📋 خلاصه مقاله:
سریال Wayward نتفلیکس با الهام از Twin Peaks دیوید لینچ، به بررسی واقعیتهای تاریک صنعت نوجوانان مشکلدار میپردازد. با وجود بازیهای قوی و داستان معمایی جذاب، تغییرات ژانر و مقایسه با Twin Peaks به آن آسیب میزند و انتظارات نادرست ایجاد میکند.
سریال Twin Peaks اثر دیوید لینچ همچنان یکی از منحصربهفردترین سریالهای تاریخ تلویزیون است. این سریال دههها الهامبخش تقلیدکنندگانی بوده که مشتاق به دست آوردن حتی بخشی از جادوی سورئال علمی-تخیلی و ترسناک آن هستند. در حالی که برخی، مانند Alan Wake II، به آن نزدیک میشوند، بسیاری دیگر از این هدف دور میمانند.
مقایسه نادرست با Twin Peaks
برخی از این آثار هرگز نباید با Twin Peaks مقایسه میشدند. سریال ترسناک جدید نتفلیکس به نام Wayward بهطور کامل در این دسته قرار میگیرد.
یک سریال محدود هشت قسمتی از خالق تازهکار مای مارتین است که به بررسی واقعیتهای تاریک صنعت نوجوانان مشکلدار در ایالات متحده میپردازد. این سریال که در سال ۲۰۰۳ تنظیم شده است، داستان الکس دمپسی (مارتین)، یک پلیس ترنس و همسر باردارش لورا (گابریل کریوی) را دنبال میکند. آنها به زادگاه لورا در تال پاینز، ورمونت نقل مکان میکنند. جایی که آکادمی شوم تال پاینز، یک مرکز بازپروری برای نوجوانان به اصطلاح “مشکلدار” قرار دارد. تونی کولت (موروثی)
به عنوان اولین بازیگر، نقش برجستهای به عنوان اولین وید، رهبر فریبکار آکادمی، ایفا میکند. کنترل او بر کارکنان و دانشآموزان به طرز عجیبی شبیه به یک فرقه است. هنگامی که الکس درباره یک پسر فراری از آکادمی تحقیق میکند، به روشهای سوءاستفادهآمیز آن و تسلط نگرانکننده اولین بر لورا، یکی از زندانیان سابق، پی میبرد.
افشای روشهای بیرحمانه آکادمی
در همین حال، دو نوجوان تورنتویی به نامهای لیلا و ابی به آکادمی فرستاده میشوند. آنها روشهای بیرحمانه و تاکتیکهای فریبکارانه آکادمی را افشا میکنند.
از زمان انتشار تریلرهای Wayward در اوایل سال جاری و اکنون با پخش اولین قسمت آن در این هفته، منتقدان فرهنگی این سریال را به عنوان یکی از آثار برجسته سال معرفی کردهاند. این سریال توانسته است توجه بسیاری را به خود جلب کند و نظرات مثبتی را از سوی مخاطبان و منتقدان دریافت کند.
عکس: نتفلیکس
نسخه نتفلیکس از Twin Peaks و… این درست نیست. لینچ Twin Peaks را به یک دیدگاه منحصر به فرد تبدیل کرد و ژانرهای مختلف را از طریق سوررئالیسم خاص خود ترکیب کرد. فضای عجیب و خوابگونه شهر به سریال جوی ذاتی بخشید که اجازه میداد تغییرات لحن بهطور یکپارچه همزیستی کنند.
تعادل بینظیر در کارگردانی
تعداد کمی از کارگردانان میتوانند این تعادل را برقرار کنند. بسیاری تلاش کردهاند و شکست خوردهاند. به همین دلیل است که Twin Peaks: The Return شبکه شوتایم، سریالی که دنبالهای بر یک سریال شبکهای قدیمی است، تنها تأکید میکند که لینچ ممکن است تنها کسی باشد که قادر به انجام آن است. به همین دلیل، با وجود اینکه با اجرای سرد کلِت پشتیبانی میشود، Wayward
هرگز به مقایسههای لینچی خود نمیرسد. مطمئن نیستم که آیا باید میرسید؟
آزمایش با ژانرهای مختلف
اکنون، در طول هشت قسمت، مارتین و تیم نویسندگی او با چندین ژانر در قالب معمایی آزمایش میکنند. اما هرگز به طور کامل به یکی از آنها متعهد نمیشوند. نتیجه این کار، یک بستهبندی نامتوازن از نظر موضوعی است. روایت لیلا و ابی شبیه به یک درام هیجانانگیز نوجوانانه است. در حالی که داستان الکس و لورا در وحشت علمی تخیلی غرق شده است.
