📋 خلاصه مقاله:
بهروزرسانی ۳.۰ بازی Animal Crossing: New Horizons با تمرکز بر تزئینات، نظرات متفاوتی را برانگیخته است. برخی معتقدند این تغییرات بازی را به یک شبیهساز خانهعروسکی تبدیل کرده، اما همچنان عناصر کلیدی و امکان خلاقیت در آن حفظ شده است.
با اعلام بهروزرسانی ۳.۰ بازی Animal Crossing: New Horizons، بازیکنان قدیمی با نظرات داغی درباره این بازی بازگشتهاند. بسیاری از گفتگوها پیرامون محتوای بهروزرسانی جدید بوده است. این بهروزرسانی بیشتر بر تزئینات متمرکز است. این موضوع باعث شده برخی بازیکنان این بهروزرسانی را به عنوان تضعیف بیشتر سری و تبدیل آن به چیزی جز یک شبیهساز خانهعروسکی ندانند.
به عنوان کسی که از هشت سالگی همواره بازیکن فعال این سری بودهام و در بسیاری از انجمنهای Animal Crossing فعالیت داشتهام، کاملاً متعجب شدهام. برخی میگویند New Horizons به طور ناگهانی این سری را به بازیای درباره دکوراسیون تبدیل کرده است. در حالی که این موضوع همیشه بخش بزرگی از این سری بوده است.
افراد برای شهرهای New Leaf خود شخصیتهای بازیکن اضافی ایجاد میکردند تا به بیش از ۱۰ اسلات الگو دست یابند. آنها مبلمان را مبادله میکردند تا مجموعههای کامل به دست آورند و هزاران بل برای پروژههای عمومی تزئینی مانند نیمکتها و ساعتها خرج میکردند. این کارها برای افزودن کمی جذابیت به شهرهایشان انجام میشد. این چیزی است که بسیاری از مردم برای مدت طولانی خواهان آن بودهاند. با این حال، همیشه چیزهای بیشتری در بازی وجود داشته است تا دکور، و این با New Horizons متوقف نشد.
بحث کلی تنها به محتوای تزئینی بیشتر مربوط نمیشود. بلکه به این ایده اشاره دارد که این اضافات، مکانیکهای سبک شبیهساز زندگی بازی را کنار زدهاند. این امر باعث شده بازی به سایهای از خود سابقش تبدیل شود، بدون حس پیشرفت و با شخصیتهای تخت و بیروح.
تجربهای جدید با نینتندو سوییچ ۲
وقتی یک نینتندو سوییچ ۲ گرفتم، از آن به عنوان فرصتی برای شروع یک جزیره جدید استفاده کردم. به عنوان کسی که هنوز در روزهای ابتدایی است، پیشرفت را در همه جا میبینم. من کاملاً درگیر رسیدن به هر یک از نقاط عطفی هستم که در جزیره قبلیام با بیش از ۹۰۰ ساعت بازی، به راحتی از کنارشان میگذشتم. فضای ذخیرهسازیام تقریباً هیچ است. هیچ فروشگاهی در جزیره هارو یا حتی جزایر کاپن برای بازدید ندارم و تنها امروز بود که به اولین بذرهای محصول برخوردم.
برای کسانی که صدها ساعت در بازی صرف میکنند، این آیتمهای قابل باز شدن ممکن است به خاطرهای دور تبدیل شوند. اما کارهای بسیار بیشتری برای انجام دادن وجود دارد. Animal Crossing همیشه درباره کنترل سرنوشت خود و تعیین اهداف شخصی بوده است. در بازیهای گذشته، وقتی همه بدهیهایم را پرداخت کرده بودم و همه ارتقاءها را به دست آورده بودم، انگیزه کمی برای بازگشت احساس میکردم. همچنین، همه چیز را به موزه اهدا کرده بودم.
حتی پیش از این، بخش زیادی از این پیشرفت بر پایه پرداخت زنگها بود. من همیشه تا دیروقت شب در جزیره تورتایمر مشغول جمعآوری سوسکها بودم. کسانی که واقعاً میدانند، میفهمند که این کار برای کمک به توسعه خیابان اصلی بود. با New Horizons، احساس میکنم زنگها تنها نشانگر موفقیت نیستند. اکنون میتوانم از چیزهایی که بر اساس مواد، دستورالعملها و ایدههای خودم هستند، رضایت بگیرم.
جمعآوری و ساختن هر دستورالعمل DIY و دستور پخت غذا یک دستاورد بزرگ است. میتوانم برای ساکنانم یک نیمکت بگذارم بدون اینکه دهها هزار زنگ برای یک پروژه عمومی خرج کنم.
تصویر: Nintendo EPD/Nintendo از طریق Inevitable_Street_20
باید بگویم که دوست داشتم روستاییان کمی بدجنستر باشند، همانطور که در نسخههای قدیمیتر بودند. اما احساس میکنم برخی از بازیکنان نسبت به دیالوگهای بازیهای گذشته در مقایسه با New Horizons با عینک خوشبینی نگاه میکنند. روستاییان New Leaf دوستداشتنی بودند. با این حال، بسیاری از مواقع وقتی با آنها صحبت میکردید، تکراری بودند و بیشتر شبیه یک آموزش راهنما در گفتارشان بودند تا یک روستایی کامل.
