📋 خلاصه مقاله:
نمره ۱۰ در بازیها به معنای کامل بودن نیست، بلکه نشاندهنده تجربهای است که باید توسط همه تجربه شود. بازیها میتوانند با وجود نقصها نمره ۱۰ بگیرند. بازیهایی مانند Hades 2 و Elden Ring با طراحیهای نوآورانه و داستانهای قوی، تجربههای بینظیری ارائه میدهند.
ضروریات بازی
چه چیزی باعث میشود یک بازی نمره ۱۰ بگیرد و آیا این تعریف در طول سالها تغییر کرده است؟
نمره ۱۰ به معنای کامل بودن یک بازی نیست. اما به این معناست که ما معتقدیم این بازی باید توسط همه تجربه شود. به نظر ما، هیچ بازی نمیتواند کامل تلقی شود. این بدان معناست که ممکن است بازیای نمره ۱۰ بگیرد حتی اگر مشکلاتی داشته باشد. همچنین ممکن است بازیهایی که نقصهای آشکاری ندارند، نمرهای کمتر از ۱۰ دریافت کنند.
در مواقع نادری که ما نقدی با امتیاز ۱۰ منتشر میکنیم، این به معنای آن است که بدون توجه به سلیقه شما در ژانر، توسعهدهنده، محیط یا کنسول، باید راهی برای تجربه بازی پیدا کنید.
زمانی که امتیاز با متن ارائه شده همخوانی ندارد، ما با نویسنده همکاری میکنیم تا تعیین کنیم آیا افکارشان را بهطور مؤثر بیان کردهاند یا خیر. ما همیشه نویسندگان خود را تشویق میکنیم که ابتدا افکارشان را بنویسند و سپس امتیاز را تعیین کنند.

چه شما شاهد تمام کارهایی که در طول دسترسی اولیه بر روی Hades 2 انجام شده بود باشید یا نه، نمیتوان انکار کرد که توسعهدهنده Supergiant Games چقدر تلاش برای این دنباله استادانه کرده است.
Hades 2 یکی از بهترین تجربههای روگلایت است که با بهبودهای هوشمندانهای در فرمول خود، ویژگیهای قویاش را برجسته میکند. مهمتر از همه، این موفقیت را بدون نیاز به اینکه شما بازیکن کاملاً آشنا با نسخه قبلی باشید، به دست میآورد. اما این موفقیت به قیمت ارائه یک چالش جدید برای کسانی که ساعتها درگیر تلاشهای سخت نسخه اول بودهاند، نیست.

داستان تقسیم میتواند بهترین بازی همکاریای باشد که تا به حال بازی کردهام. حداقل، من به شدت معتقدم که استاندارد جدیدی برای این ژانر تعیین میکند. با این حال، این بیشتر از آن است. این بازی نامهای عاشقانه به خلاقیت است. به داستانها، بازیها و افرادی که آنها را میسازند. این بازی خندهدار، تاریک، شاد، کودکانه، لطیف، کلیشهای، هیجانانگیز و شگفتانگیز است.
به طرز عجیبی، بازی Metaphor: ReFantazio حتی از مجموع اجزای خود نیز بزرگتر است. با این حال، هر بخش از بازی بهطور استادانهای ساخته شده است. تجربه کلی برای من فراتر از انتظار بود. تحت تأثیر قرار گرفتم که چگونه همزمان هم جدید و هم آشنا به نظر میرسید. این بازی ارتقا یافته و مدرن است، اما به شدت یادآور بازیهای نقشآفرینی فانتزی است که ساعتها در پلیاستیشن خاکستری کوچک خودم غرق در آنها بودم.
اهمیت امید و قدرت داستان
اما مهمتر از همه، این بازی به من یادآوری کرد که بدون امید گم شدهایم. میدانم که این حرف ممکن است احمقانه و کلیشهای به نظر برسد. گاهی اوقات هم همینطور است. همچنین قطعاً آتشهایی که در سراسر جهان شعلهور شدهاند را خاموش نمیکند. اما به من یادآوری کرد که تسلیم ناامیدی و ترس شدن به نفع هیچکس نیست، از جمله خودم.
به من یادآوری کرد که فانتزی و داستان قدرت دارند. کلمات و داستانها قدرت دارند. آنها میتوانند الهامبخش و آرامشبخش باشند و اینها چیزهایی هستند که برای حفظ آنها ضروری است. و به من یادآوری کرد که اثبات خوبی در جهان میتواند خود ما باشیم و این یک شروع خوب است.

