📋 خلاصه مقاله:
بازی “Ambrosia Sky” تجربهای علمی-تخیلی از Soft Rains است که بازیکنان را به عنوان نظافتچی بینکهکشانی در سفینههای آلوده به قارچ قرار میدهد. این بازی با ترکیب عناصر “Metroid Prime” و “PowerWash Simulator”، داستانهای انسانی و معماهای فضایی را ارائه میدهد.
من قبلاً مرگ را چیزی جز یک لحظه گذرا نمیدانستم. یک لحظه اینجا هستی و لحظه بعد نیستی. سریع و ساده. البته که این فکر ترسناک بود، اما به طرز عجیبی هم آرامشبخش بود. وقتی میمیری، دیگر چیزی برای نگرانی باقی نمیماند. هیچ عواقبی برای مواجهه وجود ندارد. فقط به یک حالت خوشبختی از عدم وجود وارد میشوی.
تأثیرات مرگ بر بازماندگان
اما هرچه بیشتر رشد کردهام و هرچه بیشتر با مرگ واقعی مواجه شدهام، وقتی عزیزان از دست میروند، بیشتر میدانم که میتواند آشفتگیهایی به جا بگذارد. کسانی که در سوگ میمانند، ممکن است سالها، اگر نه یک عمر، در حال مرتب کردن خرابههایی باشند که پس از یک فاجعه غیرمنتظره باقی مانده است.
در بازی Ambrosia Sky تجربهای جذاب در یک داستان علمی-تخیلی به زندگی میآید. این بازی اولین اثر از توسعهدهنده Soft Rains است. بازیکنان در نقش یک نظافتچی بینکهکشانی قرار میگیرند. آنها به منظور تمیز کردن سفینههایی که به قبرستانهایی برای خدمهای که توسط قارچی مهاجم کشته شدهاند، فرستاده میشوند.
انتشار و آینده بازی
اولین بخش این بازی در ۱۰ نوامبر منتشر میشود و دو بخش بعدی در سال ۲۰۲۶ عرضه خواهند شد. این بازی که به سبک “تمیزکاری” است، در حال ساخت یک اثر سنگین علمی-تخیلی است. من مایلم تا پایان آن در سال آینده دنبال کنم. فقط امیدوارم قبل از آن، خود بازی نیز کمی تمیزکاری عمیق شود.
Ambrosia Sky یک بازی تیراندازی اول شخص است که به طور خلاقانه، Metroid Prime و PowerWash Simulator را با هم ترکیب میکند. این بازی شامل چندین مأموریت است که زمان بازی آنها بین سه تا چهار ساعت است. بخش اول عمدتاً به عنوان مقدمهای برای این ترکیب منحصر به فرد عمل میکند.
در هر مأموریت، بازیکنان به یک کشتی کوچک منتقل میشوند که با قارچ پوشیده شده است. برای استخراج موارد مورد نیاز از کشتی، باید با استفاده از یک تفنگ اسپری، راهی از میان این آشفتگی باز کنید. حتی میتوانید مواد ساختنی را با دقت و با استفاده از شلنگ از قارچها برداشت کنید. این ایده، لذتهای تمیز کردن یک شیء کثیف در PowerWash Simulator را میگیرد و آن را به معماهای فضایی تبدیل میکند.
مأموریتهای موجود در اولین دسته نشان میدهند که قلاب تنها یک ابزار ساده نیست. اولین مأموریت من به سادگی شامل باز کردن راهی از میان راهروها و نابود کردن رشدهای الکتریکی است تا بتوانم به مقصد خود بهطور ایمن حرکت کنم.
مأموریت دیگری مرا وادار میکند تا با استفاده از پرتو قلاب خود به دریچهها متصل شوم و راهی برای عبور از درهای قفل شده پیدا کنم. اما مأموریت برجسته این دسته، مرا در حال شناور شدن در اطراف یک سفینه فضایی غولپیکر در حالت بیوزنی قرار میدهد. در حالی که باید آلودگیها را از روی آن پاک کنم تا راهی به داخل پیدا کنم.
این یک لذت خالص از حل معماست که در بخش اول بینظیر است. امیدوارم در مجموعه بعدی مأموریتها، موارد مشابه بیشتری وجود داشته باشد.
