📋 خلاصه مقاله:
سریال «به دری خوش آمدید» پیشدرآمدی از «IT» است که در سال ۱۹۶۲ رخ میدهد و داستان خانوادهای سیاهپوست را روایت میکند که با ورود به شهر دری با وحشتهای پنیوایز و تعصبات نژادی مواجه میشوند. این سریال با تمرکز بر دیدگاههای بزرگسالان و کودکان، کلیشههای ترسناک را به چالش میکشد.
هر چه بیشتر چیزها تغییر میکنند، بیشتر همانطور باقی میمانند. این ضربالمثل در سراسر IT: Welcome to Derry طنینانداز است. شهری با باطنی تاریک که به ظاهر ایدهآل است. اما هر سه دهه یک بار به طور منظم توسط هیولایی ترسناک به وحشت میافتد.
تغییرات در شهر دری
در حالی که دری ممکن است بر اساس چرخهای بهویژه بیرحمانه عمل کند، تغذیه شده از قتل، تعصب و ماوراءالطبیعه است. اما نسخهای که اینجا میبینیم نیز کمی متفاوت از آنچه مخاطبان از IT: Part 1 و تنظیمات اواخر دهه ۸۰ به یاد دارند، احساس میشود.
به دری خوش آمدید یک سریال پیشدرآمد است که در سال ۱۹۶۲ اتفاق میافتد. این داستان درباره شارلوت و لروی هنلون (تیلور پیج و جووان آدپو)، یک زوج سیاهپوست است که به همراه پسرشان، ویل (بلک کامرون جیمز)، به دری، مین نقل مکان میکنند. درست زمانی که آنها میرسند، یک پسر جوان محلی توسط موجود دلقک عجیب و غریب آن، پنیوایز، مورد حمله قرار میگیرد و ناپدید میشود. این حادثه باعث شروع یک رشته مرگهای دیگر در این شهر نفرینشده میشود.
تفاوتهای کلیدی در روایت داستان
ممکن است پیشفرض به دری خوش آمدید آشنا به نظر برسد. اما چیزی که این نمایش HBO Max را متمایز میکند این است که برای اولین بار، یک اقتباس از آن از دیدگاه همزمان بزرگسالان و کودکان روایت میشود. در حالی که کودکان همچنان در برابر وحشتهای پنیوایز آسیبپذیرتر هستند، شخصیتهای بزرگسال با وحشتهای خود از تعصبات ریشهدار شهر و تهدیدات ماوراءالطبیعه مواجه میشوند.
عکس: بروک پالمر/HBO
باربارا و اندی موشیتی، خالقان سریال که همچنین بر روی اقتباس دو قسمتی اخیر فیلم کار کردهاند، مصمم به شکستن کلیشههای آشنا از همان ابتدا هستند. آنها داستان را بر روی ورود شارلوت و لروی به مین متمرکز میکنند. جایی که لروی در خارج از شهر مستقر است و در کنار درخشش دیک هالوران (کریس چاک) قرار دارد. شارلوت، که یک فعال سابق با سابقه دستگیری است، در ابتدا به نظر میرسد که از تاریکی دری دور است. اما وقتی پسرشان شروع به تجربه رویدادهای عجیب و غیرقابل توضیح میکند، این زوج برخلاف هر کلیشه ترسناکی که بشر میشناسد، ترسهای او را جدی میگیرند و به مدار پنیوایز کشیده میشوند.
تلاش برای شکستن کلیشهها
اندی موشیتی اضافه میکند: «فکر میکنم یک مقاومت طبیعی وجود دارد، چون همچنین دهه ۶۰ است. اما ما سعی کردیم این فرآیند را که برای مخاطبان بسیار ناامیدکننده است، سریعتر کنیم.»
این یک دستگاه داستانی کلاسیک است که در بسیاری از فیلمهای ترسناک دیده میشود. از جمله اقتباس IT توسط موشیتیها، جایی که بزرگسالان هشدارهای کودکان ترسیده را نادیده میگیرند. در به دِری خوش آمدید، آنها این کلیشه را با پایهگذاری داستان در سال ۱۹۶۲ و بررسی وحشتهای موازی نژادپرستی و پنیوایز دور میزنند. گاهی حتی پیشنهاد میدهند که اولی باعث ظهور دومی شده است.
حساسیتهای زمانه و خانواده
اندی توضیح میدهد: «حسی وجود دارد که میتوانم به حساسیتهای زمانه یک خانواده در آن فرهنگ نسبت دهم. در آن زمان، آنها احتمالاً با مشکلات زیادی مواجه بودند. به همین دلیل است که خانوادهای بسیار نزدیک هستند، با وجود تفاوتهای واضحی که دارند.»
گذشته فعال شارلوت باعث میشود او نتواند جریانهای تاریک درری را نادیده بگیرد. در مقابل، لروی به دلیل نقش نظامیاش و دیدگاههای متفاوتش، سعی میکند پروفایل پایینی داشته باشد. دیدگاههای متضاد آنها به بخش مهمی از داستان تبدیل میشود.
اندی میگوید: «در آن خانواده نوعی شکاف در دیدگاه وجود دارد که مهم است. با این حال، آنها همچنان در برابر سختیها با هم میمانند.»
پیج و آدپو که نقشهای شارلوت و لروی را بازی میکنند، دیدگاه متفاوتی از پویایی و نزدیکی خانواده هانلون ارائه میدهند. این دیدگاه به گفته او، کمک میکند توضیح دهد چرا شخصیتهای بالغ به راحتی باور میکنند که چیزی فراطبیعی در دری در حال رخ دادن است.
پویایی خانواده هانلون و باورپذیری فراطبیعی
پیج میپرسد: «آیا به این دلیل است که آنها سیاهپوست هستند؟» سپس خودش به این سوال پاسخ میدهد: «یک همدلی طبیعی وجود دارد زیرا شما هم چیزی روی گردنتان دارید. بنابراین وقتی بچهها درباره چیزی پرشور هستند و به شما مراجعه میکنند، ممکن است حساسیتی نسبت به باور نشدن، به رنج کشیدن و فریاد کمک داشتن و بیتوجهی دیگران داشته باشید.»
اجتناب از کلیشههای گازلیتن
آدپو معتقد است که موشیتیها بسیار عمدی عمل کردهاند تا بیش از حد درگیر کلیشههای گازلیتن نشوند. او میگوید: «اندی و باربارا بسیار باهوشتر از آن هستند که اگر لازم نباشد، به ادامه آن کلیشه بپردازند. آنها انتخاب جسورانهتری کردهاند که به والدین هم اجازه میدهند در این ماجرا دخیل شوند.»


توسط
توسط

توسط