Image

تغییر بزرگ گیلرمو دل تورو در فرانکنشتاین: تبدیل هیولا به ابرقهرمان

📋 خلاصه مقاله:

گی‌یرمو دل تورو در فیلم جدیدش “فرانکنشتاین” با تمرکز بر انسانیت هیولا و قدرت‌های فراانسانی، داستانی احساسی و اکشن-وحشت را ارائه می‌دهد که به چالش‌های وجودی و ابرقهرمانی می‌پردازد. این فیلم هم‌اکنون در نتفلیکس در دسترس است.

قلب گیلرمو دل تورو تقریباً همیشه با هیولاهاست. بسیاری از فیلم‌های او شخصیت‌های انسانی و همدلانه‌ای دارند. اما او به وضوح داستانی را دوست دارد که در آن هیولا نشانه‌هایی از انسانیت نشان می‌دهد. در حالی که افراد “واقعی” بدترین و هیولایی‌ترین غرایز خود را نشان می‌دهند.

شاید به همین دلیل بود که در نهایت سخت بود حاشیه اقیانوس آرام را به عنوان یک پروژه پرشور بپذیریم. آن کایجوها در نهایت فقط موجودات بزرگی بودند که هیچ پتانسیلی برای انسانیت نداشتند. این تقریباً دل تورو را به انتخابی واضح برای اقتباس از فرانکنشتاین مری شلی تبدیل می‌کند. او چه چیزی می‌تواند به متن اصلی اضافه کند جز تکرار آن؟

انتشار فیلم جدید دل تورو

فیلم زیبا و دل‌انگیز دل تورو که این هفته در نتفلیکس منتشر می‌شود پس از یک…

این تغییر به نظر می‌رسد وحشتناک باشد. نه تنها به این دلیل که یادآور روندی کوچک‌تر در اواسط دهه ۲۰۱۰ است که مواد فیلم‌های هیولا را به چیزی تبدیل می‌کرد که قرار بود حس و حال کتاب‌های کمیک را تداعی کند، اما فیلم‌سازان توانایی بازتولید آن را نداشتند. فیلم‌هایی مانند Victor Frankenstein (۲۰۱۵)، Dracula Untold (۲۰۱۴)، و به‌ویژه I, Frankenstein (۲۰۱۴) تلاش کردند داستان‌های معروف هیولا را به مخاطبان جوان‌تر بیاورند. آنها به امید ایجاد هیجان به سبک مارول بودند. اما در عوض، به چیزی شبیه به محصولات Screen Gems تبدیل شدند. تنها تفاوت این بود که به هیچ وجه به اندازه Resident Evil یا Underworld که نان و کره اکشن-وحشت این برچسب بودند، سرگرم‌کننده نبودند.

از نظر ظاهری، برخی از تغییرات قابل توجه دل تورو در فرانکنشتاین به طرز شگفت‌انگیزی با من، فرانکنشتاین هم‌خوانی دارد. در آن فیلم، آرون اکهارت نقش نسخه‌ای به ظاهر جاودانه از هیولای فرانکنشتاین را بازی می‌کند. او قرن‌ها پس از خلق اولیه‌اش زندگی می‌کند و با شیاطین گارگویل مبارزه می‌کند. به او قدرت، سرعت و استقامتی فراتر از هر انسان داده شده است.

فیلم دل تورو در واقع شامل هیچ شیاطین گارگویلی نیست. اما مانند نسخه اکهارت، او دارای قدرت و استقامتی است که به نظر می‌رسد فرا انسانی است. به همراه عاملی شفا دهنده که با ولورین رقابت می‌کند. همچنین مانند من، فرانکنشتاین: این موجود به طور کلی، برای یک مرده متحرک بسیار جذاب است.

