📋 خلاصه مقاله:
در ماه اکتبر، هر روز پیشنهادات جدیدی از فیلمهای ترسناک و برنامههای هالووین ارائه میشود. این پیشنهادات شامل فیلمهای کلاسیک، آثار جدید و برنامههای ویژه است که تجربهای هیجانانگیز و ترسناک را برای علاقهمندان به ژانر وحشت فراهم میکند.
هر روز در ماه اکتبر، یک پیشنهاد تازه ارائه میدهیم و به شما میگوییم کجا میتوانید آن را پیدا کنید. انتظار داشته باشید که کلاسیکهای بینظیر، کابوسهای جدید، ویژهبرنامههای دنج هالووین، ویدیوهای یوتیوبی نگرانکننده و شوکهای کوچک که بیشتر از آنچه فکر میکنید تأثیرگذار هستند را ببینید. چراغها را کم کنید، آبنباتها را جمع کنید و شاید یک دوست را دعوت کنید. جیغ زدن بر سر یک ترس ناگهانی با هم بهتر است.
هر روز سر بزنید. ما چراغها را کم نگه میداریم. شما جیغها را مدیریت کنید.
۱ اکتبر: Doctor X / Mad Love
فیلمهای ترسناک یونیورسال و وفاداری به رمانهای گوتیک
اگرچه فیلمهای ترسناک یونیورسال پیکچرز در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ مجموعهای از هیولاهای اکنون نمادین را محبوب کردند، فرانکنشتاین در سال ۱۹۳۱ نیز به منبع رمان گوتیک خود وفادار ماند. این فیلم روشن کرد که گاهی اوقات، اشتباه واقعی توسط موجودی وحشتناک از شب انجام نمیشود. بلکه گاهی این کار یک دکتری است که با قدرت علم گوتیک دیوانه شده است.
فیلمهای ترسناک غیر یونیورسال و جذابیت آنها
دو فیلم ترسناک غیر یونیورسال از این دوره، یک ویژگی دوگانه به خصوص سرگرمکننده برای طرفداران هیولاها و یا علم دیوانه ارائه میدهند: دکتر ایکس از سال ۱۹۳۲ و عشق دیوانه از سال ۱۹۳۵.
This House Has People In It یک اثر از سال ۲۰۱۵ در مجموعه تبلیغات تلویزیونی Adult Swim است. این مجموعه محتوای عجیب و اغلب نگرانکنندهای را ارائه میدهد. از تبلیغات داروهای تجویزی جعلی گرفته تا برنامههای گفتگوی شبانه ساختگی، همه در آن یافت میشود. این فیلم کوتاه به صورت تصاویر دوربین مداربسته از داخل یک خانه حومه شهری ارائه میشود. داستان خانوادهای را دنبال میکند که به نظر میرسد روزی کاملاً عادی را سپری میکنند.
والدین، تام و آن، درباره نحوه برخورد با دختر نوجوانشان، مدیسون، که به طور لجوجانهای تصمیم گرفته به نشانه اعتراض روی زمین دراز بکشد، بحث میکنند. در همین حال، برادر کوچکترش، جکسون، برای جشن تولد آیندهاش آماده میشود. مادربزرگش به جای توجه به نوه نوزادش، بر روی یک برنامه تلویزیونی عجیب درباره مجسمهسازی با خاک رس تمرکز کرده است. در زیرزمین، یک تعمیرکار به نام دنیس در حال کار بر روی لولهکشی زیر آشپزخانه است.
آرکین اوبراین (جاش استوارت)، که پیشتر محکوم بوده و اکنون به عنوان تعمیرکار فعالیت میکند، با مشکلی جدی روبروست. اگر بدهیاش را به نزولخورها نپردازد، آنها همسر و دخترش را خواهند کشت. با دیدن گزینههای محدود، آرکین تصمیم میگیرد به خانه یکی از مشتریان قدیمیاش برود و آنجا را سرقت کند. اما به زودی متوجه میشود که خانواده مشتریاش قبلاً توسط یک روانی نقابدار گروگان گرفته و شکنجه شدهاند. این روانی از قرار دادن قربانیانش در بازیهای بیمارگونه و پیچیده لذت میبرد. حالا آرکین در خانهای پر از تلههای مختلف گرفتار شده و باید برای زنده ماندن مبارزه کند.
این ممکن است کمی شبیه به فیلمهای Saw به نظر برسد و دلیل خوبی هم دارد. The Collector که در ابتدا The Midnight Man نام داشت، در مقطعی به عنوان یک پیشدرآمد اسپینآف برای مجموعه Saw در نظر گرفته شده بود. این فیلم به عنوان داستان منشأ برای جیگساو مطرح شد. با این حال، تهیهکنندگان اصلی Saw فیلمنامه را خواندند و این ایده را رد کردند. داستان منشأ جیگساو بعدها در فیلمهای دیگر روایت شد و فیلمنامه The Midnight Man به The Collector تبدیل شد.
تغییر مسیر کارگردان و نویسنده
اما این خبر بدی برای کارگردان مارکوس دانستن نبود. او و همنویسندهاش پاتریک ملتون در نهایت توانستند بخشی از مجموعه Saw شوند. آنها فیلمنامههای Saw IV، Saw V، Saw VI و Saw 3D را نوشتند.
