📋 خلاصه مقاله:
فیلم ترسناک جدید پارامونت پیکچرز به نام “Primate” به کارگردانی یوهانس رابرتس در جشنواره Fantastic Fest به نمایش درآمد. داستان درباره زنی جوان است که با چالشهای ناشی از شامپانزه خانگی مواجه میشود. این فیلم با الهام از “Cujo” استیون کینگ ساخته شده و در ژانویه ۲۰۲۶ اکران میشود.
فیلم ترسناک جدید پارامونت پیکچرز با نام Primate در تاریخ ۱۸ سپتامبر به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره Fantastic Fest، اولین نمایش عمومی خود را تجربه کرد. این جشنواره سالانه در آستین برگزار میشود و به فیلمهای ترسناک، سینمای افراطی و فیلمهای ژانر اختصاص دارد. Primate دقیقاً همان نوع فیلمی است که جشنواره Fantastic Fest برای آن ساخته شده است. این فیلم خودآگاه و کمی طنزآمیز است، اما به طرز شگفتانگیزی خونین است. کارگردانی این اثر را یوهانس رابرتس (۴۷ Meters Down، Resident Evil: Welcome to Raccoon City) بر عهده دارد که به خشونت مرز شکن متعهد است.
Primate با بازی جانی سکویا (Dexter: New Blood) در نقش لوسی، زنی جوان است که پس از پایان دانشگاه به خانه خانوادگیاش در هاوایی بازمیگردد. در آنجا، پدر ناشنوایش (برنده اسکار CODA، تروی کوتسور) و خواهر کوچکترش با یک شامپانزه خانگی به نام بن زندگی میکنند.
چالشهای لوسی با شامپانزه خانگی
وقتی بن به هاری مبتلا میشود، رفتارهای غیرقابل پیشبینی و خشونتآمیز از خود نشان میدهد. لوسی و دوستانش برای بقا تلاش میکنند زیرا بن به آنها حمله کرده و یکی یکی آنها را مجروح میکند. پس از نمایش فیلم، رابرتز، سکویا و کوتسور با مخاطبان صحبت کردند و سه داستان عالی را پیش از اکران برنامهریزی شده در ژانویه به اشتراک گذاشتند.
رابرتز به طور کامل درباره ایده Primate که از رمان ۱۹۸۱ و فیلم ۱۹۸۳ استیون کینگ به نام Cujo الهام گرفته شده، صحبت میکند. این داستان درباره مادری و فرزندش است که تلاش میکنند در برابر حمله سگ سنت برنارد هار خود زنده بمانند. رابرتز گفت: “من یک طرفدار بزرگ استیون کینگ و Cujo هستم.” او توضیح داد که تماشای سگ خانگی مادرش که دور استخر خانواده میچرخید، الهامبخش فیلم بود. در این فیلم، لوسی و دوستانش در استخر پناه میگیرند، زیرا میدانند بن نمیتواند شنا کند و هیدروفوبیای او او را از آب دور نگه میدارد.
ایدههای ناخوشایند و ترس از شامپانزهها
رابرتز گفت: “این ایده به نظر خیلی ناخوشایند میآمد. با سگها، شما نوعی همدردی احساس میکنید. اما شامپانزهها؟ من فکر میکنم آنها ترسناک هستند. سگها یک چیز هستند، اما شامپانزهها واقعاً موجودات مزاحمی هستند.”
رابرتز گفت که جلوههای شامپانزه در فیلم عمدتاً عملی هستند. بن توسط یک بازیگر به نام میگل تورس امبا بازی میشود. تیم فیلمسازی از پروتزها و عروسکسازی برای تبدیل او به یک حیوان قانعکننده و ترسناک استفاده کردهاند.
او افزود: «ما همه این انیماترونیکها، مجسمهها و چیزهای دیگر را ساختیم. چیزهای مختلف زیادی وجود دارد که در آنجا استفاده کردیم. اگر کسی از شما پشت صحنه کوژو را دیده باشد، انواع مختلف چیزهایی که در آن اتفاق افتاده است را دیدهاید. [این] همان نوع چیز است. من میتوانم ساعتها درباره چیزهای دیوانهواری که خریدیم صحبت کنم. اما برای من، نکته بزرگ این بود که او باید شخصیت داشته باشد. من میخواستم، به نوعی، تقریباً مثل فردی کروگر باشد.»