البته، دیالوگهای New Horizons به اندازه بازی اصلی به یادماندنی نیستند. اما نباید خودمان را فریب دهیم که این یک تغییر بزرگ است. در ابتدا که بازی منتشر شد، مشکلات تکراری داشتم. اما از زمانی که بهروزرسانی ۲.۰ تنوع دیالوگها را بهبود بخشید، واقعاً به ندرت با آن مواجه میشوم. بهخصوص وقتی که رابطهام با یکی از ساکنان روستا را کمی بهبود میبخشم.
یکی از انتقاداتی که مشاهده کردهام این است که در بازیهای قبلی، نوعی حس “این از دست شما خارج است، با آن کنار بیایید” وجود داشت. این حس در New Horizons از بین رفته است. طرحبندی شهرها ثابت بود و ساکنان میتوانستند بیایند و بروند. آنها خانههای خود را هر جا که میخواستند میساختند. باید اضافه کنم، اغلب این مکانها نامناسبترین نقاط ممکن بودند. ظاهراً از دست دادن لبه تنبیهی بازی دنج درباره حیوانات دوستداشتنی چیز بدی است.
هنگامی که به ایدهای که New Horizons به نوعی این فرانچایز را به یک بازی تزئینی بیروح تبدیل کرده است، نگاه میکنم، به برخی مصاحبههای قدیمی با کاتسویا اگوچی و هیساشی نوگامی، کارگردانان بازی اصلی، بازگشتم. در این مصاحبهها، اهداف اولیه پشت این بازی را مورد بحث قرار دادهاند. اگوچی میگوید که آنها در تلاش بودند تا چیزی در یک ژانر جدید خلق کنند. چیزی که به راحتی نتوان آن را به یک برچسب واحد کاهش داد. اما وقتی مجبور به خلاصهسازی شد، اگوچی میگوید که به اجرا درآوردن ارتباط مردم با یکدیگر در قالب بازی، مفهوم کلی بود.
تصویر: Nintendo EPD/Nintendo از طریق Amelia Zollner
«در نهایت ایدههای گیمپلی ما از آن تم نشأت میگیرد»، نوگامی میگوید، «بیایید مبلمان خانههایمان را عوض کنیم! این هم راه دیگری برای ارتباط مردم بود.» وقتی از او درباره راههای مختلفی که این عنوان به بازیکنان جذب میکند پرسیده شد، ایگوچی میگوید: «افرادی هستند که فقط دوست دارند مبلمان جمعآوری کنند و برخی فقط میخواهند ماهیگیری کنند. همچنین بازیکنانی هستند که فقط از طراحی چیزی برای به اشتراک گذاشتن با دیگران لذت میبرند.»
تنوع در جذب بازیکنان
برداشت من از این موضوع دوگانه بود: از همان ابتدا، Animal Crossing هرگز به یک ژانر خاص مانند شبیهسازی زندگی محدود نشد. ایجاد و به اشتراکگذاری طراحیها توسط جامعه همیشه بخش اصلی آن بوده است. این بازی به همان اندازه درباره داستانسرایی جمعی با یکدیگر خارج از بازی بود که درباره زندگی در شهر خود بود. New Horizons بیش از هر زمان دیگری این امکان را فراهم کرده است، به دلیل امکانات تقریباً بیپایان برای خلاقیت.
قطعا برخی از جنبههای New Horizons نسبت به نسخههای قبلی کمبودهایی دارد. من و بسیاری دیگر از مینیگیمهای New Leaf دلتنگ هستیم. هرچند ویژگی جدید جزیره خواب حداقل راه جدیدی برای بازی با هم ارائه میدهد. عدم ارتقاء فروشگاه Nook ناامیدکننده است. همچنین نبود Gracie و اضافه شدن Brewster بدون فعالیت قهوهسازی یا ذخیرهسازی ژیروید یک فاجعه است.
با این حال، برای من دشوار است که بگویم تفاوتهای کوچک مانند اینها به همراه گزینههای سفارشیسازی بیشتر، New Horizons را به یک نسخه ناخالص از Animal Crossing تبدیل کرده که تنها به دکوراسیون اهمیت میدهد.
عناصر کلیدی بازی
همه عناصر کلیدی آن همچنان باقی ماندهاند. من همسایگان حیوانی بامزهام را دوست دارم و از دیدن آنها که در دنیای مشترکمان میدوند لذت میبرم. همچنان از چیزهایی که کشف میکنم و تغییراتی که برای بهتر شدن شهرم ایجاد میکنم خوشحال میشوم. قطعاً این بازی ارتباطات را تسهیل میکند. منظورم این است که همین بازی باعث شد تا همه اینها را بنویسم.


توسط
توسط

توسط