تصویر: Eureka Entertainment
فیلم فنلاندی گوزن سفید محصول ۱۹۵۲ یکی از کلاسیکهای گمشده و بزرگ در ژانر وحشت فولکلور است. اگرچه در زمان خود جوایزی در جشنواره کن و گلدن گلوب دریافت کرد، اما تا زمانی که بازسازی زیبای 4K آن در سال ۲۰۱۷ به نمایش درآمد، عمدتاً فراموش شده بود. این فیلم یک داستان پریان تاریک و کاملاً فرازمینی است که در تپههای برفی و متروک ساپمی روایت میشود. این منطقه قطبی گاهی به نام لاپلند شناخته میشود، هرچند مردم بومی سامی این نام را تحقیرآمیز میدانند.
داستان پیشدرآمد و پیشبینی جادویی
در یک پیشدرآمد ترسناک، پیشبینی میشود که دختری سامی که تازه متولد شده است، به جادوگری تبدیل خواهد شد. او به پیریتی (میرجامی کوسمانن) تبدیل میشود، زنی پرشور که از زندگی تنهایی خود به عنوان همسر یک گلهدار گوزن شمالی سرگردان ناراضی است. او به دنبال تسکین از یک شمن محلی میرود. اما شاید به دلیل جادوی ذاتیاش، مراسم عشق او به اشتباه پیش میرود. او را به یک تغییرشکلدهنده خونآشام تبدیل میکند که محکوم به شکار و مصرف مردان به شکل یک گوزن سفید است.
۵ اکتبر: Heck
در این روز، اتفاقات مهمی رخ داده است که میتواند برای بسیاری از افراد جالب باشد. این روز به عنوان یک نقطه عطف در تاریخ شناخته میشود و بررسی آن میتواند به درک بهتر وقایع تاریخی کمک کند.
تصویر مرتبط با مقاله
پیش از آنکه Skinamarink در سال ۲۰۲۳ به عنوان یک فیلم ترسناک تجربی با بودجه کم که تماشاگران شبزندهدار را در شبکه Shudder به خود جذب کرد، وجود داشته باشد، فیلم Heck بود. این فیلم ۳۰ دقیقهای از کابوسهای کمکیفیت تشکیل شده که به طرز عجیبی حتی از فیلمی که الهامبخش آن بود، نگرانکنندهتر است.
در کانال یوتیوب Bitesize Nightmares، کایل ادوارد بال رویاهای واقعی بینندگانش را به ترسناکترین ASMR که میتوانید تصور کنید، تبدیل کرد. این کانال پر از نماهای ثابت از فضاهای بینابینی و کلوزآپهای رنگارنگ است. روایت عمیق و خشن خود بال نیز به این ترکیب اضافه میشود. وحشت توهمی که Bitesize Nightmares را از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۰ پر کرده بود، برای اینترنتی که عاشق ترس خوب بود، آشنا به نظر میرسید.
تجربه بصری و ترسناک
اما این وحشتها به شکلی بصری ارائه میشدند که حتی ترسناکترین داستانهای اینترنتی هم فقط میتوانستند به آن اشاره کنند. انگار بال از پلاگینهای Final Cut Pro برای احضار شیطان استفاده کرده بود.
تصویر: Empire International Pictures
استوارت گوردون: پیشگام فیلمهای ترسناک کالت
مدتها پیش از بلومهاوس، A24 و جوردن پیل، استوارت گوردون وجود داشت. این کارگردان تئاتر تجربی که به فیلمسازی ترسناک کالت روی آورد، بین سالهای ۱۹۸۵ تا ۲۰۰۷ بیش از ۲۰ فیلم ساخت. بسیاری از آنها فیلمهای بیکیفیت با جلوههای ویژه ارزان، سطلهای خون مصنوعی و رفتارهای جنسی متجاوزانه بودند. بهترین آنها، که همچنین اولین کارگردانی گوردون بود، هر سه این ویژگیها را دارد.
فیلم Re-Animator: احیای مردگان
فیلم Re-Animator که در سال ۱۹۸۵ منتشر شد، بر اساس داستان کوتاه “هربرت وست — احیاگر” اثر اچ.پی. لاوکرفت ساخته شده است. این فیلم داستان دانشجوی پزشکی به نام هربرت وست را دنبال میکند. او سرمی اختراع میکند که میتواند مردگان را به زندگی بازگرداند. متأسفانه، آنها معمولاً به عنوان زامبیهای بیمغز و خشونتآمیز بازمیگردند. اوضاع زمانی بدتر میشود که سرم به دست دکتر کارل هیل شرور میافتد. او روشی برای کنترل مردگان پیدا میکند.
یک گوسفند سفید با تاج گل زرد و سفید بر سرش به زنی که پشت به دوربین است در فیلم Lamb نگاه میکند.
