📋 خلاصه مقاله:
نامزدهای جوایز بازی ۲۰۲۵ اعلام شدهاند و بازیهایی مانند “Clair Obscur: Expedition 33” و “Hollow Knight: Silksong” در لیست هستند. با وجود رقابت شدید، برخی بازیهای برجسته نادیده گرفته شدهاند. “Ghost of Yōtei” و “Split Fiction” در بخشهای مختلف نامزد شدهاند اما به لیست نهایی بازی سال راه نیافتند.
نامزدهای جوایز بازی ۲۰۲۵ اعلام شدهاند و همانطور که انتظار میرفت، لیست شامل شگفتیهای زیادی نیست. Clair Obscur: Expedition 33 آماده است تا شب بزرگی داشته باشد. همچنین، Hollow Knight: Silksong و Hades 2 نیز در انتظار هستند. بیشتر بازیهای قدرتمندی که انتظار میرفت در لیست باشند، به نوعی حضور دارند. از Donkey Kong Bananza گرفته تا Kingdom Come: Deliverance 2، همه در این لیست دیده میشوند.
اما همانطور که همیشه اتفاق میافتد، بازیهای عالی زیادی وجود دارند و نامزدیهای کافی برای همه آنها نیست. بنابراین، نادیدهگرفتهشدنها اجتنابناپذیر است. امسال نیز میدان رقابت سهم خود را از حذفهای آشکار دارد. این موارد تنها در بخش بازی سال نیستند. بلکه حتی در دستههای خاصی مانند بهترین بازی موبایل که تحت سلطه بازیهای گچا با تبلیغات سنگین و مبتنی بر IP هستند، نیز دیده میشوند. در اینجا تنها تعداد کمی از بازیهایی که در دستههایی که احتمالاً در سالی با رقابت کمتر به راحتی برنده میشدند، نادیده گرفته شدهاند.
معمولاً این یک نتیجهگیری قطعی است که بزرگترین بازی منتشر شده توسط سونی در یک سال معین، به طور حتم به نامزدی بازی سال راه پیدا میکند. این امر چه شایسته باشد و چه نباشد، همچنان ادامه دارد.
The Last of Us Part 2، Ghost of Tsushima، God of War Ragnarök، Astro Bot، Ratchet & Clank: Rift Apart و حتی Horizon Forbidden West در پنج سال گذشته موفق به حضور در لیست شدند. به نظر میرسد این روند با Ghost of Yōtei به پایان رسیده است. با وجود دریافت تحسینهای منتقدانه مورد انتظار، حماسه سامورایی سونی امسال در جوایز بازیها به جمع شش بازی برتر راه نیافت.
این واقعاً تعجبآور نیست، وقتی به رقابت شدید امسال نسبت به سالهای گذشته نگاه میکنیم. با این حال، Yōtei دست خالی به خانه نرفت، زیرا همچنان در بخشهای مهمی مانند بهترین اجرا، بهترین بازی اکشن ماجراجویی و موارد دیگر نامزد شد. احتمال زیادی وجود دارد که Sucker Punch همچنان با یک جایزه از این مراسم خارج شود.
بازی سال – داستانهای تقسیمشده
با توجه به اینکه It Takes Two در سال ۲۰۲۱ برنده جایزه بازی سال شد، انتظار میرفت که دنباله محبوب آن، Split Fiction در نمایش امسال به راحتی برنده شود. این بازی به عنوان یکی از بهترین بازیهای نقد شده سال شناخته شده است. کارگردان آن، جوزف فارس، به نوعی به یک چهره ثابت در جوایز بازی تبدیل شده است.
چالشهای پیش روی Split Fiction
با وجود این حرکت مثبت، بازی همکاری محور و ژانر ترکیبی Hazelight نتوانست به شش بازی نهایی راه یابد. حداقل توانست در بخشهای بهترین بازی چندنفره و (به طرز عجیبی) بهترین بازی خانوادگی نامزد شود. بنابراین احتمالاً همچنان شاهد حضور جملات خاص فارس در این نمایش خواهیم بود.