الدن رینگ: سایه درخت اردتری
با تمام آنچه که سایه درخت اردتری به سرزمینهای بین اضافه میکند، داستان الدن رینگ اکنون کامل به نظر میرسد. دنیای آن به یک دستاورد شگفتانگیز تبدیل شده است.

آلن ویک ۲ یکی از بلندپروازانهترین بازیهایی است که تا به حال تجربه کردهام. اما این به معنای عدم دستیابی به اهداف بلندپروازانهاش نیست. برعکس، آلن ویک ۲ تقریباً به همه چیزهایی که توسعهدهنده آن، Remedy Entertainment، قصد انجام آن را داشت، دست یافته است.
این بازی حس تازگی و ریسکپذیری دارد که با اطمینان و وضوح در دیدگاه اجرا شده است. نتیجه نهایی دنبالهای منحصر به فرد است که سری خود را بازتعریف میکند. در داستانسرایی بازیهای ویدئویی مسیرهای جدیدی را میگشاید و به عنوان یادبودی برای استودیویی که به طور کامل به پتانسیل خود دست یافته است، ایستاده است.

در نزدیکی پایان بازی Baldur’s Gate 3، یکی از شخصیتها میگوید: “آزادی بیش از حد میتواند ترسناک باشد.” این جمله در بستر داستان بسیار قدرتمند است. اما همچنین به سطح عمیقتری از Baldur’s Gate 3 اشاره دارد.
آزادیای که این بازی ارائه میدهد بیسابقه است. مدتی طول میکشد تا واقعاً دامنه آنچه این آزادی برای بازی به معنای واقعی است را ببینید. گاهی اوقات، تعداد زیاد انتخابها و پیامدها میتواند گیجکننده باشد. اما به زودی مشخص میشود که Baldur’s Gate 3 به بازیکنان اجازه میدهد تا به گونهای که هیچ بازی دیگری تاکنون نداشته، نویسنده سرنوشت خود باشند.

بیش از هر چیز، Phantom Liberty با ارائه دو پایان متفاوت و خیرهکننده، فراتر از انتظار عمل میکند. حتی میتوان گفت که سه پایان دارد اگر پایان جدید داستان اصلی را هم حساب کنیم. این ترکیبی فوقالعاده از تقریباً هر چیزی است که میتوانید از Cyberpunk بخواهید.
پس از صرف ۳۰ ساعت برای تجربه تمام محتوای آن – هر دو مسیر داستان اصلی، پایان جدید، تمام مأموریتهای جانبی و بیشتر – نمیتوانم Cyberpunk 2077 را بدون Phantom Liberty تصور کنم.
بازی “The Legend of Zelda: Tears of the Kingdom” بسیار فراتر از یک دنباله برای “Breath of the Wild” است. این نسخه جدید از مجموعه زلدا شباهتهایی با بازی سال ۲۰۱۷ دارد. اما بر پایههای آن به گونهای کامل و تحولآفرین بنا شده که همچون یک کشف جدید به نظر میرسد.
این بازی بهترین نسخه از “The Legend of Zelda” است. با بهرهگیری از بهترین عناصر و ویژگیهای تاریخچه این مجموعه، چیزی جدید و احساسی خلق کرده که جذاب و بیپایان پاداشدهنده است.
Resident Evil 4
بازسازی استادانه کپکام
کپکام بهطور استادانهای نسخه جدیدی از یک بازی محبوب خلق کرده است. این شرکت با بازسازیهای Resident Evil همچنان به پیشرفت ادامه میدهد. مانند بازسازی Resident Evil 2، این استودیو از پیشرفتهای فناوری و طراحی بهره برده است. هدف آنها مدرنسازی یک بازی نمادین در ژانر بقا-وحشت و اکشن بوده است.
حفظ روح اصلی بازی
این کار با تأکید بر حفظ روح اصلی بازی انجام شده است. آنها بهطور محترمانهای همان حس و حالتی را ایجاد کردهاند که توسعهدهندگان اصلی به دنبال آن بودند. در عین حال، بازیکننده را با مکانیکهای جدید و هیجانانگیز توانمند میسازند. چالشهایی در مسیر بازیکنان قرار میگیرد تا مهارتهایشان را به آزمون بگذارد.