داستانهای پریانی و آرزوی فرزند
اسطورهشناسی از سراسر جهان پر از داستانهای پریانی است. این داستانها درباره افرادی است که فرزندی ندارند و به خدایان دعا میکنند. برخی بهطور نادرست سرنوشت را فرا میخوانند یا با نیروهای ماوراء طبیعی معامله میکنند تا صاحب فرزندی شوند. اما در نهایت چیزی غیر انسانی را بزرگ میکنند. این داستانها اغلب تاریک هستند. با این حال، معمولاً برای والدین فرزندخوانده به خوبی پایان مییابند. زیرا وفاداری و عشق والدینی آنها در نهایت پاداش میگیرد.
فیلم بره و داستانهای مشابه
و سپس بره وجود دارد.
The Nightmare Before Christmas در این زمان از سال بسیار محبوب است. اما اگر از طرفداران فیلمهای انیمیشن استاپموشن تیم برتون و موسیقی دنی الفمن هستید، حتماً به Frankenweenie نیز توجه کنید. برتون کارگردانی این فیلم استاپموشن را در سال ۲۰۱۲ بر عهده داشت. او نسخه کوتاه لایو اکشن با همین نام را که در سال ۱۹۸۴ ساخته بود، گسترش داد. این فیلم داستانی کودکمحور از فرانکنشتاین و دیگر فیلمهای کلاسیک هیولاها ارائه میدهد.
سبک و داستان Frankenweenie
فیلم Frankenweenie به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری شده است. این انتخاب به خوبی حس وحشت گوتیک دهه ۱۹۳۰ را منتقل میکند و در عین حال جذاب و شیک است. در این فیلم، ویکتور فرانکنشتاین (چارلی تهان) کودکی علاقهمند به علم و کمی دست و پا چلفتی است. وقتی سگش اسپارکی در تصادف با ماشین کشته میشود، ویکتور اتاق زیر شیروانی خود را به آزمایشگاهی تبدیل میکند تا سگش را به زندگی بازگرداند.
۹ اکتبر: اولین نشانه
این تریلر مذهبی ترسناک، مجموعهای از فیلمهای ترسناک را که در حال افول بودند، احیا کرد.
تصویر: 20th Century Studios
فیلم The First Omen در سال ۲۰۲۴ یکی از بهترین فیلمهای پیشدرآمد ترسناک تاریخ است. اما به عنوان یک فیلم تسخیر روح عالی به تنهایی نیز میدرخشد. داستان درباره یک زن جوان آمریکایی به نام نل تایگر فری است. او به رم سفر میکند تا در یک یتیمخانه کاتولیک خدمت کند. این اتفاق در دوران ناآرامیهای سیاسی اواخر دهه ۶۰ میلادی در ایتالیا رخ میدهد. در آنجا، او با نیرویی شیطانی مواجه میشود که ایمانش را به شدت متزلزل میکند. همچنین، توطئهای هولناک را فاش میکند که برای به دنیا آوردن دجال طراحی شده است.
Alien: Romulus، یک پیشدرآمد ترسناک دیگر، در همان سال منتشر شد. این فیلم جایزه بهترین فیلم ترسناک را در پنجاه و دومین دوره جوایز ساترن به دست آورد. هر دو فیلم با ایجاد هویتهای خاص خود آغاز میشوند و سپس به آثار قبلی در مجموعههای خود پیوند میخورند.
۱۰ اکتبر: شب شیاطین
تصویر: Shout! Factory
علاقهمندان به ژانر وحشت در دورهای طلایی زندگی میکنند. تقریباً هر هفته، فیلمی جدید از موجودات ترسناک، تریلرهای فراطبیعی یا فیلمهای زامبی تخیلی به سینماها میآید. شادر به خانهای ضروری برای فیلمهای وحشت مستقل و بینالمللی تبدیل شده است. همچنین، نتفلیکس، HBO Max و هولو نیز با سرمایهگذاری میلیونها دلاری، سهم خود را در این ژانر دارند.
با این حال، به نظر من یک زیرژانر ترسناک همچنان به شدت توسط فیلمسازان و استودیوهای امروزی نادیده گرفته میشود: شوکهای صیقلی. «ترسناک ارتقا یافته» عالی است. اما گاهی اوقات، به جای یک تأمل پل توماس اندرسونگونه درباره غم که به عنوان یک جشنواره خونین ظاهر میشود، شما فقط میخواهید گروهی از نوجوانان شهوتزده را ببینید که آبجو مینوشند. آنها یک جلسه احضار ارواح برگزار میکنند و سپس به طرز وحشیانهای توسط ارواح شیطانی کشته میشوند. خوشبختانه، فیلم Night of the Demons محصول ۱۹۸۸ همچنان در دسترس است تا این خلأ را پر کند.
۱۱ اکتبر: موجودی از دنیای دیگر
فیلم کلاسیک و تأثیر آن بر آثار ترسناک
این فیلم کلاسیک از سال ۱۹۵۱ الگویی برای شاهکار ترسناک جان کارپنتر در سال ۱۹۸۲ به نام The Thing بود. هر دو اثر بر اساس رمان کوتاه Who Goes There? نوشته جان دبلیو. کمپبل جونیور در سال ۱۹۳۸ ساخته شدهاند. داستان درباره تیمی از محققان قطب شمال یا جنوب است که با اولین تماس با موجود بیگانهای که سفینهاش در یخ سقوط کرده، مواجه میشوند.