تصویر: Dogubomb/Raw Fury
بازی Blue Prince نتوانست به دستهبندی بازی سال راه پیدا کند. این دستهبندی بسیار رقابتی بود. یک بازی معمایی پیچیده در مقایسه با بازیهای پرفروشتر که انتخاب شدند، جایگاه کمتری داشت. علاوه بر این، از آنجا که Blue Prince به شدت به زبان انگلیسی برای معماهای خود متکی است، عدم بومیسازی آن شانسهایش را کاهش داد. اما همه اینها باعث نمیشود که این نادیدهگرفتن کمتر ناامیدکننده باشد.
ترکیب منحصربهفرد و خلاقانه
این بازی معمایی روگلایک یکی از منحصربهفردترین بازیهای سال است. حس ماجراجویی اول شخص Myst را با یک بازی تختهای لمسی ترکیب میکند. بازیکنان در جستجوی اتاق مخفی آن در یک عمارت همیشه در حال تغییر کاوش میکنند. تعداد کمی از بازیهایی که امسال منتشر شدند به اندازه این بازی به عنوان یک دیدگاه خلاقانه کامل و به خوبی اجرا شدهاند.
یادآوری محدودیتهای داوری
دیدن اینکه این بازی نه تنها از بازی سال بلکه از هر دستهبندی مهم دیگری جا مانده است، یادآور این است که هیئت داوران جوایز بازی هنوز ایده بسیار محدودی از اینکه یک رقیب چگونه باید باشد، دارند.
بازی سال – Indiana Jones and the Great Circle
تصویر: MachineGames/Bethesda Softworks
به دلیل زمانبندی رأیگیری جوایز بازی، بازیهایی که در اواخر نوامبر و دسامبر ۲۰۲۴ منتشر شدند، تا نمایش امسال واجد شرایط نبودند. اگر در این بازه زمانی یک بازی موفق و مورد تحسین منتقدان منتشر کنید، باید دعا کنید که زمان شور و شوق را کاهش نداده باشد یا هیئت داوران شما را فراموش نکرده باشد. Indiana Jones and the Great Circle امسال به سختی این موضوع را تجربه کرد.
چالشهای زمانبندی در جوایز بازی
اگر این بازی به نمایش ۲۰۲۴ میرسید، احتمال زیادی وجود داشت که شبیهساز نازیکوبی MachineGames به راحتی به عنوان بازی سال ۲۰۲۴ انتخاب شود. در عوض، مجبور شد یک سال کامل صبر کند تا مورد بررسی قرار گیرد و در میدانی بسیار شلوغتر از رقبا قرار گیرد. حداقل تروی بیکر نامزدی بهترین اجرا را دریافت کرد.
بهترین روایت – The Hundred Line: Last Defense Academy
تصویر: Too Kyo Games/Media.Vision Inc./Aniplex Inc.
به طور سنتی، جایزه بهترین روایت به بازیای تعلق میگیرد که بیشترین شباهت را به یک فیلم دارد. ارائه سینمایی در اینجا نقش مهمی ایفا میکند و نامزدهای امسال نیز این موضوع را منعکس میکنند. این موضوع ناراحتکننده است، زیرا به این معناست که The Hundred Line: Last Defense Academy هرگز شانسی نداشت، با وجود اینکه یکی از بزرگترین دستاوردهای خلاقانه بازیهای ویدیویی در سال ۲۰۲۵ بود.
روایت پیچیده و جذاب
این بازی نقشآفرینی تاکتیکی با روایت سنگین، داستان علمی تخیلی پیچیدهای درباره گروهی از دانشآموزان در یک مدرسه منزوی را روایت میکند. آنها وظیفه نجات جهان از مهاجمان بیگانه را دارند. به نظر ساده میآید، اما نکته جادویی آن این است که ۱۰۰ پایان مختلف دارد. این پایانها، پایانهای کوتاه و طنزآمیز نیستند. هر یک از آنها یک نتیجهگیری کامل است که درک شما از درگیری مرکزی و هر شخصیت را عمیقتر میکند.
