Image

یکی از بهترین کمیک‌های ناتمام دهه ۲۰۱۰ به تلویزیون می‌آید

📋 خلاصه مقاله:

تجربه زندگی در کارولینای شمالی و تضاد فرهنگی آن با نیویورک، همراه با داستان کمیک “Southern Bastards”، به بررسی تعصبات و فساد در شهرهای کوچک جنوبی می‌پردازد. این کمیک به مسائل نژادی و قدرت‌های محلی پرداخته و به زودی در Hulu اقتباس می‌شود.

از سن ۱۳ تا ۱۸ سالگی در کارولینای شمالی زندگی کردم. وقتی از نیویورک به آنجا آمدم، کاملاً یک غریبه بودم. این یک تضاد فرهنگی بود و اغلب به خاطر چیزهایی که در خانه هرگز برایم مشکل‌ساز نبودند، دچار دردسر می‌شدم. به عنوان مثال، دفاع از خودم یا بیان افکار مستقل. می‌دانستم که به آنجا تعلق ندارم زیرا به من آموخته شده بود که این‌گونه احساس کنم.

تجربه زندگی در کارولینای شمالی

زیر تمام رفتارهای مهربانانه و مهمان‌نوازی جنوبی، تعصبی وجود داشت که قبل یا بعد از آن هرگز با آن مواجه نشده بودم. وقتی بعد از دبیرستان به شمال بازگشتم، هرگز به گذشته نگاه نکردم.

اگرچه در شهرستان خیالی کراو واقع شده است که به طور آزادانه از یک جامعه غیرمتمرکز در شهرستان راسل، آلاباما الهام گرفته شده است، این شهر زنده به نظر می‌رسد و خود به یک شخصیت تبدیل شده است. بسیار شبیه به شهر عنوانی در It: Welcome to Derry از HBO، شهرستان کراو یک شهرستان کوچک با قلبی تاریک است. در اینجا، بی‌رحمی نه تنها تحمل می‌شود بلکه به یک سنت تبدیل شده است.

شهرستان کراو: قلب تاریک و سنت‌های بی‌رحمانه

مردم “خوب” ساکت می‌مانند و به انتخاب خود همدست هستند. درستی در برابر وزن راه‌های قدیمی و ریشه‌دار هیچ جای پایی ندارد. Southern Bastards داستانی خام و مستقل است که به زمانه خود سخن می‌گوید. اکنون این داستان به سوی یک اقتباس زنده در Hulu از نویسندگان و تهیه‌کنندگان اجرایی بیل دوبوک (Ozark, The Accountant) و نیا داکوستا (Candyman, The Marvels) می‌رود.

southern-bastards-main

تصویر: Image Comics/Jason Latour


Southern Bastards یکی از بزرگترین کمیک‌های ناتمام باقی‌مانده است. انتشار آن پس از شماره ۲۰ به دلیل اتهامات علیه هم‌خالق جیسون لاتور متوقف شد. با این حال، حتی بدون یک پایان‌بندی مناسب و بدون کم‌اهمیت جلوه دادن آن اتهامات، خواندن آن کاملاً ارزشمند است. این مجموعه نگاهی تیز و بی‌پرده به چگونگی عملکرد ذهنیت‌های شهرهای کوچک ارائه می‌دهد. مهم‌تر از آن، نشان می‌دهد که چگونه همان حساسیت‌ها به فرهنگ اصلی امروز نفوذ کرده‌اند.

داستان ارل تاب

Southern Bastards داستان ارل تاب، یک کهنه‌سرباز سالخورده ویتنام را دنبال می‌کند. او به زادگاهش در آلاباما بازمی‌گردد تا امور پدر مرحومش را سر و سامان دهد. اما متوجه می‌شود که این شهر تحت سلطه یک مربی فوتبال دبیرستان فاسد به نام باس است. آنچه به عنوان داستان مردی که با گذشته‌اش روبرو می‌شود آغاز می‌شود، به یک کاوش بی‌رحمانه از قدرت شهرهای کوچک، نفرین‌های نسلی و میراث خشونت‌آمیز غرور جنوبی تبدیل می‌شود.

مسیر داستانی ارل به‌خوبی زمینه‌ساز داستانی است که حول محور چرخه‌های بی‌پایان ظلم و ستم ساخته شده است. ارل در جوانی از پدرش متنفر بود و جنگ ویتنام را بهانه‌ای برای فرار از او و شهری که از آن بیزار بود، قرار داد. اما فرار از مشکلاتش به ویژگی اصلی زندگی‌اش تبدیل شد.