وفاداری به متن اصلی و تفاوتها
در اقتباس از Who Goes There?، کارپنتر به متن اصلی وفادار ماند. او موجود بیگانهای را به تصویر کشید که به شکلهای مختلف تغییر شکل میدهد و قربانیانش را جذب میکند. این امر در میان گروه کوچک، بیاعتمادی و پارانویا ایجاد میکند. اما The Thing From Another World بیشتر درباره دشمن بیرونی است تا دشمن درونی.
بهترین پارودیهای زامبی اغلب داستانهای زامبی فوقالعادهای به خودی خود هستند. به عنوان مثال، Shaun of the Dead که قصد دارد ژانر را به چالش بکشد، اما در نهایت بیشتر فیلمهای مردگان متحرک دیگر را شرمنده میکند. همین امر در مورد Zombieland نیز صدق میکند. این فیلم کمتر به عنوان یک هجو، اما قطعاً یک کمدی است که همچنان موفق میشود ترسهای خوبی را ایجاد کند. سپس، قسمت فصل دوم Community به نام “Epidemiology” وجود دارد.
در طول یک شب در مهمانی هالووین در کالج جامعه گریندیل، “اپیدمیولوژی” همزمان ژانر زامبی را به چالش میکشد و به آن ادای احترام میکند. زمانی که رئیس پر زرق و برق و صرفهجوی مدرسه (جیم رش) تصمیم میگیرد تاکوهایی از گوشت نظامی تجربی سرو کند، دانشجویانش ناگهان به گوشت انسان علاقهمند میشوند. تنها امید قهرمانان ما این است که شب را در اتاق مطالعه خود بگذرانند تا کمک برسد.
۱۳ اکتبر: خانه تاریک قدیمی
کارگردان جیمز ویل در نیمه اول دهه ۱۹۳۰ در اوج فعالیت خود بود. او سه تا از بهترین فیلمهای هیولایی یونیورسال را کارگردانی کرد: فرانکنشتاین (۱۹۳۱)، مرد نامرئی (۱۹۳۳) و عروس فرانکنشتاین (۱۹۳۵).
فیلمهای کمتر شناختهشده جیمز ویل
در طول این دوره، او همچنین خانه تاریک قدیمی (۱۹۳۲) را ساخت. این فیلم به دلیل عدم دسترسی برای چندین دهه و در نهایت گمان میرفت که از بین رفته باشد، چندان مشهور نیست. اکنون با بازسازی و افزایش پخش رایگان، این فیلم به یکی از فیلمهای کلاسیک ترسناک دوره خود تبدیل شده است. این فیلم به طور مداوم در دسترس است.
اگرچه این فیلم به طور آشکارتر کمدی است نسبت به فیلمهای هیولایی ویل که در آنها طنز بیشتر به صورت ماکابر است، اما تقریباً به همان اندازه در ترکیب جو گوتیک و شخصیتهای عجیب و غریب و اغلب خندهدار به یاد ماندنی است.
این شخصیتها به طور تصادفی در طول یک طوفان به هم میرسند. زمانی که مسافران فیلیپ (ریموند ماسی)، مارگارت (گلوریا استوارت، ۶۵ سال قبل از اینکه او پیرزن در فیلم تایتانیک جیمز کامرون باشد)، راجر (ملوین داگلاس)، ویلیام (کارگردان شب شکارچی چارلز لافتون) و گلادیس (لیلیان باند) همگی به دنبال پناهگاهی از طوفان شدید در حومه شهر هستند.
خانه هوراس و ربکا
آنها خانه هوراس (ارنست تسایگر) و ربکا (اوا مور)، خواهر و برادر سالخوردهای که با خدمتکار لال و ترسناکشان مورگان (بوریس کارلوف) زندگی میکنند، پیدا میکنند. شاید دیگران؟ برخی صداهای عجیب از طبقه بالا، رفتار عجیب و غریب صاحبان خانه و گوشههای تاریک و سایهدار خانه همگی به نظر میرسد که چیزی تهدیدآمیز دیگر را نشان میدهند، حتی فراتر از کارلوف ساکت و سنگین.
تصویر: NBC
جهان پیرامون اقتباسهای کتابهای هانیبال لکتر هم پاداشدهنده و هم روحخراش است. برخی از آثار واقعاً ضعیف وجود دارند، مانند Manhunter اثر برایان کاکس، اقتباس سال ۱۹۸۶ از رمان اژدهای سرخ سال ۱۹۸۱. اما برخی از آثار رسانهای فوقالعاده پاداشدهنده نیز وجود دارند. به عنوان مثال، فیلم سکوت برهها سال ۱۹۹۱ که آنتونی هاپکینز در نقش آدمخوار ترسناک و جودی فاستر در نقش کارآموز سرسخت افبیآی، کلاریس استارلینگ، بازی میکنند.
با این حال، برداشت مورد علاقه من از کتابها، سریال هانیبال اثر برایان فولر است. این سریال از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ از شبکه NBC پخش شد. هانیبال یک شاهکار در نوشتار جذاب و تصاویر خیرهکننده است. همچنین، بینش عمیقتری به رابطه بین لکتر با بازی مدس میکلسن و مامور افبیآی ویل گراهام با بازی هیو دنسی ارائه میدهد. این نمایشی است که هر اکتبر به آن بازمیگردم. تریلری وحشتناک که میخواهد شما را همزمان فریب دهد و بترساند.
