📋 خلاصه مقاله:
شایعات پیرامون پیچش بزرگ فصل دوم سریال Peacemaker به نظریه زمین-X اشاره دارد، جایی که نازیها پیروز جنگ جهانی دوم شدند. این داستان به نقد ملیگرایی سفید و نژادپرستی میپردازد و بر اهمیت برابری و همدلی تأکید دارد.
شایعات و نظریهها درباره پیچش بزرگ فصل دوم Peacemaker تقریباً از زمان پخش اولین قسمت این فصل به صورت آنلاین منتشر شدهاند. طرفداران به سرعت حدس زدند که بعد از ترک دنیای اصلی، دنیای جایگزین Peacemaker، معروف به کریستوفر اسمیت (جان سینا)، احتمالاً به اندازهای که او فکر میکرد “کامل” نبود.
نظریه زمین-X و دنیای جایگزین
بسیاری از بینندگان پیشبینی کردند که این دنیا در واقع زمین-X است. این یک واقعیت جایگزین از کمیکهای DC است که در آن نازیها جنگ جهانی دوم را بردند و آمریکا به یک دیکتاتوری سفیدپوستمحور تبدیل شد.
دقیقاً همین اتفاق افتاد. وقتی نسخه ما از هارکورت (جنیفر هالند) در قسمت ششم به زمین-X (که گان آن را زمین-۲ مینامد) وارد شد، بلافاصله متوجه همه چیزهایی شد که کریس از دست داده بود. نبود افراد غیرسفیدپوست و نقاشی دیواری آدولف هیتلر که دفتر مرکزی ARGUS را زینت داده بود، از جمله این موارد بود.
واقعیتهای جایگزین و داستانسرایی انقلابی
این داستانسرایی انقلابی نیست: واقعیتهای جایگزین که در آن نازیها جهان را تسخیر کردهاند یک ژانر ثابت و امتحان شده است. حتی در شبکههای بزرگ؛ مردی در قلعه بلند از ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ در پرایم ویدیو پخش شد. اما به دلیل خط زمانی که ما در آن زندگی میکنیم، Peacemaker همچنان توانست در برخی از گوشههای اینترنت جنجال برانگیزد.
پس از افشاگری، چندین حساب کاربری راستگرای X از فرصت استفاده کردند تا Peacemaker، دنیای گسترده DC و جیمز گان، هممدیرعامل DC Studios را به خاطر بیان سیاسی ضد-MAGA از طریق پیچش Earth-2 و درک شخصیتها از اینکه این دنیا خیلی با واقعیت خودشان تفاوت ندارد، مورد انتقاد قرار دهند. واکنشها مضحک است. دلیلی وجود دارد که نازیها در فرهنگ عامه برای نزدیک به یک قرن از محبوبترین شرورها بودهاند. آنها نماینده شر مطلق هستند.
نازیهای آلمان در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ اقتدارگرا، سرکوبگر و خشونتآمیز بودند. آنها میلیونها انسان بیگناه را به قتل رساندند و دشمنی خیالی از درون را بهانه کردند تا قدرت خود را بسازند و حفظ کنند.
تصور دنیای پیروزی نازیها
تصور دنیایی که در آن نازیها در جنگ جهانی دوم پیروز شدهاند، وحشتناک است. به همین دلیل، آنها به عنوان یک الگوی شرور آشکار در فیلمها و تلویزیون در نیمه دوم قرن بیستم و حتی تا به امروز حضور داشتهاند. نازیها یکی از معدود دشمنانی بودند که همه ما میتوانستیم بر سر غیرقابل جبران بودنشان توافق کنیم. این امر به ستارههای اکشن و ابرقهرمانان اجازه میداد تا بدترین کارهایشان را انجام دهند.
اگر هنوز میتوانیم توافق کنیم که نازیهای جنگ جهانی دوم شرور بودند، امیدوارم که بتوانیم، پس خشم نسبت به فصل دوم Peacemaker واقعاً درباره حضور فاشیستها در داستان نیست. بلکه درباره آینه ناخوشایندی است که در برابر ما قرار میدهد. به نظر میرسد برخی از بینندگان ناراحت هستند که نوع ملیگرایی آنها، چیزی که به عنوان افتخار میهنپرستانه میبینند، میتواند به اشتباه به عنوان نازیسم تعبیر شود. گان به نظر میرسد با این اشتباه همدردی میکند. لذت بردن از دنیای اطراف و نادیده گرفتن همه چیز دیگر آسان است. اما با قدرت بر نقطهای تأکید میکند که همه باید با آن روبرو شوند: ملیگرایی سفید، هرچند که به هر شکلی ظاهر شود، نوعی نژادپرستی است.