بازی “Into the Breach” با وجود اینکه در هر نوبت تنها چند اقدام انجام میدهید، همچنان جذابیت خود را حفظ کرده است. دامنه وسیع امکانات آن، شامل مکانیکها، دشمنان، موقعیت واحدها و تواناییهای غیرفعال، باعث شده است که بازی حتی پس از چهار سال همچنان تازه به نظر برسد.
اکنون، با اضافه شدن عناصر جدید و پیچیدگیهای نسخه پیشرفته، توسعهدهنده Subset Games توانسته است بازیای که قبلاً فوقالعاده بود را حتی بهتر کند. این تغییرات به پایه بازی افزوده شدهاند و تجربهای جدید و هیجانانگیز را برای بازیکنان به ارمغان آوردهاند.
تفاوتهای جسورانه Elden Ring در دنیای بازیها
در ژانری که با بازیهای پر از جزئیات و طراحیهای پیچیده اشباع شده است، Elden Ring به طرز جسورانهای در تقریباً هر جنبهای متفاوت عمل میکند. این بازی با تعهد به طراحی ساده و واگذاری مسئولیت کشف مسیر در دنیای خود به بازیکن، از دیگر عناوین جهان باز متمایز میشود.
Elden Ring قطعاتی از آنچه پیش از این بوده را میگیرد و آنها را به چیزی تبدیل میکند که در تاریخ به عنوان یکی از بزرگترینها ثبت خواهد شد. این بازی پیروزی در طراحی و خلاقیت است و به اندازه آنچه انجام میدهد، به خاطر آنچه انجام نمیدهد نیز متمایز است.
Deathloop
شاید تحسینبرانگیزترین بخش Deathloop این باشد که چگونه توانسته است عناصر به ظاهر متفاوت را به هماهنگی برساند. سیستمهای گیمپلی که به نظر جدا از هم هستند، به قطعاتی از یک پازل بزرگتر تبدیل میشوند. وقتی میبینید که چگونه به طور یکپارچه به هم متصل میشوند، متوجه میشوید که این دستاورد چقدر ویژه است.
به همین ترتیب، در ظاهر، زیباییشناسیهای مختلف باید مانند روغن و آب باشند. اما به راحتی با هم ترکیب میشوند تا بخشی از یک کل بزرگتر باشند. برای من، این همان چیزی است که Deathloop واقعاً درباره آن است. با نگاه به تصویر بزرگتر، انتخابهای غیرمعمول و رفتارهای غیرمنتظره ضروری به نظر میرسند—حتی اساسی.
تاکتیکها و تصمیمگیریها در “Rainbow Six Siege”
بازی “Rainbow Six Siege” همواره بر تصمیمگیریهای تاکتیکی و مواجهه با پیامدهای آنها تمرکز داشته است. با هر سال جدید، اپراتورها و تغییرات بهبود یافتهاند. این تغییرات گزینههای بیشتری را فراهم کردهاند تا نبردهایی ایجاد کنند که هم جذاب و هم غیرقابل پیشبینی باشند.