۱۵ اکتبر: دکتر هو، “چشمک”
در حالی که بسیاری از قسمتهای دکتر هو با یک شروع سرد و ترسناک اما سبک آغاز میشوند، “چشمک” در سال ۲۰۰۷ (فصل ۳ از دوران مدرن دکتر هو، قسمت ۱۰) به طور کامل به حالت وحشت میرود. ساعت ۱ بامداد است و زنی جوان به نام سالی (با بازی کری مولیگان، ستاره زن جوان نویدبخش) در حال کاوش در خانهای متروکه و ویران است. با پیشروی بیشتر به داخل، سالی کاغذ دیواری شل را میکشد و با وحشت میبیند که نام کاملش به طرز عجیبی زیر آن روی دیوار نوشته شده است.
واکنش سالی به نشانههای ترسناک
برخلاف شخصیتهای معمولی فیلمهای ترسناک، سالی به درستی این را به عنوان نشانهای میگیرد که باید هر چه زودتر از آنجا خارج شود. وقتی به خانه برمیگردد، تلویزیونش روشن است. اما به جای صفحهای استاتیک یا ویدئویی نفرینشده از دختری که از چاه بیرون میآید، فیلمی از دکتر (با بازی دیوید تننت) پخش میشود که هشداری ارائه میدهد.
بافی قاتل خونآشامها، “دوباره عادی”
قسمت “دوباره عادی” از سریال بافی قاتل خونآشامها یکی از ترسناکترین قسمتهای این سریال است. در این قسمت، سارا میشل گلر به هیولا تبدیل میشود. این قسمت به خوبی توانسته است ترس و وحشت را به تصویر بکشد و مخاطبان را درگیر کند.
تصویر: Mutant Enemy Productions
بدترین فصل Buffy the Vampire Slayer بدون شک فصل ۶ است. این موضوع حتی جای بحث هم ندارد. آیا واقعاً بچههای نرد دبیرستانی به طور ناگهانی به دشمنان اصلی تبدیل میشوند؟ حتی جادوگر فوقالعاده شیطانی ویلو در پایان هم نمیتواند این انتخاب داستانی را جبران کند.
بهترین قسمتهای فصل ۶
با این حال، فصل ۶ شامل برخی از بهترین قسمتهای تکقسمتی بوفی نیز میشود. قسمت موزیکال “Once More With Feeling”، عروسی زاندر و “Normal Again” که به جرأت میتوان گفت ترسناکترین قسمت در مجموعهای با لحظات ترسناک فراوان است.
از زمان اولین نمایش خود در نه سال پیش، Stranger Things به طور منظم به عنوان “آمبلینگونه” توصیف شده است. این سریال فراتر از تقلید از E.T. و Poltergeist رفته و به ترکیبهایی از Terminator و Die Hard پرداخته است.
نقاط اوج و ویژگیهای سریال
سریال برادران دافر نقاط اوج خاص خود را دارد که بر اساس داستانهای افسانهای ساخته شدهاند. فصل سوم به عنوان یک ماجراجویی پر از توطئههای روسی میدرخشد. با این حال، بیشتر به عنوان یک جشن تخممرغهای عید پاک فرهنگ پاپ دهه ۱۹۸۰ عمل میکند تا یک معمای ترسناک و پوستخراش.
در واقع، میتوان گفت تجربهای که دافرها قصد داشتند در بیش از ۳۵ ساعت بازسازی کنند، در فیلم ۱۹۸۷ The Gate در تنها ۸۵ دقیقه به دست آمده است. این تجربه در آینده با آغاز فصل ۵ در نوامبر ادامه خواهد یافت.
با بازی استیون دورف جوان (Blade) در نقش گلن، The Gate حدود ۱۸ کابوس دوران کودکی را در تجربه یک خانواده با جهنم به تصویر میکشد. وقتی والدین گلن برای یک آخر هفته طولانی از شهر خارج میشوند، خواهر ۱۵ سالهاش الکساندرا مسئولیت خانه را بر عهده میگیرد. او به سبک نوجوانان دهه ۸۰، یک مهمانی برگزار میکند. این زمانبندی بدی است زیرا گلن و دوست خنگش تری به طور تصادفی یک دروازه به دنیای زیرین را در حیاط پشتی باز کردهاند. اوه!
سریال انیمیشنی بزرگسالان Helluva Boss اثر ویوین مدرانو بسیار پرجنبوجوشتر و شلوغتر از برنامه همخانوادهاش، Hazbin Hotel است. در حالی که هر دو نمایش پرانرژی و پر از عناصر کمدی تاریک و احساسات عمیق هستند، Helluva Boss بیشتر اپیزودیک و اغلب سبکتر است. هر قسمت به تنهایی داستان بزرگتری را پیش میبرد. با این حال، بسیاری از اقدامات بر روی لحظات پرانرژی و سرگرمکننده متمرکز است.
