📋 خلاصه مقاله:
در کمپین ۴ نقش حیاتی، شخصیت اوکتیس تاچونیس به طرز وحشتناکی کشته شد، اما در نهایت به عنوان یک روح انتقامجو بازگشت. این اتفاق نشاندهنده تعادل بین داستان و تصادف در بازی است و برنان لی مولیگان از ابتدا برنامهریزی کرده بود.
بسیاری از استادان سیاهچال برای جلوگیری از کشته شدن شخصیتهای بازیکنان، از شدت حملات خود میکاهند. اما ممکن است این روش برنان لی مولیگان نباشد. در قسمت چهارم از کمپین ۴ نقش حیاتی، که آخرین قسمت از مقدمهای است که طرفداران را با دنیای جدید آرامان آشنا میکند، یکی از سیزده شخصیت بازیکن به طرز وحشتناکی کشته شد. اوکتیس تاچونیس، با بازی الکساندر وارد، توسط برادر خودش قلبش از سینهاش بیرون کشیده شد.
لحظه شوکهکننده و تاسهای مولیگان
این لحظه شوکهکننده نتیجهای از یک سری تاسهای فوقالعاده خوب از مولیگان بود. او به بازیکنان هشدار داده بود که در آرامان اوضاع به شکل متفاوتی پیش خواهد رفت.
او گفت: “این دنیا لزوماً در هر لحظه متعادل نیست.” در حالی که بازیکنان در برابر حمله ناگهانی نیروهای مرده خانه تاچونیس، به رهبری برادر اوکتیس، اتراند و پدرش پریمس، مبارزه میکردند. او افزود: “این دنیا دارای واقعنمایی است و من میخواهم شما بر نور آن حقیقت قدم بگذارید.”
مالیگان تاسهای خود را به صورت آشکار در مقابل میز انداخت. این کار به صحنه تنش بیشتری افزود، به ویژه زمانی که اتراند ضربهای بحرانی وارد کرد. او آسیب کافی برای کشتن شخصیت وارد را در همان لحظه وارد کرد.
تصویر: نقش حیاتی
اما به نظر میرسد مولیگان میخواست به اوکتیس یک فرصت دیگر بدهد. بنابراین، در یک سکانس رویایی در مسیرش به سوی زندگی پس از مرگ، روح او با تایشا لوی (با بازی آبریا ینگار) ملاقات میکند. در آن لحظه، تایشا نیز در آستانه مرگ بود. او پس از اینکه زمینگیر شد و برای اولین نجات مرگ خود یک ۱ انداخت، در این وضعیت قرار گرفت. (بله، مبارزهای سخت بود.) ظاهراً وارد در طول آن سکانس انتخابهای اشتباهی انجام داد که با تکهتکه شدن روحش به پایان رسید. مولیگان گفت: “این آخرین باری است که تو را میبینیم. لطفاً میز را ترک کن.”
بازگشت اوکتیس به زندگی
بیرحمانه.
با این حال، در سکانس نهایی قسمت، اوکتیس به زندگی، یا بهتر بگوییم به زندگی غیرطبیعی بازمیگردد. بولر (تالیسین جافی) و موری مگنسون (ماریشا ری) به طرز معجزهآسایی مصنوعی به نام سنگ نایتسانگ را از بدن اوکتیس استخراج میکنند. این لحظهای حماسی بود که ماریشا مجبور شد از یک ۲۰ طبیعی که قبلاً با توانایی پیشگویی جادوگر خود انداخته بود، استفاده کند. این باعث شد اوکتیس به عنوان یک روح انتقامجو بازگردد.
در برنامه کولداون، مالیگان فاش کرد که این از ابتدا برنامهاش بوده است. زیرا وارد در ابتدا با ایده بازی کردن یک شخصیت هالو وان به او نزدیک شد. در D&D، هالو وان یک “برکت فراطبیعی” است که برای شخصیتهای بازیکن در راهنمای کاوشگر به وایلدمونت منتشر شده است. این برکت کسانی را توصیف میکند که از طریق جادوی نکرومانسی عجیب زنده شدهاند. وارد ایده شخصیت خود را که توسط خانوادهاش کشته و زنده شده است، مطرح کرد. زیرا تاچونیسها به شدت با حوزه مردگان درگیر هستند. او این ایده را قبل از شروع کمپین بیان کرد، اما مالیگان تصمیم گرفت که این اتفاق در طول کمپین رخ دهد.
دانستن اینکه بازگشت اوکتیس از قبل برنامهریزی شده بود، قطعاً از درام ماجرا میکاهد. اما مولیگان همچنین گفت که نحوه مرگ او تعیین نشده بود. بنابراین ممکن بود در ادامه کمپین اتفاق بیفتد.
تعادل بین داستان و تصادف در بازی
این قسمت نمونهای عالی از این بود که چگونه یک مدیر بازی میتواند نیازهای داستانی را با تصادفی بودن بازی با تاس متعادل کند. فشار بیش از حد بر رویدادهای از پیش تعیینشده ممکن است به کنترل بیش از حد منجر شود. در حالی که واگذاری همه چیز به شانس به این معناست که برخی از عناصر جذاب داستان ممکن است هرگز آشکار نشوند.


توسط
توسط

توسط