یادگیری و استراتژی در بازی
یادگیری اپراتورهای مختلف و نحوه نفوذ یا محافظت از یک اتاق ممکن است به کندی پیش برود. با این حال، Siege به لطف امکان مشاهده هر دو طرف هر مسابقه، اشتباهات شما را به راحتی قابل درک میکند. این بازی صبر، پایداری و کار تیمی را پاداش میدهد.
موفقیت و محبوبیت “Rainbow Six Siege”
در طول چهار سال گذشته، Siege نه تنها به جواهر تاج چندنفره یوبیسافت تبدیل شده است، بلکه یکی از بهترین بازیهای تیراندازی اول شخص ساخته شده نیز میباشد.
دستاورد شگفتانگیز Final Fantasy VII Remake
صرف نظر از سابقه شما با بازی اصلی، Final Fantasy VII Remake یک دستاورد شگفتانگیز است. انتظار برای انتشار آن طولانی بود، اما در زمینههای گیمپلی، داستان، شخصیتها و موسیقی، به خوبی عمل میکند و انتظار ارزشش را داشت.
فرصتی برای بازیکنان جدید
برای بازیکنان جدید، فرصتی است تا بفهمند چرا Final Fantasy VII اینقدر مورد احترام است. این فرصتی است برای تجربه داستانی چندوجهی که با موضوعات پیچیده سر و کار دارد. در کنار شخصیتهای بهیادماندنی باشید و از سرنوشت آنها متأثر شوید.
تجربهای نو برای طرفداران قدیمی
برای طرفداران قدیمی، این Final Fantasy VII نیست که ذهن شما به یاد میآورد، بلکه همان است که قلب شما همیشه آن را میشناخت.
پایان احساسی و خداحافظی سخت
با نزدیک شدن به پایان P5R، بازی تلاش میکند تا با صحنههای احساسی، برخی جدید و برخی آشنا، شما را به پایان خود نزدیک کند. این امر خداحافظی دوباره را سختتر میکند.
ویژگیهای برجسته Persona 5 Royal
Persona 5 Royal چیزهای زیادی است: مجموعهای از داستانهای کوچک الهامبخش، سفری پرماجرا با دوستان خوب، تجربهای بصری و شنیداری خیرهکننده، و ندایی قوی برای اقدام. این بازی با بهبود آنچه که قبلاً عالی بود و ساختن بر اساس بهترین ویژگیهایش با یک داستان جدید درخشان، خود را به عنوان یک RPG فراموشنشدنی و توانمندساز معرفی میکند. این بازی باید به عنوان یکی از بهترین بازیهای زمان ما شناخته شود.