این دقیقاً همان چیزی است که در قسمت هالووین فصل دوم، “Ghostf**ers”، به نظر میرسد. تا زمانی که تصاویر وحشتناک و شدید وارد میشوند، داستان به گونهای دیگر پیش میرود. در ترسناکترین و شگفتانگیزترین فصل سریال تا به امروز، شخصیت اصلی بلتزø، که توسط براندون راجرز، نویسنده مشترک سریال، به تصویر کشیده شده است، به نمایش گذاشته میشود. او یک ایمپ بیشفعال جنسی است که یک شرکت ترور اجارهای در جهنم را اداره میکند. بلتزø تلاش میکند با داشتن رابطه جنسی با یک روح، همانطور که عنوان نشان میدهد، از یک فروپاشی احساسی عبور کند. این پروژه به خوبی پیش نمیرود.
اگر به دنبال شواهدی هستید که نشان دهد سبک غالب کنونی وحشت به عنوان طنز اجتماعی توسط Get Out اختراع نشده است، به فیلم Society محصول ۱۹۸۹ نگاهی بیندازید. این فیلم فوقالعاده به کارگردانی برایان یوزنا، توطئهای را درباره گروهی از اشرافزادگان ثروتمند بورلی هیلز به تصویر میکشد. این افراد به کسانی که کمبضاعتتر هستند حمله میکنند و سپس در اوج، به طرز باورنکردنی وحشتناکی آن را به واقعیت تبدیل میکنند. این صحنهها برای دههها در ذهن شما باقی خواهند ماند. (من باید بدانم، اولین بار آن را در دهه ۹۰ دیدم.)
تماشاگران با دیدن تیتراژ ابتدایی فیلم که وعده “تأثیرات آرایش سوررئالیستی توسط Screaming Mad George” را میدهد، میدانند که در انتظار تجربهای خاص هستند. اما ممکن است در طول ۱۰۰ دقیقه فیلم، که به داستانی نسبتاً معمولی و شاید حتی آماتور از پارانویا در میان یپیها میپردازد، به شک بیفتند.
داستان نوجوانی به نام بیل
داستان درباره نوجوانی به نام بیل (با بازی بیلی وارلاک) است. او احساس میکند از خانواده ثروتمندش جدا شده و شروع به شک میکند که آنها و برخی از همکلاسیهایش درگیر یک فرقه فاسد و شاید حتی قاتل هستند. اما هر بار که فکر میکند مدرکی برای اثبات این موضوع دارد، از دستش میلغزد.
عکس: نتفلیکس
سریالهای نتفلیکس: انتخابی برای طرفداران کمیک
اگر به دنبال تماشای سریالی از نتفلیکس هستید که بر اساس یک سری کمیک قدیمی ساخته شده و داستان دختری نوجوان را دنبال میکند که به مدرسهای خاص میرود تا قدرتهای فراطبیعی خود را به درخواست خانواده عجیبش یاد بگیرد، Wednesday نباید انتخاب شما باشد. در عوض، Chilling Adventures of Sabrina با وجود اینکه در طول پخش خود از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ به اندازه کافی ویروسی نشد، اما به عنوان یک سریال ترسناک نوجوانانه برتری دارد.
آغاز داستان سابرینا اسپلمان
این سریال در شب هالووین آغاز میشود، زمانی که سابرینا اسپلمان (کیرنان شیپکا) به سن ۱۶ سالگی میرسد. او که فرزند یک جادوگر و یک انسان عادی است، باید تصمیم بگیرد که آیا به معاشرت با دوستان عادی خود در دبیرستان باکستر ادامه دهد یا نام خود را در کتاب شیطان بنویسد و به مدرسه جادو برود.

Dead by Daylight، بازی ترسناک چندنفره نامتقارن از توسعهدهنده کانادایی Behavior Interactive، دارای یک فرض ساده و لذتبخش است. در این بازی، یک قاتل در برابر چهار بازمانده قرار میگیرد و بازی به شکل موش و گربهای پیچیده و بیمارگونه پیش میرود. بازماندگان باید ژنراتورها را راهاندازی کنند تا بتوانند فرار کنند. اگر بازماندگان گرفتار شوند، به قلاب آویخته شده و به موجودی به نام Entity، که یک خدای عنکبوتی بدخواه است و بر چشمانداز برزخی که در آن گرفتار شدهاند، کنترل دارد، قربانی میشوند.
رشد جامعه و دستاوردهای بازی
از زمان انتشار بازی در ژوئن ۲۰۱۶، جامعه و دستاوردهای پیرامون آن به رشد خود ادامه دادهاند. آیکونهای ترسناکی مانند مایکل مایرز از فیلمهای هالووین و گوستفیس از فیلمهای جیغ به فهرست شخصیتهای قابل بازی آن افزوده شدهاند.
حتی بدون اضافه شدن این افسانههای ترسناک نمادین، Dead by Daylight به اندازهای موفق بوده است که رسانههای مکمل زیادی را راهاندازی کند. این موفقیت فراتر از بازی اصلی رفته و شامل انیمیشنهای کوتاه، کاوشهای عمیق در یوتیوب از دنیای آن و حتی یک بازی اسپینآف میشود. این بازی اسپینآف به طور کامل بر روی کاوش در افسانههای آن خدای عنکبوتی وحشی تمرکز دارد.
