📋 خلاصه مقاله:
انیمه “Gachiakuta” داستانی احساسی و تاریک از بقا در دنیایی بیرحم را روایت میکند. قهرمان آن، رودو، پس از محکومیت ناعادلانه به دنیای زیرین سقوط میکند و با خشونت و بیعدالتی مواجه میشود. این انیمه با سبک زبالهپانک و داستانی متفاوت، به بررسی احساسات و بقا میپردازد.
Gachiakuta یک انیمه شیک است که دارای یکی از جذابترین سیستمهای قدرتی میباشد. این ویژگیها به تنهایی آن را متمایز نمیکنند. Gachiakuta یکی از حسیترین داستانهایی را که در یک نمایش شونن دیدهام، روایت میکند. این انیمه بدون هیچ ملاحظهای، درباره تلاش برای ایجاد آیندهای بهتر نیست. بلکه درباره احساسات کسانی است که در دنیایی بیرحم زنده میمانند.
قهرمان داستان Gachiakuta رودو است. او پس از مشاهده قتل پدرخواندهاش، از لبه جزیرهای شناور به نام اسفیر به پایین پرتاب میشود. این جزیره به طعنه بهشت نامیده میشود. رودو به خاطر جرمی که مرتکب نشده، محکوم به مرگ میشود. اسفیر به ویژه با جداسازی اجتماعی شناخته میشود. شهروندان ثروتمند جزیره در ساختمانهای سفید و درخشان در مرکز جزیره زندگی میکنند. اطراف آنها را زاغهها احاطه کردهاند.
کشف دنیای جدید در زیر اسفیر
در زیر اسفیر، رودو دنیای جدیدی را در پایین “گودال” کشف میکند. این سرزمین ویران شده توسط جریانهای بیپایان زبالهای که توسط شهروندان دنیای بالا ریخته میشود، آلوده شده است.
تصویر: Bones Film
برخلاف بسیاری از شوننها، یافتن منبع امید در Gachiakuta بسیار دشوار است. شهروندان بهشت با کسانی که آنها را کمتر میدانند، بیرحمانه و ناعادلانه رفتار میکنند. از سوی دیگر، اخلاق گودال، که ساکنان آن را “زمین” مینامند، بر پایه بقا استوار است. مکانهای خوبی در سطح وجود دارد، مانند شهر Canvas، که تنها افراد با نیتهای نیکو میتوانند وارد آن شوند. اما این مکانها همچون چراغهای لرزانی در اقیانوسی تاریک از شر و خطر هستند.
حتی شخصیتهای Gachiakuta نیز از گروههای معمولی شونن نیستند. اگرچه داستان از برخی از قواعد این ژانر استفاده میکند، اما تفاوتهایی دارد. دختری جذاب در داستان وجود دارد که ممکن است به علاقهمندی ردو تبدیل شود. همچنین، پسری تندخو هست که در واقع آدم خوبی است.
با این حال، رابطه بین پاککنها، که گروهی از افراد با تواناییهای ویژه هستند و ردو به آنها میپیوندد، هرگز به دوستی زیبایی تبدیل نمیشود. این رابطه بیشتر شبیه همکاری میان همکاران است. هیچ لحظهای مانند «نبرد ناروتو با ساسوکه بر روی آبشار» در این داستان وجود ندارد. آنها به یکدیگر احترام میگذارند و از هم محافظت میکنند، اما سطح عمیقی از صمیمیت را با هم به اشتراک نمیگذارند.
وقتی برای اولین بار با ردو آشنا میشویم، به نظر میرسد که او یک قهرمان شونن معمولی است. مانند ناروتو، او یتیمی است که به دلیل متفاوت بودن از دیگران جدا شده است. همچنین، مانند میدوریا، ناروتو و لوفی، قدرت ردو یکی از قویترین تواناییها در این سریال است. اما خشم ردو تنها متعلق به اوست. این پسر جنبهای شیرین دارد. او به دختری که دوستش دارد اهمیت میدهد و وقتی برای اولین بار آبنباتها را امتحان میکند، هیجانزده میشود. اما هدف او بازگشت به اسفیر و انتقام گرفتن است. چیزی که ردو را تحریک میکند، حس عاشقانهای از عدالت یا رویای ایدهآلگرایانهای از دنیای بهتر نیست، بلکه خشمی است که او را میسوزاند و مصرف میکند.
واقعیت خشونتآمیز و غمانگیز گچیاکوتا
واقعیت خشونتآمیز و غمانگیز گچیاکوتا به تدریج در طول ۱۱ قسمت اول معرفی میشود. اما در قسمت ۱۲ است که تاریکترین رنگهای نمایش با ضربات بیرحمانهای نقاشی میشوند.
پاککنها به دنبال دختری هستند که ادعا میکند فرشتهای را دیده که از آسمان آمده است. این موضوع میتواند به اطلاعات حیاتی در مورد روشی برای ورود به بهشت منجر شود. در وسط یک بیابان، آنها با آمو امپول ملاقات میکنند. دختری که به ظاهر بیخطر است و هیچ سلاحی به همراه ندارد. او ماسکی برای محافظت از خود در برابر هوای سمی منطقه نمیپوشد. وقتی وارد خانه آمو میشوند، اعضای گروه تحت تأثیر قدرت او برای کنترل دیگران با فراخوانی خاطرات عزیزشان قرار میگیرند.
برخورد با آمو و واکنش پاککنها
پس از حل شدن وضعیت و کنترل آمو، انتظار داشتم که پاککنها به سادگی اطلاعات مورد نیاز خود را بگیرند و به راه خود ادامه دهند. اما به جای اینکه قهرمان مهربان باشد، رادو نشان میدهد که به اندازه دنیای اطرافش خشن است. او که از کاری که آمو با آنها کرده بود خشمگین شده بود، چندین بار به صورت او مشت میزند تا اینکه دیگر اعضا او را متوقف میکنند.
گویی پاسخ خشن ردو کافی نبود، آمو شروع به اشتراکگذاری داستان خود با گروه میکند. ما میفهمیم که او توسط مادرش به یک تاجر مسن فروخته شد. این تاجر آمو را به برده جنسی خود تبدیل کرد. به عنوان یک کودک، او با پذیرش هدایا و توضیحات مرد کنار میآمد. مرد به او میگفت که آنچه با او انجام میداد، عملی از عشق بود.
تجربیات تلخ آمو
این صحنههای فلشبک به گونهای ترسیم شدهاند که گویی توسط یک کودک با چند مداد رنگی کشیده شدهاند. حرکات نامنظم در این تصاویر، درد آنها را منتقل میکنند. آمو فهمید که آنچه در حال وقوع است بد است. اما به جای مبارزه، هر کاری که میتوانست برای زنده ماندن انجام داد.
مشاهده روایت تعرض جنسی از دیدگاه یک کودک وحشتناک است. اما رفتار ردو و داستان عمو تنها نمونههای کوچکی از بیرحمی گچیاکوتا هستند. در دنیایی بیعدالت، خشونت تنها زبان قابل فهم میشود.
خشونت در تمام جنبههای گچیاکوتا
این خشونت در تمام جنبههای گچیاکوتا وجود دارد. از سبک هنری زبالهپانک آن تا آوازهای خشن در آهنگ آغازینش، همه نشان از این خشونت دارند. از نظر لحن و روحیه، گچیاکوتا به چینساو من نزدیکتر است تا به مای هیرو آکادمیا. گچیاکوتا داستان قهرمانان را روایت نمیکند. بلکه داستان مردم عادی را که با دنیای بیعدالتیها روبرو هستند، بیان میکند.


توسط
توسط

توسط