«Disco Elysium» یک داستان کارآگاهی دیوانهوار و گسترده است. پرونده واقعی که باید حل کنید، این نیست که چه کسی مردی را که در وسط شهر به درختی آویزان شده، کشته است. هرچند که خود این موضوع، با دهها معمای غیرمنتظره و در عین حال درهمتنیده و ماجراجوییهای وحشیانه به اندازه کافی جذاب است تا بازی را پایدار نگه دارد.
بلکه، این یک تحقیق درباره ایدهها، نحوه تفکر ما، قدرت و امتیاز است. همچنین چگونگی شکلگیری همه ما، با درجات مختلفی از خودمختاری، توسط جامعهای که در آن قرار داریم، بررسی میشود.

بازی Super Mario Odyssey به خوبی میداند چه چیزی ماریو را جذاب میکند و در میان پیشینیان برجستهاش جایگاه بالایی دارد. این بازی نه تنها با مکانیکهای خلاقانهای که بسیاری از آنها وجود دارد، بلکه با طراحی مراحل دقیق و لحظات شوخطبعی جذاب شما را شگفتزده میکند.
این بازی در جنون خود راحت است و با این نگرش محدودیتهای ساختار سادهاش را میشکند. در طول مسیر، لبخند را بر لبان شما مینشاند.
از خانههای روستایی تنها تا نبردهای شدید با خدایان در ابعاد دورافتاده، Divinity: Original Sin II یکی از جذابترین بازیهای نقشآفرینی است که تاکنون ساخته شده است.
دنیای فانتزی بینقص و احساسی آن، همراه با مبارزات تاکتیکی درخشان، آن را به یکی از بهترین بازیهای سال تبدیل کرده است. این بازی باید به عنوان یک کلاسیک فوری در پانتئون بازیهای نقشآفرینی بزرگ در نظر گرفته شود.
ویژگیهای برجسته بازی Breath of the Wild
مهم نیست که محیطهای بازی چقدر زیبا هستند و دشمنانش چقدر هوشمندانه طراحی شدهاند. معماهای پیچیده بازی نیز جذابیت خاص خود را دارند. اما این واقعیت که بازی Breath of the Wild حتی پس از دهها ساعت بازی کردن همچنان با قوانین و امکانات جدید شما را شگفتزده میکند، ارزشمندترین ویژگی آن است.
این بازی به شما اجازه میدهد تا به تدریج احساس قدرت بیشتری کنید. در عین حال، حس چالش و رمز و راز را حفظ میکند. این دو با هم، احساسی پایدار و مداوم از رضایت را در طول تجربه بازی ایجاد میکنند. Breath of the Wild لحظهای تعیینکننده برای سری The Legend of Zelda است و چشمگیرترین بازیای است که نینتندو تا به حال ساخته است.

گیمپلی “آنچارتد ۴” داستان را به جلو میبرد و داستان نیز از گیمپلی تغذیه میکند. هر جزئیات به خلق چیزی بزرگتر میانجامد. این بازی با چنان ظرافتی بین صحنههای اکشن و لحظات شخصی جابجا میشود که شما را مجذوب خود میکند. مهارت و دقت در پرداختن به شخصیتها به گونهای است که وقتی تیراندازیها متوقف میشود و دود فروکش میکند، نیتن فرصتی برای نفس کشیدن پیدا میکند و شما همچنان مشتاق ادامه داستان هستید.

هر طرفدار بازی Metal Gear بازی مورد علاقه خود را در این سری دارد. برای برخی، ویژگیهای خاص گیمپلی، صحنههای به یاد ماندنی یا نقاط خاص داستانی است که باعث میشود یک بازی را بر دیگری ترجیح دهند.
وقتی صحبت از تعریف بهترین بازی Metal Gear میشود، کار سختتر میشود. اما با The Phantom Pain، این مشکل بالاخره حل شده است. هرگز بازیای در این سری با چنین عمقی در گیمپلی یا چنین حجم محتوایی وجود نداشته است.

اگر به بازی Journey بازمیگردید، وضوح بالاتر و نرخ فریم بالاتر پاداشهای ظاهری شما برای بازگشت هستند. بازگشتی که اگر قبلاً بازی را روی پلیاستیشن ۳ داشتهاید، هزینهای برای شما ندارد. اما پاداشهای واقعی Journey اینقدر سطحی نیستند.
Journey به شما آرامش میبخشد و در دنیایی زیبا اما متروک به شما همراهی میدهد. حتی در مواجهه با از دست دادن، به شما دلیلی برای رویاپردازی میدهد.