همانند کتاب شلی، موجود (جیکوب الوردی) در بدنی بزرگ و به هم دوخته “متولد” می‌شود. او ابتدا توانایی صحبت یا خواندن ندارد، اما به تدریج این مهارت‌ها را یاد می‌گیرد. سپس به موجودی بلیغ و ناامید از وضعیت عجیب خود تبدیل می‌شود که جایی بین زندگی و مرگ وجود دارد. این نسخه از موجود به نظر می‌رسد که کم و بیش جاودانه است. احتمالاً راهی برای کشتن او وجود دارد، اما هر چیزی که او و دیگران امتحان می‌کنند در نهایت شکست می‌خورد. به عبارت دیگر، ناهنجاری‌های او هم هدیه و هم نفرین هستند، مانند تقریباً هر مجموعه‌ای از ابرقدرت‌های مدرن. یا شاید مانند هر بدن فیزیکی، به طور کامل.

موجود الوردی قدرت خود را در صحنه‌های فیلم که در قطب شمال اتفاق می‌افتد، به نمایش می‌گذارد. در اینجا، او خالق زخمی خود، ویکتور (اسکار آیزاک)، را که در یک کشتی گیر کرده در یخ پنهان شده است، تعقیب می‌کند. موجود توسط ملوانان کشتی مورد حمله قرار می‌گیرد و با سهولت بی‌رحمانه‌ای آن‌ها را از بین می‌برد. او مردان را مانند عروسک‌های پارچه‌ای به اطراف پرتاب می‌کند و به نظر می‌رسد حداقل یکی از آن‌ها را تا مرگ مشت می‌زند. او همچنین تقریباً کشتی را با قدرت عظیم خود واژگون می‌کند. گلوله‌ها و انفجارهای ساده نمی‌توانند او را متوقف کنند.

مدت زیادی است که فرانکنشتاین را نخوانده‌ام، اما به یاد نمی‌آورم که نسخه شلی صحنه‌هایی داشته باشد که در آن موجود نیمی از دوجین قتل‌های متمایز به سبک اسلشر-جان ویک را انجام دهد. او خود را با دینامیت منفجر می‌کند و سپس ببیند که پوستش دوباره به حالت عادی برمی‌گردد.

موجودی از فیلم فرانکنشتاین گی‌یرمو دل تورو، با بازی جیکوب الوردی، که به طرز تهدیدآمیزی از درون شنل پاره‌اش اشاره می‌کند

تصویر: نتفلیکس

در سطحی ساده و ابتدایی، این لحظات بخش‌های فوق‌العاده‌ای از اکشن-وحشت هستند. این لحظات، به طرز شگفت‌انگیزی، از نظر فیلم‌برداری و جلوه‌های بصری بسیار بهتر از لحظات معادل در I, Frankenstein اجرا شده‌اند. اما به طور چشمگیری، دل تورو مفهوم بالقوه ناخوشایند یک هیولای فرانکشتاین با کد ابرقهرمانی را با احساسی عمیق که اغلب در فیلم‌های ابرقهرمانی واقعی کمبود دارد، تزریق می‌کند.

چالش‌های اقتباس از کمیک‌ها

قابل درک است که بسیاری از فیلمسازانی که به اقتباس از کمیک‌ها می‌پردازند، نمی‌خواهند بیش از حد به ناامیدی وجودی قهرمانان خود بپردازند. اگر یک فیلم ابرقهرمانی تاریک و غم‌انگیز به خوبی یک فیلم بتمن کریستوفر نولان یا ورودی ولورین جیمز منگولد نباشد، به راحتی می‌تواند شبیه به یک نوجوان غمگین و مضحک به نظر برسد که لباس پوشیده است. همچنین، اگر اوضاع خیلی بد پیش برود، می‌تواند شبیه به I, Frankenstein یا هر تعداد از فانتزی‌های “تاریک” و احساسی به نظر برسد.

