📋 خلاصه مقاله:
بازی CloverPit با فضاسازی ترسناک و محیطی قدیمی، تجربهای متفاوت از Balatro ارائه میدهد. این بازی با چالشهای زمانی و داستانهای چندپایانی، حس ناآرامی و هیجان را تقویت میکند و در ژانر قمار-روگلایک جایگاه خاصی دارد.
آیا تا به حال در میانه یک بازی Balatro بودهاید و آرزو کردهاید که چیزهای بیشتری در خطر باشد یا اطلاعات بیشتری درباره دنیایی که در آن وجود دارد، داشته باشید؟ خب، من هم نه. اما حالا که زمان زیادی را در CloverPit گذراندهام، متوجه شدم که چقدر محیط و زمینه میتواند یک پیشفرض ساده و تکراری را ارتقا دهد.
تفاوتهای Balatro و CloverPit
در حالی که Balatro شخصیت جیمبو، دلقک شوخطبعی که آموزش را هدایت میکند و وقتی میبازید شما را مسخره میکند (اما وقتی برنده میشوید بزرگترین طرفدار شماست) را دارد، CloverPit بسیار شومتر به نظر میرسد. شخصیتی ناشناخته و مرموز، مشابه فروشنده در Buckshot Roulette اما با انرژی کمی بیشتر شبیه به جیگساو، شما را در یک سیاهچال به دام میاندازد. او شما را مجبور میکند تا زمانی که به امتیاز هدف برسید یا در تعداد مشخصی از دورها شکست بخورید، یک ماشین اسلات بازی کنید. اگر نتوانید برنده شوید، کف فرو میریزد و شما به یک خلأ بیپایان سقوط میکنید.
در سراسر CloverPit حس وحشت فراگیری وجود دارد که آن را به بهترین بازی “فقط یک بار دیگر” برای بازی در نزدیکی هالووین تبدیل میکند. کل زیباییشناسی بازی بسیار شبیه به دوران پلیاستیشن ۱ است و بهطور عمدی ظاهری قدیمی دارد. این ظاهر شبیه به بازیهایی مانند Inscryption یا Dusk است.
محیط ترسناک و قدیمی
یک لامپ بدون سایه از سقف آویزان است که به محیطی کثیف و فرسوده منتهی میشود. بهخصوص با توجه به اینکه شما توانایی ادرار و مدفوع در یک توالت شکسته و بدون پوشش را دارید. این بهجز سطل بازیافت باز پر از قطعات بدن با کیفیت پایین در زیر دستگاه اسلات است. این سطل هیچ هدفی جز القای حس “همه چیز به هم ریخته است” ندارد.
اگر جرأت کنید به دریچهای که روی آن ایستادهاید نگاه کنید، دوربین بهطور خودکار میدان دید شما را با یک افکت لنز چشمماهی افزایش میدهد. این کار بهطور نامحسوس ترس را القا میکند. بازیکنان تیزبین یک چنگال نسبتاً بزرگ را در سقف بالای توالت مشاهده خواهند کرد. در حالی که این موضوع در ادامه بازی اهمیت پیدا میکند، هدف آن در ابتدا یک معما است. با وجود اینکه نسبتاً بیادعا به نظر میرسد، اثر بصری معکوس زمانی اتفاق میافتد که به پاهای خود خیره میشوید. این حالت بهگونهای است که انگار به جذابیت زنگزده دریچه جذب شدهاید.
شخصی که شما را اسیر کرده است، با ایجاد لرزش در کف زمین پس از هر دور از دستگاه اسلات و افزایش فشار با تعیین مهلتهای زمانی سختتر، به طور مداوم حس ناآرامی را تقویت میکند. CloverPit نامی است که برای امتیاز هدفی که باید در سه دور از دستگاه اسلات به آن برسید، انتخاب شده است.
تأثیر زنگ تلفن قدیمی
وقتی که یک مهلت زمانی را پشت سر میگذارید، یک تلفن قدیمی با صدای بلند و ناگهانی زنگ میزند. این صدا کل اتاق را به لرزه درمیآورد، گویی که نزدیک است از دیوار بیفتد.