در حالی که The Witcher 2 به آرامی به پایان میرسید، The Witcher 3 همواره در اوج است. این بازی صحنههای نبردی خلق میکند که هر بار از قبلی پیشی میگیرد. تا زمانی که به پایان انفجاری بازی میرسید و در آرامش پایانبندی بازی به استراحت میپردازید. اما در حالی که درگیریهای بزرگ جذاب هستند، این لحظات بین نبردها واقعاً الهامبخش هستند. زمانی که با قبایل محلی نوشیدنی مینوشید و از آواز یک تروباریتز لذت میبرید.
بایونتا ۲: شاهکار طراحی بازیهای اکشن
بایونتا ۲ یک شاهکار در طراحی بازیهای اکشن خالص و بیپیرایه است. تصاویر خیرهکننده و دیوانهوار آن بهطور بینقصی با یکی از تیزترین و لذتبخشترین مبارزات در تاریخ بازیهای ویدئویی ترکیب میشوند.
تجربهای بینظیر با Super Mario Galaxy 2
Super Mario Galaxy 2 به سادگی یک بازی فوقالعاده است. این بازی هرگز بر روی موفقیتهای گذشته خود تکیه نمیکند. همواره اهداف و مکانیکهای جدیدی را ارائه میدهد. این ویژگیها شما را به مکانهایی که قبلاً ندیدهاید میبرد.
برای هر کسی که از بازیهایی فراتر از فشار دادن چند دکمه و کشیدن ماشهها قدردانی میکند، Metal Gear Solid 4 تجربهای هیجانانگیز است که به این زودیها فراموش نخواهید کرد. شما میخواهید بدانید که در ادامه چه اتفاقی میافتد. اما وقتی کمپین طولانی آن به پایان میرسد، آرزو میکنید که ادامه پیدا کند. این فقط به دلیل روایت خوب داستان نیست، بلکه به این دلیل است که این داستان در یک بازی کاملاً چشمگیر که از پیشینیان خود پیشی گرفته، بافته شده است.
Grand Theft Auto IV
تجربهای بینظیر با Grand Theft Auto IV
اگر هنوز حدس نزدهاید، Grand Theft Auto IV بازیای است که حتماً باید آن را تجربه کنید. این بازی تکنفره حتی پس از اتمام داستان نیز شما را سرگرم میکند. بهترین نسخه از این سری است و ویژگیهای چندنفره آن به قدری خوب است که احتمالاً برای ماهها به راحتی میتوانید افرادی را برای بازی پیدا کنید.
نقصهای جزئی که ممکن است تجربه کنید، به هیچ وجه دشوارتر از نقصهای بازیهای قبلی GTA نیستند. ویژگیهایی که هر بار شما را شگفتزده میکنند، به شدت تحت تأثیر قرار میگیرید. هر بار که فکر میکنید همه چیز را دیدهاید، بازی شما را با چیزهای جدیدی مواجه میکند.

بازی Tony Hawk’s Pro Skater 3 تعادلی کامل بین عناصر جدید و قدیمی برقرار میکند. این بازی دو نسخه قبلی این سری را تقریباً به طور کامل منسوخ میکند.
خوشبختانه برای طرفداران این سری، تیم رویایی Chrono Trigger تنها به نوآوری در بازیهای نقشآفرینی محدود نمیشود. همانند عنوان اول در SNES، همه چیز در Chrono Cross به گونهای هماهنگ میشود که اکثر بازیها آرزو دارند بتوانند آن را تقلید کنند. اجزای مختلف به یک کلاسیک فوری در ژانر نقشآفرینی تبدیل میشوند.

بله، این یک بازی مبارزهای است، ژانری با دامنهای نسبتاً محدود. اما تا جایی که بازیهای مبارزهای پیش میروند، Soul Calibur یک شاهکار بینظیر است. نامکو بهترینها را گرفته و به طور قابل توجهی بهتر کرده است. سطحی که شرکت به آن دست یافته، تقریباً بیسابقه است.
به تکنولوژی روز فکر کنید. در تمام جنبهها فوقالعاده است و تا جایی که به بازیهای این نوع مربوط میشود، Soul Calibur پادشاه بیچون و چرای این سبک است. این بازی برای هر مجموعهای از گیمرها ضروری است.

بازسازی موفقیتآمیز گذشته در بازی Ocarina of Time
به نوعی، بازی The Legend of Zelda: Ocarina of Time نمونهای کلاسیک از بازسازی موفقیتآمیز گذشته است. این بازی توانسته است جنبههای کوچکی از تمامی بازیهای قبلی زلدا را ترکیب کند و همان حس زلدا را به شما بدهد، اما به شکلی کاملاً جدید.
حتی در دنیای بزرگ و سهبعدی خود، بازی همچنان حس کلاسیک واقعی را حفظ میکند. این دنباله در بهترین حالت خود است، با گسترش تمهای قبلی و ارائه محتوای جدید فراوان.


توسط
توسط

توسط