📋 خلاصه مقاله:
فیلم “Queens of the Dead” به کارگردانی تینا رومرو، کمدی ترسناک کوئیری است که با نقد اجتماعی عمیق درباره هویت کوئیر و بهرهبرداری شرکتی از استعدادها، پیام سیاسی قدرتمندی ارائه میدهد. این فیلم با الهام از آثار جورج ای. رومرو، به بررسی بحرانهای اجتماعی و هویتی میپردازد.
برای یک کمدی ترسناک کوئیر که گروهی از کلابکیدها و افراد نامتعارف را در مواجهه با آخرالزمان زامبیها دنبال میکند، Queens of the Dead پیام سیاسی قدرتمندی دارد. این موضوع نباید تعجبآور باشد، زیرا تینا رومرو در رأس کار قرار دارد. او دختر جورج ای. رومرو، پدر ژانر زامبی است. تینا بهطور آگاهانه تلاش میکند تا میراث پدرش از استعارههای سیاسی را ادامه دهد و در عین حال اثر خود را بر این ژانر بگذارد.
طرفداران فیلمهای پدرش میدانند که جورج ای. رومرو در انتقال پیامهای سیاسی پرتنش در فیلمهای زامبیاش شوخی نداشت. اولین فیلم او، کلاسیک سال ۱۹۶۸ به نام شب مردگان زنده، آمریکایی را نشان میدهد که حتی در مواجهه با زامبیها در هر گوشه، نمیتواند از تعصبات طبقاتی، نژادی و جنسیتی خود دست بکشد.
بن (دواین جونز)، قهرمان فیلم، زامبیها را میکشد و به عنوان یک رهبر باهوش و کارآمد برای گروهی از بازماندگان زامبی قدم برمیدارد. اما این هنوز برای نجات او از تیراندازی توسط گروهی از نجاتدهندگان سفیدپوست کافی نیست. این گروه با بدخواهی یا بیتفاوتی، زحمت نمیکشند بررسی کنند که آیا مرد سیاهپوست در دیدگاهشان زامبی است یا نه.
مصرفگرایی بیرویه و تمایل آمریکا به نابودی خود، موضوعات برجستهای در فیلمهای اخیر او هستند. به ویژه در فیلم Land of the Dead محصول ۲۰۰۵، جایی که فرهنگ مصرفی در نهایت به نابودی جوامعی منجر میشود که در طول آخرالزمان زامبیها شکل گرفتهاند.
در نگاه اول، یک کمدی ترسناک کوئیر ممکن است کاملاً مخالف کارهای پدرش به نظر برسد. زیباییشناسی و حال و هوای او به شدت متفاوت است. در حالی که لحظات شادی در فیلمهای جورج ای. رومرو وجود دارد، هیچکدام به اندازه Queens of the Dead جسورانه و خندهدار نیستند. با این حال، برای تینا رومرو و همنویسندهاش ارین جاج، کمدی در درجه دوم اهمیت قرار داشت. تمرکز اصلی آنها بر روی نقد اجتماعی عمیقتری درباره هویت کوئیر، دینامیکهای جامعه و بهرهبرداری شرکتی از استعدادهای کوئیر بود.
تمرکز بر نقد اجتماعی
رومرو توضیح میدهد: «ما فیلمنامه را با تمرکز کمتر بر کمدی و بیشتر بر شخصیتها نوشتیم. بیشتر به این فکر کردیم که چه نوع نقد اجتماعی میخواهیم ارائه دهیم و مسائل چه بودند.» او ادامه میدهد: «و بنابراین ما تخته سفید خود را از چیزهایی که میخواستیم به آنها بپردازیم داشتیم. ما میخواستیم به بحران مواد مخدر، اعتیاد به دستگاهها، درگیریهای داخلی در جامعه و اطلاعات بیش از حد در زمان بحران بپردازیم.»
عکس: Shannon Madden/IFC
هویت و تلاش برای درک آن، موضوعی است که میتواند به سوءتفاهمها و حتی خصومتهای آشکار در جامعه منجر شود. این مسئله بخش بزرگی از فیلم را تشکیل میدهد. سم (Jaquel Spivey)، یک پرستار است که با زندگی قبلی خود به عنوان یک درگ کوئین و احساسی که هنگام اجرا دارد، دست و پنجه نرم میکند. او در تلاش است تا بین آنچه واقعاً هست و آنچه احساس میکند، تعادل برقرار کند.