اعتبار: دیسی کامیکس
وقتی کریس برای اولین بار به زمین-۲ میرود، دنیایی کامل را میبیند. در این دنیا، پدر و برادرش هنوز زنده هستند و خانوادهای محبتآمیز و حمایتگر را فراهم میکنند که او هرگز نداشته است. زن رویاهایش نیز عاشق اوست. این بهبودها در زندگی شخصیاش او را نسبت به نشانههای آشکاری که نشان میدهند او در واقع به نسخهای دیستوپیایی و نازیزده از آمریکا وارد شده، کور میکند.
گن استدلال میکند که نادیده گرفتن مشکلات بزرگتر اجتماعی زمانی که به نفع ما باشد یا وضعیت شخصی ما را بهبود بخشد، آسانتر است. به عنوان مثال، ممکن است کسی با نیروی شبهنظامی که به دلیل رنگ پوست، شهروندان بیگناه را ترسانده و تهدید میکند، مشکلی نداشته باشد اگر به او گفته شود که این کار به نوعی زندگی او را بهبود میبخشد. حتی وعدههای توخالی از شغل بهتر یا خانه بزرگتر میتواند کافی باشد تا ما را نسبت به هر اقدام وحشتناکی که برای دستیابی به آن لازم است، کور کند.
تأثیر جامعه سرمایهداری بر اخلاق
آمریکا همیشه یک جامعه سرمایهداری بوده است، اما موفقیت مالی لزوماً نباید به قیمت رنج دیگران به دست آید. به عبارت دیگر: اگر به درختان وسوسهانگیز نگاه کنید، به راحتی میتوانید جنگل نازیها را نادیده بگیرید.
قابل درک است که برخی افراد ممکن است تصور کنند که گان با فصل دوم Peacemaker مستقیماً به دنبال آنهاست. او نویسنده اصلی و کارگردان مکرر این سریال است و سابقه طولانی در انتقاد شدید از دونالد ترامپ و جنبش سیاسی او دارد.
تأثیرات انتقادات گان
این موضوع حتی باعث شد که گان در سال ۲۰۱۸ از مارول اخراج شود. چندین تأثیرگذار راستگرای افراطی، توییتهای قدیمی و حذفشده او را که بهطور قابل توجهی بیمزه بودند، به عنوان بخشی از تلاشی برای لکهدار کردن و لغو او پیدا کردند.
سیاستهای بهخوبی تبلیغشده گان منجر به برخی انتقادات بیاساس از کارهای او شده است. فیلم سوپرمن او در سال ۲۰۲۵ به عنوان بیش از حد بیدار و طرفدار مهاجران مورد انتقاد قرار گرفت.
اخیراً، یک منتقد آنلاین دیگر با ادعای نادرست توجه جلب کرد که شخصیت ساشا بوردو (سول رودریگز) نسخهای جنسیتی از ابرقهرمان سایبورگ است. او نیست. او شخصیتی کاملاً متفاوت با ۲۵ سال تاریخچه خود در کمیکهای دیسی است.
با این حال، فکر نمیکنم گان در حال مقایسه جناح راست سیاسی با نازیها باشد. این برای نویسنده بسیار ساده است. به هر حال، فصل دوم Peacemaker حتی خط داستانی از خلق او نیست. این یک اقتباس از یک کتاب کمیک از دهه ۱۹۷۰ است.
پیام ابرقهرمانی و ارزشهای انسانی
در عوض، گان به سادگی از یک الگوی قدیمی و اثبات شده ابرقهرمانی استفاده میکند. او پیامی درباره ارزشگذاری برابری و همدلی بر منافع شخصی ارائه میدهد. این پیامی است که برای همه افراد، بدون توجه به باورهای سیاسی، کاربرد دارد. جای تأسف است که افرادی که بیشترین نیاز به شنیدن آن را دارند، بیش از حد مشغول تحریک خشم بیشتر در فضای آنلاین هستند تا به آن توجه کنند.


توسط
توسط

توسط