دههها تماشای دستهای جدا شده که به طور مستقل در نسخههای مختلف The Addams Family یا کمدیهای ترسناکی مانند Idle Hands و Evil Dead II حرکت میکنند، واقعاً شما را برای فیلم انیمیشن فرانسوی غمانگیز I Lost My Body آماده نمیکند. این فیلم صحنههایی از دست که به طور مستقل در حال مبارزه برای عبور از پاریس است را با بهروزرسانیهایی از زندگی صاحب قبلیاش ترکیب میکند.
اولین کارگردانی فوقالعاده جرمی کلاپین در سال ۲۰۱۹ عمدتاً یک فیلم ترسناک نیست. این فیلم عجیب، غمانگیز و ترسناک است که بیشتر درباره از دست دادن، اشتیاق و جوانی است. اما همچنین درباره یک عضو بدن قطع شده است که در تونلهای زیر شهر با موشها مبارزه میکند.
در نهایت، این فیلم به کشف وحشتناک این واقعیت میپردازد که مرگ دائمی است. اما برای بازماندگان، زندگی همچنان به ناچار ادامه دارد. در هر دو این موارد، عنصری از ترس وجود دارد که دلقکهای شکنجهگر شیطانی و دیوانگان ارهبرقی به هیچ وجه نمیتوانند با آن برابری کنند.
۲۳ اکتبر: دراکولای برام استوکر
بهترین فیلم دراکولا به طور همزمان ترس و عشق را به مخاطب منتقل میکند. این اثر با داستانی جذاب و شخصیتپردازی قوی، تماشاگران را به دنیای تاریک و مرموز خود میبرد.
تصویر: Columbia Pictures
اقتباسهای سینمایی از دراکولا و چالشهای آن
به عنوان یک عاشق بزرگ ژانر وحشت و طرفدار پر و پا قرص رمان افسانهای دراکولا اثر برام استوکر در سال ۱۸۹۷، اغلب با تماشای اقتباسهای سینمایی از این اثر مشکل دارم. بسیاری از این فیلمها به شدت از مسیر اصلی داستان منحرف میشوند. آنها بیشتر بر روی ترسهای ناگهانی و ارزان تمرکز میکنند تا بر روی حس وحشتی که به تدریج در طول رمان ایجاد میشود. این حس وحشت در نهایت در نزدیکی پایان داستان به اوج میرسد. برای من، فیلم دراکولای برام استوکر به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا در سال ۱۹۹۲، اوج اقتباسهای سینمایی از دراکولا است.
بازیگران برجسته در فیلم دراکولای برام استوکر
فیلم دراکولای برام استوکر دارای بازیگران برجستهای است. گری اولدمن در نقش خونآشام اصلی ظاهر میشود. کیانو ریوز نقش قهرمان داستان، جاناتان هارکر را بازی میکند. وینونا رایدر در نقش نامزد جاناتان، مینا موری، حضور دارد. آنتونی هاپکینز نیز در نقش دکتر آبراهام ون هلسینگ، متخصص شیاطین و همهکاره ماوراءالطبیعه، ایفای نقش میکند. اجرای اولدمن به خصوص باعث شده که دیگر نتوانم هیچ نسخه زنده دیگری از این شخصیت را بپذیرم.
۲۴ اکتبر: در طبیعتی خشونتآمیز
تصویر: Zygote Pictures
فیلم ترسناک اصیل برای عاشقان ژانر
اگر تمام ماه را به تماشای فیلمهای ترسناک مشغول بودهاید، همانطور که بسیاری از افراد پیش از هالووین این کار را میکنند، ممکن است تا این اواخر اکتبر به خشونت سینمایی حساسیتزدایی شده باشید. همچنین ممکن است از کلیشههای تکراری مانند قاتلان روانی و قربانیان نوجوانشان خسته شده باشید. فیلم In A Violent Nature محصول ۲۰۲۴، یکی از اصیلترین فیلمهای ترسناک سالهای اخیر، هر دو این مشکلات را بهطور همزمان حل میکند.
بهعلاوه، دو کلمه: پیچ انسانی.
تصویر: GKIDS
از میان تمام فیلمهای انیمیشنی که برای بزرگسالان ساخته شدهاند و من تاکنون دیدهام، هیچکدام مانند پایان ترسناک و پر از وحشت فیلم Unicorn Wars اثر آلبرتو وازکز در سال ۲۰۲۲ در ذهنم باقی نمانده است. این فیلم با داستانی جذاب و متفاوت، توانسته است توجه بسیاری را به خود جلب کند.
دنیای تاریک و غمانگیز Birdboy: The Forgotten Children
در فیلم Birdboy: The Forgotten Children که در سال ۲۰۱۵ ساخته شد، نویسنده و کارگردان اسپانیایی دنیایی تاریک، غمانگیز و اغلب وحشیانه خلق کرد. در این دنیای تاریک، چند نشانه کوچک و ناامیدکننده از امید وجود داشت. این فیلم با فضاسازی خاص خود، توانسته است مخاطبان را به تفکر وادارد.