فیلم فرانکنشتاین دل تورو، برخلاف نسخه‌های کودکانه، هیچ تعهد خاصی به مخاطبان کودک ندارد. بنابراین، شخصیت شلی در این نسخه آزاد است تا در تاریکی زندگی ابدی ناخواسته غوطه‌ور شود. مانند همه افراد جهان قبل از او، موجود زنده نخواست که به دنیا بیاید. او همچنین به اندازه کافی در شکل هیولایی خود زندگی نکرده است تا مانند بسیاری از مردم به طور بی‌هدف آرزوی زندگی ابدی کند. او خالق خود را نه تنها به خاطر زندگی‌اش، بلکه به خاطر ناتوانی‌اش در مرگ نفرین می‌کند.

جنبه‌های ابرقهرمان‌های هیبریدی

فیلم فرانکنشتاین به این اشاره نمی‌کند که موجود زنده یاد خواهد گرفت که از هدیه یا نفرین خود برای خیر همه بشریت استفاده کند. همچنین، او به دنبال مومیایی و مرد ماهی‌گیر نمی‌رود تا تیمی تشکیل دهد. اما از طریق تقویت قدرت‌های فوق‌العاده‌اش، دل تورو به جنبه‌های ابتدایی‌تر ابرقهرمان‌های هیبریدی انسان-هیولا می‌پردازد.

هالک یا تینک خودشان نیز نشانه‌هایی از شخصیت‌های نامتعارف به سبک هیولاهای یونیورسال دارند. بروس بنر ممکن است بیشتر با دکتر جکیل و آقای هاید مرتبط باشد. اما وقتی از یک دانشمند برجسته به گفتار متوقف یک هیولای انسان‌نما تغییر می‌کند، او همچنین دکتر فرانکنشتاین و نسخه سینمایی خلق معروفش را به یاد می‌آورد. ابرقهرمان مارول که دل تورو با او کار کرده است، بلید نیمه‌خون‌آشام، ترکیبی از دراکولا و دشمن خون‌آشام‌کش او ون هلسینگ است. دل تورو همچنین دو فیلم درباره هلبوی، ابرقهرمان نیمه‌شیطان، ساخته است.

موجود، با بازی جیکوب الوردی، شنل خود را برمی‌دارد و چشمانش را در منظره یخ‌زده در صحنه‌ای از فرانکنشتاین گی‌یرمو دل تورو می‌بندد

تصویر: نتفلیکس

فرانکنشتاین او به اندازه آن فیلم‌ها شاد نیست و این به عمد است. حتی می‌توان گفت که با تمرکز همدلانه بر روی موجود، دل تورو بخشی از ابعاد دکتر فرانکنشتاین را از دست می‌دهد. با وجود اجرای شگفت‌انگیز و پرشور آیزاک، او بهتر می‌تواند سوالاتی را درباره اینکه چه کسی واقعاً هیولا است، مطرح کند. این در واقع سوالی نیست.

ترجمه هوشمندانه دل تورو

اما دل تورو با ترجمه هوشمندانه موجود خود به یک چارچوب مدرن اکشن-فانتزی، هر گونه وضوح مفهومی را جبران می‌کند. او توانایی‌های موجود را افزایش می‌دهد تا بر این تمرکز کند که چگونه این توانایی‌ها او را بیشتر از انسانیت دور می‌کند. این سوال را مطرح می‌کند که چگونه این هیولا ممکن است آرامش پیدا کند اگر فرصت تسلیم زندگی‌اش از او گرفته شود. ناگهان، خطرات کم ابرقهرمان مدرن غیرقابل کشتن به شدت تأثیرگذار می‌شود. شاید این هدیه و نفرین دل تورو باشد: او یک کارگردان بزرگ ابرقهرمانی است، حتی زمانی که فیلم‌های ابرقهرمانی نمی‌سازد.

فرانکشتاین اثر گی‌یرمو دل تورو هم‌اکنون در نتفلیکس در حال پخش است.

تغییر بزرگ گیلرمو دل تورو در فرانکنشتاین: تبدیل هیولا به ابرقهرمان