این یک نمایش قدرت مطلق است و دیدن نادیده گرفته شدن آن توسط یک نمایش اصلی، ناراحتکننده است.
تصویر: Nintendo EPD/Nintendo
بهترین کارگردانی یک دستهبندی کمی عجیب است. به نظر میرسد هیئت داوران جوایز بازیها هیچگاه ایده دقیقی از معنای “کارگردانی” ندارند. آنها تمایل دارند بازیهای سینمایی و شبیه به هالیوود را برای این جایزه نامزد کنند.
نامزدهای امسال
امسال نیز همینطور بود و بازیهایی مانند Ghost of Yōtei وارد میدان شدند. Donkey Kong Bananza به دلیل همین دینامیک از لیست خارج شد. حتی با اینکه برای بازی سال نامزد شده است. این برای نینتندو ناامیدکننده است. زیرا بهترین کارگردانی تنها دستهبندی است که واقعاً شایسته رقابت در آن است.
دیدگاه خلاقانه نینتندو
Bananza یک دیدگاه خلاقانه قوی را به کمال اجرا میکند. این یکی از آن کلاسهای طراحی کلاسیک نینتندو است که در آن هر جزئیات کوچک به زیبایی میدرخشد. اما خب، وقتی نامزدی بازی سال را به دست آوردهاید، واقعاً نمیتوانید شکایتی داشته باشید، میتوانید؟
تصویر: ۱۱ Bit Studios از طریق Polygon
بهترین اجرا همیشه یکی از سختترین دستهها برای ورود در سال جاری بود. با حضور تروی بیکر که از دسامبر قطعی بود و گروه قوی Clair Obscur: Expedition 33، بقیه باید برای چند جایگاه نامزدی رقابت میکردند.
حذف غیرمنتظره از لیست
یکی از بهترین اجراهای سال به همین دلیل از لیست حذف شد: الکس جردن در The Alters. جردن تنها نقش یان دولسکی، مردی ناامید و تنها که در سیارهای خصمانه گیر افتاده را بازی نمیکند. او همچنین صدای ارتشی از کلونهای یان را که از خطوط زمانی مختلفی که در آنها تصمیمات زندگی متفاوتی گرفته شدهاند، اجرا میکند.
نمایش چشمگیر الکس جردن
این به جردن فضای زیادی میدهد تا نسخهای پیچیده و چندوجهی از قهرمان The Alters را خلق کند و یک نمایش تکنفره چشمگیر را به نمایش بگذارد. صادقانه بگویم، او میتوانست در یک خط زمانی دیگر پنج بار در این دسته باشد.
بهترین موسیقی و آهنگ – Mario Kart World
تصویر: Nintendo EPD/Nintendo
این یکی واقعاً شگفتانگیز است. با وجود اینکه Mario Kart World به اندازهای که نینتندو احتمالاً امیدوار بود محبوب نشده است، به نظر میرسد طرفداران توافق دارند که موسیقی آن نقطه قوتی است. این بازی پر از نسخههای بازسازی شده و فوقالعادهای از آهنگهای کلاسیک تاریخ ماریو است.
حتی یک نسخه جاز جذاب از “Dire, Dire Docks” از Super Mario 64 وجود دارد! این نوع موسیقی متن — پیچ و تابهای تازه و با اجرای باشکوه بر روی نوستالژی — معمولاً در جوایز بازیها به حق خود میرسد. سال گذشته، Final Fantasy VII Rebirth با نسخه جدید خود از آهنگهای کلاسیک پلیاستیشن، جایزه بهترین موسیقی و صدا را برد. به نظر میرسید Mario Kart World امسال در مسیر مشابهی قرار دارد، اما به اندازه کافی جا برای آن وجود نداشت.