تغییر ژانرها و تأثیر آن
اگرچه زمان زیادی نمیگذرد تا هر دو داستان به هم بپیوندند، تغییر ژانرها هرگز به طور کامل جا نمیافتد. این تغییرات مانند Twin Peaks به هم نمیچسبد. لحظاتی از سوررئالیسم گذرا وجود دارد. اما به شکلی که در اثر برجسته لینچ دیده میشود، سریال را اشباع و لنگر نمیکند.
حتی زمانی که Twin Peaks به درام نوجوانانه متمایل میشد، همچنان فضایی ترسناک را حفظ میکرد. این فضا با موسیقی متن وهمآورش تقویت میشد و زیر هر صحنهای حس ناآرامی را حفظ میکرد. اما در Wayward یک افشاگری هولناک میتواند بهطور ناگهانی به یک مونتاژ با آهنگهای پاپ معاصر تبدیل شود. این آهنگها مستقیماً از یک درام CW بیرون آمدهاند و تنش را کاهش میدهند.
مقایسه با دیگر سریالها
به جز اینکه هر دو سریال در یک شهر کوچک و جنگلی قرار دارند و داستانی از دبیرستان و تحقیقات پلیسی را متعادل میکنند، شباهتها به همین جا ختم میشود. Riverdale ممکن است مقایسهای مناسبتر باشد.
عکس: Netflix
این به این معنا نیست که Wayward بدون ارزش است. این سریال دارای معمایی جذاب است که ارزش کشف کردن دارد. حتی اگر به اندازهای که انتظار میرود فرازمینی نباشد. با توجه به پایان باز خود، پتانسیل یک فصل دوم را دارد. فراتر از کولت، این سریال از بازیهای عالی مارتین و بورچل بهره میبرد. داستانهای آنها قلب تپنده سریال بودند.
مقایسه و تأثیر آن بر Wayward
مقایسه این دو سریال در نهایت به Wayward آسیب میزند. این مقایسه خطر ایجاد انتظارات نادرست را به همراه دارد. همچنین از نقد اجتماعی ارزشمند سریال درباره تلاشهای جامعه برای “حل مشکل نوجوانی” منحرف میکند. همچنین این ایده را دعوت میکند که Twin Peaks فقط یک درام نوجوانانه با لحظات ترسناک است. این نمیتواند از حقیقت دورتر باشد.
در قلب Wayward، موضوع اصلی این است که سوءاستفاده خانوادگی نباید شما را تعریف کند. این سریال به بررسی خودپذیری و آزادی پیچیده جوانی میپردازد. همچنین نشان میدهد که چگونه دوستیها میتوانند در مسیر زندگی هدایتکننده یا مانع باشند. علاوه بر این، به نقد رویههای نگرانکننده صنعت “نوجوانان مشکلدار” میپردازد. دنیایی که مارتین از طریق یکی از دوستانش به خوبی با آن آشناست.
بررسی هویتهای ترنس و بای
گاهی اوقات، درام نوجوانانه به نظر میرسد که از روایت پلیسی شهر کوچک جداست. اما این خطوط از طریق هویتهای ترنس و بای شخصیتها به هم متصل میشوند. این امر نشان میدهد که چگونه جامعه آنها را به عنوان “مشکلدار” برچسب میزند. این دقیقاً داستانی است که آنها میخواستند بگویند و شکل گرفته از تجربیات شخصی خودشان است.
تغییر ژانرها و ساختار داستان
در نهایت، تغییر ژانرها بیشتر به عنوان وسیلهای برای ساخت Wayward به نظر میرسد تا یک دیدگاه کاملاً منسجم. به همین دلیل است که آنها هرگز به طور کامل کلیک نمیکنند.


توسط
توسط

توسط