قلاب هوشمندانه تیراندازی-پازل به اندازه کافی جذاب است. اما این وزن اضافی از روایت در حال ظهور است که من را برای پرده دوم سرمایهگذاری میکند. همانطور که این کشتیهای متروکه را کاوش میکنم، که همگی همان انزوای ترسناک Metroid Prime’s Pirate Frigate را دارند، نه تنها درباره طاعون قارچی و پروژه تحقیقاتی که به من محول شده است بیشتر میآموزم، بلکه درباره افرادی که در آنجا مردهاند نیز یاد میگیرم.
من اجسادی را در راهروهای بیجان پیدا میکنم. برخی زیر رشد قارچ دفن شدهاند. در آن لحظات، احساس میکنم که عضوی از یک سرویس زیستمحیطی هستم که برای برداشتن جسدی از خانه یک انبارکننده فراخوانده شدهام. هر کشتی یک هزارتوی از زبالههاست که باید بر آن غلبه کرد.
از طریق ترمینالهای ایمیل میتوانم به برخی از اطلاعات درباره این افراد دست پیدا کنم. به نظر میرسد برخی از مرگها تصادفی بودهاند. برخی دیگر نیز به دلیل تهدیدات بهداشتی حاضر به ترک خانه خود نشدهاند. این داستانها گاهی کوچک هستند، اما به اندازه کافی اطلاعات به من داده میشود تا تصویری از افرادی که در اینجا جان باختهاند، بسازم.
شروع داستانگویی شخصی
پایان بخش اول نشان میدهد که ماهیت شخصی داستانگویی آن تازه شروع شده است. این بخش با یک روایت گستردهتر درباره یک فرقه مذهبی که در مأموریت نهایی این بخش شکل میگیرد، ادامه مییابد. امیدوارم بخش دوم از این تأملات آرام درباره مرگ دور نشود.
انتظارات برای بهروزرسانیهای آینده
با این حال، چیزهای زیادی وجود دارد که امیدوارم در بهروزرسانیهای سال ۲۰۲۶ تغییر کند.
این بازی در واقع یک نسخه دسترسی زودهنگام است، حتی اگر به این نام نباشد. دارای برخی از مشکلات رابط کاربری است که هنوز نیاز به بهبود دارند. فرآیند ورود به بازی چندان زیبا نیست و چندین مأموریت باعث سردرگمی من شدند. زیرا تلاش میکردم بفهمم چگونه باید به یک عنصر معمایی که به طور ناگهانی در یک مأموریت ظاهر میشود، نزدیک شوم. برخی از سیستمهای پیچیدهتر آن نیز به نظر میرسد هنوز کاملاً آماده نیستند.
بررسی سیستمهای بازی
من میتوانم با جمعآوری مواد، ارتقاءهایی برای تفنگ آبپاش خود بسازم و حتی مهمات آتش و شوک ایجاد کنم. هرگز جایی پیدا نکردم که نیاز به استفاده از دومی داشته باشم. در حالی که اولی فقط برای پیدا کردن چند آیتم جمعآوری شده که پشت نوع خاصی از رشد پنهان شده بودند، به کار آمد. این موارد به ندرت در مأموریتهای اولیه ظاهر میشود.
ابزارهای جدید و کاربرد آنها
تصور میکنم همه اینها در ادامه بیشتر به هم پیوند خواهند خورد. اما کمی عجیب است که در فصل اول چندین ابزار را باز میکنید که هنوز کاربرد زیادی ندارند. این بیشتر شبیه به یک بخش تصادفی از بازی است که برای تأمین مالی توسعه بقیه بازی جدا شده است تا یک فصل تعریفشده.
تنها میتوانم امیدوار باشم که Soft Rains در اینجا دیدگاه بلندمدتی دارد.
ترکیب فضای علمی-تخیلی با داستانهای انسانی
در بخش اول، این استودیو به خوبی توانسته است فضای علمی-تخیلی Metroid Prime را با داستانهای انسانی و غمانگیز ترکیب کند. داستان بهطور کامل مرا جذب کرده و مشتاقم ببینم که چگونه توسعهدهنده میتواند در مأموریتهای آینده، گیمپلی پاکسازی را به شیوههای جدیدی تغییر دهد. تا زمانی که بتواند پنجرههای خود را پاک کند، مسیر پیش رو باید روشن باشد.


توسط
توسط

توسط