بهترین طراحی صدا – South of Midnight
تصویر: Compulsion Games/Xbox Game Studios
غیبت South of Midnight در هر دو دستهبندی صوتی جوایز بازی امسال شاید عجیبترین نکته این نمایش باشد. چه از گیمپلی آن خوشتان بیاید یا نه، آخرین اثر Compulsion Games یک کار هنری خالص است. این را بهویژه میتوانید در موسیقی متن فوقالعادهاش بشنوید که موسیقی محلی جنوب را با حرکات ارکسترال که به تئاتر نزدیک میشود، ترکیب میکند.
عدم نامزدی در طراحی صوتی
اما چیزی که حتی عجیبتر است این است که South of Midnight برای طراحی صوتی فوقالعادهاش نامزدی دریافت نکرده است. Compulsion Games یک منظره صوتی طبیعی و متراکم ایجاد کرده تا حس جنوب آمریکا را به تصویر بکشد. این منظره از ضبطهای میدانی اصیل از مکانهای واقعی که بازی از آنها الهام گرفته، تشکیل شده است. طراحی صوتی ظریفی مانند این معمولاً در جوایز بازی نامزد نمیشود، زیرا بازیهای بزرگ و پر سر و صدا تمایل به افتخار دارند. به عنوان مثال، میتوان به Battlefield 6 اشاره کرد.
بهترین بازی VR/AR – Lumines Arise
تصویر: Enhance
بیشتر از هر دستهبندی دیگری که به طور منظم در جوایز بازیها به نمایش گذاشته میشود، دسته بهترین بازی VR/AR به ندرت با بهترینهای این رسانه همخوانی دارد. این دسته معمولاً تحت سلطه نسخههای VR از بازیهای بزرگ بودجه یا بازیهایی از فرنچایزهای بزرگ است که برای رأیدهندگان اصلی آشنا هستند.
تغییرات در دستهبندی امسال
دسته امسال کمی از این قالب خارج شد و بازیهای VR عالی و اصلی مانند The Midnight Walk و Ghost Town را شامل شد. تنها چیزی که کم بود؟ Lumines Arise. این بازی ریتمی یک تجربه VR متعالی است که با Tetris Effect برابری میکند.
نادیدهگیری غیرمنتظره
به نظر میرسید که به طور قطع جایگاهی را به دست خواهد آورد، اما در میدان نهایی دیده نمیشود. این مسئله به دلیل عدم واجد شرایط بودن انتشار آن نیست؛ Marvel’s Deadpool VR فردا منتشر میشود و همچنان در لیست قرار گرفته است. این فقط یک نادیدهگیری قدیمی و سنتی است!
بهترین بازی موبایل – آیا این صندلی خالی است؟
تصویر: Wholesome Games Presents/Poti Poti Studio
بهترین بازی موبایل یکی دیگر از دستهبندیهای عجیب است که با مشکلاتی مشابه بهترین بازی VR/AR روبرو است. نامزدها معمولاً به فرانچایزهای شناختهشده تعلق دارند، بدون توجه به کیفیت بازی. آیا به یاد دارید نامزد جایزه بازی Final Fantasy VII: Ever Crisis؟ بازیهای گچا رایگان نیز معمولاً در این دستهبندی موفق میشوند و باعث محدودیت آن میگردند.
چالشهای انتخاب بهترین بازی موبایل
این روند امسال نیز ادامه داشت و چندین بازی پازلی عالی نادیده گرفته شدند. به جای آن، گزینههای پر زرق و برقتری انتخاب شدند. غیبت چشمگیر در میان آنها Is This Seat Taken? است. این جواهر مستقل به بازیکنان اجازه میدهد تا با گوش دادن به نیازهای شکلهای کوچک و خواستار، نمودارهای نشستن کامل ایجاد کنند و آنها را به صندلیها بکشند. این بازی خلاقانه بهویژه برای موبایل عالی است، اما در برابر بازیهایی مانند Persona 5: The Phantom X هیچ شانسی نداشت.
صرف نظر از اینکه چقدر توسط جامعهاش مورد تمسخر قرار گرفته است، فکر میکنم باید Joker را در آن قرار میدادند.


توسط
توسط

توسط