز دارد، به دست خواهد آورد. او به ویدر می‌گوید که قدرت درون ورژنس را بگیرد و بر آن مسلط شود.

کریستوفر می‌گوید: “ورجنس به معنای واقعی کلمه نسخه‌ای از ویدر می‌سازد. این به این دلیل نیست که ویدر بسیار قدرتمند است و از ورجنس قدرت می‌گیرد. بلکه ورجنس نیز از او قدرت می‌گیرد. ذهن ویدر چنان قدرتمند و اراده‌اش چنان قوی است که تمام انعکاس‌های ذهن او را در ورجنس مشاهده می‌کنیم.”

دارث ویدر دست خود را در حالی که در یک اتاق تاریک و علمی-تخیلی در فیلم امپراتوری ضربه می‌زند، دراز می‌کند تصویر: Lucasfilm/Everett Collection

ورجنس‌ها اغلب به سه دسته تقسیم می‌شوند: سمت تاریک، سمت روشن و خنثی. تعامل با آن‌ها، بدون توجه به دسته‌بندی‌شان، می‌تواند به دیدگاه‌هایی منجر شود که بر افکار و احساسات فرد تمرکز می‌کنند. تعامل ویدر با ورجنس به ما نگاهی به مردی می‌دهد که پشت آن ماسک جمجمه‌مانند قرار دارد، در دوره‌ای از زندگی‌اش که قبلاً هرگز ندیده‌ایم. به این معنا، ورجنس به عنوان آینه‌ای عمل می‌کند که روان ویدر را منعکس می‌کند.

دیدگاه‌های ویدر و تاثیر آن‌ها

در یکی از دیدگاه‌های کتاب، ویدر در لحظه‌ای عاشقانه و مهربان با پدمه دوباره متحد می‌شود. او به مردی که قبلاً بود، شوالیه جدای آناکین اسکای‌واکر، تبدیل می‌شود. با این حال، دیدگاه به زودی شکسته می‌شود و پدمه در همان لباسی که ویدر می‌پوشد ظاهر می‌شود. امپراتور خندان پشت سر او ایستاده است. در دیدگاه دیگری، ویدر دوباره دوئل سرنوشت‌ساز خود با استاد جدای سابقش، اوبی‌وان کنوبی، در موستافار را تجربه می‌کند. اما این بار، موقعیت‌های آناکین و اوبی‌وان معکوس شده‌اند. اوبی‌وان همان برگزیده است، درست همان‌طور که پدمه در دیدگاه قبل از تبدیل شدن به ویدر بود.

کریستوفر می‌گوید: «بخشی از چشم‌اندازهایی که او هنگام قرار گرفتن در همگرایی سمت تاریک تجربه می‌کند، این مسیرهای سمت تاریک هستند. این‌ها چیزهایی هستند که می‌توانستند اتفاق بیفتند و ممکن است اتفاق بیفتند. اما همچنین بازتاب‌هایی از ذهن خود او هستند.»

دارث ویدر یک شورشی را از گلو می‌گیرد و او را بلند می‌کند. یک سرباز امپراتوری در کنار ایستاده و تماشا می‌کند. از فیلم جنگ ستارگان: امیدی نو.

تصویر: لوکاس‌فیلم/مجموعه اورت

کریستوفر همچنین روانشناسی دارث ویدر را از زاویه دیگری بررسی می‌کند: اینکه دیگران چگونه او را می‌بینند. به همین دلیل است که استاد شرارت عمدتاً از دیدگاه هالند گاث، یکی از محافظان سلطنتی امپراتوری که پالپاتین برای جاسوسی از شاگردش می‌فرستد، روایت می‌شود.

واکنش دیگران به دارث ویدر

کریستوفر می‌گوید: «نکته مهم درباره ویدر و حفظ رمز و راز او این است که دیگران چگونه به او واکنش نشان می‌دهند و او را می‌بینند. ما واقعاً نمی‌توانیم به ذهن او وارد شویم، زیرا او با ما متفاوت است. تغییراتی که او از آناکین به ویدر، هم از نظر ذهنی و هم جسمی، تجربه می‌کند، آنقدر بزرگ است که نمی‌توانیم آن را درک کنیم. بنابراین نمی‌توانیم ببینیم چه چیزی در ذهن او می‌گذرد، اما می‌توان آن را در دیدگاه‌هایی که در ویرجنس دارد، منعکس کرد.»

افشای حقیقت تاریک درباره روان پیچیده دارث ویدر در جنگ ستارگان