بازگشت به خانه و مواجهه با واقعیت

وقتی ارل پس از ۴۰ سال به خانه بازمی‌گردد، متوجه می‌شود که شهر بدتر از همیشه شده است. پدرش که زمانی کلانتر شهرستان بود، به عنوان یک افسانه محلی شناخته می‌شد که با استفاده از چوب، مجرمان را سرکوب می‌کرد. اما چهار دهه بعد، باس کوچ و فسادش کنترل را به دست گرفته‌اند. نسل جدیدی از دانش‌آموزان دبیرستانی به عنوان نوچه‌های او، حکومت خشونت‌آمیز را اجرا می‌کنند.

مبارزه ارل با فساد و خشونت

ارل این موضوع را از نزدیک می‌بیند وقتی که دوست قدیمی‌اش نزدیک به مرگ کتک می‌خورد. این او را وادار می‌کند تا آشفتگی‌های درونی‌اش را به مبارزه‌ای علیه کراو کانتی تبدیل کند.

ارل در حال نگاه کردن به قبر پدرش که درخت بزرگی از آن بیرون آمده است، از Southern Bastards

تصویر: Image Comics/Jason Latour

Southern Bastards در پایان شماره ۴ به یکی از افشاگری‌های جذاب در کمیک‌ها می‌رسد. این لحظه باید به عنوان تبلیغات سریال مخفی بماند. این افشاگری وزن یک پیچش Game of Thrones را دارد و بلافاصله به یک جهت‌گیری جدید در روایت اشاره می‌کند.

نقش نیا داکوستا در روایت

برای کسانی که با داستان آشنا هستند، واضح است که چرا نیا داکوستا به عنوان تهیه‌کننده اجرایی انتخاب شده است. این کمیک به مسائل نژادی که در محیط خشن جنوبی آن ریشه دارد، می‌پردازد. همچنین، یک تغییر کلیدی در روایت نشان می‌دهد که چرا ارل نگران تکرار اشتباهات پدرش بود. داکوستا در داستان‌های متمرکز بر جامعه مهارت خود را ثابت کرده است. او در Candyman (۲۰۲۱) به تاریخچه کابرینی-گرین شیکاگو پرداخته است.

در پایان شماره اول، جیسون آرون در ستون نامه‌ها اعتراف می‌کند: «من جنوب را دوست دارم، اما جنوب همچنین مرا به شدت می‌ترساند.» این احساس به خوبی آنچه را که Southern Bastards به تصویر می‌کشد، نشان می‌دهد: واقعیت خام و ناآرام جنوب، هم در زیبایی و هم در تاریکی‌اش.

جنوبی‌های لعنتی (2)-2

تصویر: Image Comics/Jason Latour

آرون می‌گوید: «جنوب آرام‌تر از هر جای دیگری است که تا به حال بوده‌ام. اما در عین حال ابتدایی‌تر هم هست. بی‌زمان‌تر اما بیشتر تسخیر شده. معنوی‌تر. نفرت‌انگیزتر. زیباتر. زخمی‌تر.»

Southern Bastards فساد اخلاقی را از دریچه یک شهر کوچک جنوبی به تصویر می‌کشد. این داستان نشان می‌دهد چگونه کسانی که در قدرت هستند، دیگران را دستکاری می‌کنند و ارتباطات شخصی و تعهدات همه را درگیر می‌سازند. همچنین، ظاهر سنت چگونه واقعیتی پیچیده‌تر را پنهان می‌کند. فوتبال، آشپزی خوب و ریتم‌های آهسته زندگی جنوبی ممکن است ایدئال به نظر برسند. اما در زیر آن‌ها جریانی نگران‌کننده نهفته است که در فرهنگی مدرن، گذشته‌ای را که با روش‌های قدیمی شکل گرفته، رمانتیک می‌کند.

نگرش‌های ماندگار در جنوب

نگرش‌ها و رفتارهایی که عمدتاً در سایر نقاط آمریکا پشت سر گذاشته شده‌اند، هنوز در جنوب باقی مانده‌اند. جالب است که داستانی که بر یک شهر کوچک متمرکز است، می‌تواند به‌عنوان بازتابی به‌موقع از ایالات متحده گسترده‌تر احساس شود. حتی یک دهه پس از اولین انتشار آن، این موضوع همچنان به‌روز است. شاید به سادگی بقیه کشور مدتی طول کشید تا به واقعیتی برسد که جنوب هرگز واقعاً آن را پشت سر نگذاشته است.

یکی از بهترین کمیک‌های ناتمام دهه ۲۰۱۰ به تلویزیون می‌آید