پیام جهانی Unicorn Wars
در حالی که Unicorn Wars به نظر میرسد از انگیزهای برای پیشبرد بیشتر این رسانه ناشی شده است، بیشتر تلاشی برای انتقال پیامی جهانی و فراملی درباره «منشأ مشترک تمام جنگها» بود. این پیام با استفاده از داستانی جذاب و شخصیتهای بهیادماندنی به خوبی منتقل شده است.
این پیام از طریق گروهی از خرسهای رنگارنگ پاستلی منتقل میشود که به وضوح از خرسهای مهربان الهام گرفته شدهاند. واسکز توضیح داد: “من دوست دارم با نمادهای قابل شناسایی کار کنم.”
جامعهای بر اساس جنگطلبی
در جامعهای که بر اساس جنگطلبی و مجتمع نظامی-صنعتی ساخته شده است، بسیاری از این خرسها به دلیل یک کتاب مقدس که به آنها میگوید زمانی پادشاهان جنگل بودهاند و تکشاخها آنها را بیرون راندهاند، به کشتار تکشاخها علاقهمند هستند. برخی دیگر به طور کامل به این تبلیغات باور ندارند و ترجیح میدهند در جنگلها به آزمایش مواد مخدر و روابط جنسی بپردازند. برخلاف خرسهای مهربان، این موجودات رنگارنگ دارای اندام تناسلی قابل مشاهده و تمایلات جنسی مشخصی هستند.
یک قسمت هالووین از یک برنامه گفتگوی شبانه، بسیار ترسناکتر از آن چیزی است که مجری جک دلروی (دیوید دستمالچیان از The Suicide Squad و Murderbot) در فیلم بسیار شیک ۲۰۲۴ Late Night with the Devil انتظار داشت. کالین و کامرون کرنز با هوشمندی به ژانر فیلمهای پیداشده نگاهی تازه میاندازند. آنها بهطور فرضی نوار یک پخش سرنوشتساز در سال ۱۹۷۷ را با ضبطهای پشت صحنه که بهصورت سیاه و سفید فیلمبرداری شدهاند، ترکیب میکنند. پس از یک مقدمه کوتاه به سبک مستند که زمینه داستان را فراهم میکند، آنها بهطور مؤثری داستان را در زمان واقعی روایت میکنند.
جک با شیطان معاملهای برای دستیابی به شهرت و ثروت انجام داده است. با این حال، او هنوز در رتبهبندیها پس از جانی کارسون قرار دارد. او که از مرگ همسرش به شدت تحت تأثیر قرار گرفته و نگران کاهش قدرت ستارهاش است، تلاش میکند با یک برنامه شوکهکننده بینندگان را جذب کند.
برنامه شوکهکننده جک
در این برنامه، مهمانانی شامل یک واسطهی احتمالی جعلی، یک شعبدهباز که اکنون به افشای ادعاهای قدرتهای ماوراء طبیعی میپردازد، و دختری جوان که ممکن است توسط شیطانی که توسط یک فرقهی بدنام احضار شده، تسخیر شده باشد، حضور دارند. دستمالچیان اجرایی فوقالعادهای ارائه میدهد که به طور متناوب خندهدار و عمیقاً زخمی از نظر احساسی است. همچنین، این برنامه شاد از امکان دستیابی به شهرت، به هر قیمتی که باشد، میباشد.
تصویر: Amblin Entertainment
بدون اینکه بخواهیم بگوییم “آنها را مثل گذشته نمیسازند” – شکایتی رایج درباره فیلمها که به نوعی هم بدیهی و هم اغلب نادرست است – اما به نظر میرسد که فیلمهای ترسناک با درجه PG واقعاً در حال انقراض کامل هستند.
انقراض فیلمهای ترسناک PG
فیلمهای ترسناکی که واقعاً ترسناک هستند اما به اندازهای پاکاند که کل خانواده را با ترس و وحشت خوشایند به جیغ وادار کنند، در دهه ۸۰ میلادی به عنوان یک عنصر اصلی در گیشهها بودند. اکنون، هیچکس آنها را نمیسازد.
خوشبختانه، هنوز هم میتوانیم به آثار کلاسیک این ژانر بازگردیم. یکی از بهترینها، فیلم Arachnophobia محصول سال ۱۹۹۰ است. این فیلم یک تولید پر زرق و برق و ترسناک از شرکت Amblin Entertainment است. این شرکت در خط تولید فیلمهایی مانند Poltergeist، Gremlins و The Goonies قرار دارد.
تجربه کارگردانی فرانک مارشال
این فیلم اولین تجربه کارگردانی تهیهکننده افسانهای، فرانک مارشال است. همسر افسانهای او، کاتلین کندی، تهیهکننده این فیلم بوده است. همچنین، استیون اسپیلبرگ، همبنیانگذار Amblin، به عنوان تهیهکننده اجرایی از این پروژه حمایت کرده است.
در دهه ۸۰ میلادی که اسپیلبرگ محبوبیت زیادی داشت، نشان Amblin به معنای مجوز چاپ پول بود. این نشان نماد حرفهایگری هالیوود و تضمینی برای سرگرمی خانوادگی با لبههای ایمن بود. این فیلمها مرزها را تا حدی گسترش میدادند، اما نه بیشتر.


توسط
توسط

توسط