تفاوت بین درام و وحشت
کوتسور از طریق مترجم درباره نحوه نزدیک شدن به ژانر وحشت در مقایسه با نقشهای دراماتیک خود صحبت کرد: «وقتی در یک درام بازی میکنید، واقعاً باید آماده باشید و با احساسی که در جریان است هماهنگ شوید.» او گفت: «اما در ژانر وحشت، تقریباً بهتر است که ندانید چه اتفاقی میافتد تا زمانی که واقعاً آن را ببینید. شما باید واکنش واقعی داشته باشید.»
تجربه واقعی در ژانر وحشت
با این ذهنیت، او از رابرتز خواست تا یکی از وسایل زشت را از او پنهان کند. در فیلم، شخصیت تروی وارد موقعیتی به شدت خطرناک میشود بدون اینکه متوجه شود چه اتفاقی در حال رخ دادن است. او نمیتواند فریادهای هشداردهنده لوسی را بشنود. تا زمانی که یکی از قربانیان بن را پیدا نکند — که به طرز وحشتناکی مثله شده است — متوجه خطر نمیشود.
او گفت: «درست قبل از فیلمبرداری آن صحنه، به همه گفتم، ‘نمیخواهم جسد مصنوعی را از قبل ببینم’. ترجیح میدهم غافلگیر شوم. میخواهم دوربین واکنش خام من را ضبط کند.» بنابراین وقتی زمان فیلمبرداری رسید و گفتند ‘حرکت!’، واقعاً این جسد را آوردند. واقعاً مرا ترساند. بنابراین آنچه روی صفحه میبینید واکنش واقعی من بود.»
لحظه مورد علاقه در فیلمبرداری
وقتی از او درباره لحظه مورد علاقهاش در فیلمبرداری پرسیدند، کاتسور گفت که در واقع بلافاصله پس از آن اتفاق افتاد. «در طول این تولید، خون زیادی روی من بود،» او گفت. «و بعد از تولید در یک رستوران نشسته بودم. یک پیشخدمت به من فریاد زد و گفت، ‘چه شده؟ دستهایت پر از خون است!’ فکر میکردم همه خون مصنوعی را شستهام و البته حالم خوب بود، اما در طول آن فیلمبرداری دستهایم پر از خون بود. بنابراین بخش مورد علاقه من دیدن واکنش آن پیشخدمت بود.»
۳ کنار گذاشتن فیلمنامه
اعتبار: عکس: ریک کرن/گتی ایمیجز برای پارامونت پیکچرز
در ابتدای فیلم Primate، تماشاگران احساس آشنای فیلمهای ترسناک را تجربه میکنند. آنها میدانند کدام شخصیتها برای مرگ علامتگذاری شدهاند و کدامها احتمالاً زنده میمانند. طبق فیلمنامه اصلی، حق با آنها بود. اما رابرتز میگوید او و تهیهکنندگان والتر هامادا و جان هاجز در آخرین لحظه همه چیز را بازنویسی کردند.
تغییرات ناگهانی در فیلمنامه
رابرتز گفت: «من این کار را ۱۵ سال پیش شروع کردم. فیلمنامه آماده بود و ما در استودیو و همه چیز بودیم. شاید واقعاً یک هفته قبل از فیلمبرداری بود.» ناگهان او احساس کرد که، این لعنتی نباید زنده بماند.
تصمیمی بر اساس خطر
رابرتز پیشنهاد میکند که این تصمیم بر اساس این ایده بود که شخصیت مورد نظر سعی میکند با انجام کاری خطرناک علیه بن مبارزه کند. تماشاگران باید بدانند چرا این امکانپذیر نیست و چرا شخصیتهای زنده راه آسانی برای خروج ندارند. «بنابراین یک هفته قبل از فیلمبرداری، ما کل فیلمنامه را بازنویسی کردیم و [آن شخصیت] را کشتیم. من عاشقش هستم.»
او گفت که مرگ شخصیت دیگری در فیلم او را بیشتر تحت تأثیر قرار داد. “حتی اکنون که آن را تماشا میکنم، به دلایل اشتباه احساس ناراحتی میکنم. این نوع چیزها واقعاً عالی است. [این مرگ خاص] وحشتناک است. وقتی آن را انجام میدادیم، احساس وحشتناکی داشت. احساس میکردم که در حال ساخت یک فیلم ترسناک هستیم.”
تجربه فیلمبرداری و احساسات رابرتز
با این حال، رابرتز تأکید کرد که کل فرآیند فیلمبرداری را سرگرمکننده یافت. “چیزی که من در مورد این فیلم دوست دارم این است که گروهی از فیلمسازان گرد هم آمدند و فقط میخواستند فیلمی بسازند که به این شکل اجرا شود,” او گفت.
Primate در تاریخ ۶ ژانویه ۲۰۲۶ به سینماها خواهد آمد.


توسط
توسط
توسط
توسط