سپس به قطعات جسد میرسیم. برنده شدن در بازی CloverPit به شما یک کلید میدهد. با این کلید میتوانید یکی از چهار کشو در اتاق را باز کنید. این کشوها دو هدف دارند. اول، به شما اجازه میدهند تا جذابیتها یا همان جوکرهای CloverPit به زبان Balatro را ذخیره کنید. این جوکرها ممکن است در حال حاضر به کار نیایند، اما میتوانید بعداً آنها را دوباره فعال کنید. دوم، ممکن است در ابتدای یک دور به شما قطعات بدن آسیبدیده بدهند. قطعات جسد جذابیتهای اختیاری هستند که بازی شما را دشوارتر میکنند. با این حال، در عوض پاداشهای بیشتری به شما میدهند. همچنین به عنوان داستانسرایی محیطی به خوبی عمل میکنند. این قطعات نشان میدهند که اسیرکننده شما هیچ ابایی از تکهتکه کردن شما در صورت شکست ندارد.
یکی از نکات جالب درباره شکست در یک دور این است که وقتی دور جدید را شروع میکنید، جیسو ایمپاستر به شما خوشآمد میگوید. صبر کنید، اگر میدانید که من قبلاً این بازی را انجام دادهام، واقعاً با من در آن فضای ابدی ناامیدی چه کردهاید؟ مگر اینکه انتقال وجدان علمی تخیلی در حال وقوع باشد و دانش و خاطرات شخصیت بازیکن به موجودی دیگر منتقل شود. شاید شکست در یک دور واقعاً پایان همه چیز نباشد.
منظورم این است که شما تمام بازکردنیهای دائمی خود را نگه میدارید. بنابراین، هر تلاش جدید یک شروع کاملاً تازه نیست. به همان شکلی که هر بازی روگلایک نوعی پیشرفت دارد که در طول دورها باقی میماند.
شاید جذابترین جنبه سیاهچال، درب قفل شده کنار تلفن باشد. چگونه میتوانید فرار کنید؟ آن سوی درب چه چیزی وجود دارد؟ آیا میتوانید فرار کنید یا همهاش یک فریب است؟
پیشرفت داستانی و پایانهای متعدد
CloverPit دارای پیشرفت داستانی با چندین “پایان” است. این پایانها نیاز به زمان زیادی برای بازی، تحقیق و رمزگشایی نکات نسبتاً مبهم دارند. تنها چیزی که میتوانیم بگوییم این است که پایان واقعی نیاز به بازی کردن به شکلی تقریباً متضاد با آنچه تا کنون به شما آموزش داده شده دارد. به طوری که عمداً خودتان و شانسهای پیروزیتان را محدود کنید.
در حالی که شباهتهای زیادی دارد و چیزهای زیادی برای بازگشت دوباره به بازی دارد، CloverPit در نهایت عمق گیمپلی Balatro را ندارد. به دلیل ماهیت دستگاههای اسلات در مقایسه با دستهای پوکر، کنترل کمتری بر امتیاز خود دارید و بیشتر به شانس وابسته هستید. احساس بهبود در بازی سختتر است و زمانی که اوضاع به نفع شما پیش نمیرود، راحتتر دچار ناامیدی میشوید.
فضاسازی و جایگاه CloverPit در ژانر قمار-روگلایک
با این حال، چیزی که دارد، فضاسازی است و در دنیای بدون Balatro، CloverPit در میان پادشاهان ژانر قمار-روگلایک قرار میگیرد. در آنجا هست، اما فقط برای جایگاه روی سکو میجنگد نه برای صدر. اما در اکتبر، با نزدیک شدن به هالووین؟ دستگاه استیم دک یا لپتاپ خود را روشن کنید، CloverPit را اجرا کنید و فیلمهای ترسناک مورد علاقهتان را در یک فضای فوقالعاده ترسناک تماشا کنید. CloverPit روی نینتندو سوئیچ، لطفاً؟


توسط
توسط

توسط