تضاد شخصیتها و درک متقابل
مبارزه سم در تضاد با دره (Katy O’Brian) است. دره با اعتماد به نفس و راحتی در پوست خود زندگی میکند و به اندازهای که میتواند، درک کننده مبارزه سم نیست. این تفاوتها باعث میشود تا داستان فیلم جذابیت بیشتری پیدا کند و مخاطب را به تفکر وادارد.
نزاعهای داخلی جامعه با شکار استعدادهای کوییر بیشتر تشدید میشود. دره یک کلوب شبانه کوییر را اداره میکند که به سختی میتواند چراغهایش را روشن نگه دارد. برنامه اصلی کلوب شبانه، یاسمین (دومینیک جکسون) یک نمایش را لغو میکند تا به یک اجرای بهتر و پردرآمدتر بپردازد و دره و دیگران را در بحران قرار میدهد.
تصمیم یاسمین و پیامدهای آن
یاسمین به جای آن به یک مهمانی شرکتی به نام گلیتر بیچ میرود، که تبلیغی برای یک کلوب جدید به نام یام است که از هر نظر با کلوب شبانه دره متفاوت است. با توجه به ظاهر تمیز و شرکتی یام، بدون شک کار در آنجا بهتر پرداخت میشود. اما یاسمین به زودی متوجه میشود که به عنوان یک وسیله برای نشان دادن اینکه شرکت پشت یام چقدر “دوستدار کوییر” است، استفاده میشود.
چالشهای پیش روی یاسمین
وقتی آخرالزمان زامبیها فرا میرسد، تصمیم او بلافاصله او را در تضاد با بازماندگان پناهگرفته در کلوب شبانه دره قرار میدهد. اگر یاسمین میتواند آنها را به خاطر پول رها کند، آنها سوال میکنند که آیا میتوانند در این دنیای جدید مغزخوار به او اعتماد کنند یا خیر.
رومرو تأثیر دخالتهای شرکتی بر جامعه کوییر را با چشمان خود دیده است. او میگوید: «در زندگیام به عنوان یک دیجی، هم در مهمانیهای کوییر شرکت کردهام و هم در مهمانیهای برندها.
تفاوت مهمانیهای برندها و کوییر
مهمانیهای برندها بودجه زیادی دارند. آنها همه این منابع را دارند و پول زیادی خرج میکنند. اما هیچ زندگی و روحی در آنها نیست. چون همه در حال کار با تلفنهایشان هستند، صحبت نمیکنند، نمیرقصند و با هم نمیگردند. این خیلی سورئال و ناخوشایند است. در مقابل، مهمانیهای کوییر که هیچ بودجهای ندارند، پر از کارهای دستی برای به کار انداختنشان هستند، اما پر از زندگیاند.»
عکس: IFC/شانون مدن
در عین حال، رومرو اذعان میکند که اصالت همیشه با پول همراه نیست. او میگوید: «ما میخواهیم افراد کوئیر درآمد داشته باشند. یاسمین در مهمانی Glitter Bitch پول بیشتری به دست خواهد آورد. اما این کار برای او ناخوشایند خواهد بود و او مانند یک وسیله تزئینی خواهد بود.»
اینکه یاسمین حاضر است بخشی از روح خود را برای سودآوری فدا کند، حتی به قیمت نابودی جامعه خود، همان چیزی است که رومرو به آن فکر میکند. او درباره جامعه کوئیر صحبت میکند که “خودش را میبلعد.” نیاز به یک بحران است تا با شکستن جهان، این جامعه شکسته از افراد کوئیر دوباره به هم بپیوندند.
در حالی که زامبیهای فیلم ژانر تعریفکننده جورج ای. رومرو روایت تلخی را برجسته میکنند که جامعه نمیتواند به دلیل تعصبات گذشته به هم بپیوندد، زامبیهای Queens of the Dead دقیقاً برعکس عمل میکنند. این دیدگاه بسیار خوشبینانهتر و امیدوارکنندهتر است. اما برای جامعهای که موفقیتهایش عمدتاً (و تاریخی) از اتکا به یکدیگر ناشی میشود، به نظر میرسد که به دست آمده است.
با وجود این تضاد، Queens of the Dead و آثار جورج ای. رومرو تمایل مشابهی به ارائه پیامی بلند و افتخارآمیز در فیلمسازی ترسناک دارند. همانطور که رومرو میگوید: «نمیتوانم فرزند پدرم باشم بدون اینکه سعی کنم چیزی بگویم.»


توسط
توسط

توسط