📋 خلاصه مقاله:
سریال علمی تخیلی «Pluribus» از وینس گیلیگان، خالق «Breaking Bad»، با بازی ریا سیهورن، داستان زنی به نام کارول را روایت میکند که در جهانی بهطور قابلتوجهی تغییر یافته زندگی میکند. این سریال با چالشهای ژانری و رازآلودی خود، تجربهای متصل و هیجانانگیز ارائه میدهد.
سریال علمی تخیلی وینس گیلیگان به نام Pluribus ممکن است به عنوان مورد انتظارترین نمایش سال شناخته شود. این سریال همچنین یکی از مرموزترینهاست.
داستان سریال
سریال جدید اپل از خالق Breaking Bad با بازی ریا سیهورن، که در نقش کیم وکسلر در سریال تحسینشده گیلیگان Better Call Saul شناخته میشود، داستان زنی به نام کارول را روایت میکند. او در جهانی زندگی میکند که به طرز قابل توجهی تغییر کرده است.
من اینجا به هیچ وجه مبهم صحبت نمیکنم. این دقیقاً تمام چیزی است که اجازه دارم دربارهی موضوع این نمایش بگویم. توضیحات رسمی Pluribus نیز به همین اندازه مبهم است: «بدبختترین فرد روی زمین باید جهان را از خوشبختی نجات دهد.» چند تیزر کوتاه نیز چیزی بیشتر از یک زن تصادفی که دوناتها را لیس میزند و شخصیت اصلی سیهورن که با نگاهی ناامیدانه بیرون قدم میزند و لکههای خون روی پیراهنش دارد، نشان ندادهاند.
راز شدید پیرامون Pluribus
برای سیهورن، این راز شدید پیرامون Pluribus بهطور قطع دشوار بوده است.
این مصاحبه برای اختصار و وضوح ویرایش شده است.
تصویر: Apple TV Plus
ریا سیهورن: رفیق، نمیدانی چقدر به من گفتهاند که باید رازدار باشم.
“این فقط تغییر ژانر نیست، بلکه فراتر از تعریف ژانر است.”
نمیتوانم تصور کنم. به گفته اپل، تنها چیزی که میتوانم درباره پیشفرض Pluribus بگویم این است که “جهان به طرز قابل توجهی تغییر کرده است.” چگونه میتوان این نمایش را بدون لو دادن همه چیز توصیف کرد؟
چالشهای توصیف نمایش
این کار بسیار دشوار است! من بسیار هیجانزدهام که با هر کسی که آن را دیده صحبت کنم. فکر میکنم یکی از جالبترین چیزها درباره این نمایش این است که نه تنها ژانر را تغییر میدهد، بلکه ژانر را به چالش میکشد. این نوع نمایشی است که حتی اگر در آن بازی نمیکردم، باز هم نوع نمایش مورد علاقهام بود. زیرا باعث میشود درباره این که نظر شما درباره آن چیست؟ اگر خود را در این موقعیت بیابید، موضع شما چه خواهد بود؟ گفتگو کنید.
تجربه بیننده
اما همچنین به مردم میگویم که این نمایش به طرز خندهداری بامزه است. شما را به یک سفر واقعی میبرد و به عنوان یک بیننده احساس میکنید که یک شرکتکننده فعال هستید. شما مدام فکر میکنید که میدانید نمایش چیست، اما آن نیست. آیا با این موافقید؟
من هم همین احساس را دارم و در حال حاضر سعی میکنم بفهمم در قسمت چهارم چه اتفاقی خواهد افتاد. هر قسمت تقریباً مانند یک نمایش جدید است، به بهترین شکل ممکن.
تجربهای متصل و هیجانانگیز
با این حال، آنها به هم متصل هستند. وینس از شما میخواهد که این تجربه را همانطور که پیش میآید، تجربه کنید. او با تصورات پیشفرض ما درباره اینکه داستان به کجا میرود و اینکه در یک موقعیت خاص چه کاری انجام میدهیم، بازی میکند. این باعث میشود که بخش هیجانانگیز و معمایی آن بیشتر شود. زیرا شما میپرسید، بعدی چه چیزی به سراغم میآید؟ یک راز وجود دارد.
مشاهده رفتار انسانها و پرسشهای فلسفی
این جنون همچنین به طرز خندهداری در مشاهده انسانها و نحوه رفتار ما زمانی که از منطقه راحتی خود خارج میشویم، کمک میکند. همچنین سوالات عمیق و فلسفی زیادی را به وجود میآورد که من و گروه با آنها دست و پنجه نرم کردیم.
این توصیف عالی بود. هیچ چیزی را لو ندادی.
با این حال، این یک خط داستانی نیست. وینس قبلاً دو خط داستانی منتشر کرده است. هر دو در حال حاضر در عموم منتشر شدهاند. یکی از آنها این است: “بدبختترین فرد جهان باید جهان را از خوشبختی نجات دهد.” دیگری این بود: “اگر میخواستید جهان را نجات دهید و جهان میگفت: اِه.”
آشنایی با پروژه Pluribus
بیایید یک قدم به عقب برداریم. وینس گیلیگان گفته است که او Pluribus را برای شما ساخته است. چگونه اولین بار درباره آن شنیدید؟ آن گفتگو چگونه بود؟
مدت زیادی گذشته است. شاید از ابتدای Better Call Saul، شاید حتی قبل از آن. در آن زمان، او برخی سوالات و عناصری را که با آنها درگیر بود به من گفت. اما در یک نقطه، او گفت که نمیتواند آن را به یک داستان تبدیل کند.
بعداً او گفت که در طول Saul کار من را تماشا میکرد و چیزی در ذهنش جرقه زد. او گفت، فکر میکنم باید ریا این شخصیت را شکل دهد. این به نوعی باعث میشود این چیز به هم پیوسته شود.
پیشنهاد وینس
سپس او به من آمد وقتی Saul به پایان میرسید و گفت، “خب، چیزی برایت نوشتم، اگر علاقهمند هستی.” این کلاسیک وینس است. وقتی گریهام تمام شد، گفتم، “بله، علاقهمندم.” اما او گفت، “هنوز آماده نیستم که آن را به تو نشان دهم.” من گفتم، “اشکالی ندارد. من همراهت هستم.”
نظرات درباره شخصیت
این زیباست. آیا شما در مورد شخصیت خود و واکنشهای او در نمایش نظری داشتید؟
خب، حتی خوابش را هم نمیبینم که به کسی بگویم چگونه باید نوشته شود. آنها یک گروه نویسندگان فوقالعاده در این نمایش دارند.
با این حال، زمانی که ما در حال ساخت بهتره با ساول تماس بگیری بودیم، یک مرجع اصلی برای آن داستان وجود داشت. یک نقطه مرجع به خاطر بریکینگ بد وجود داشت. این یک دنیای کاملاً جدید بود. لحنی بسیار لغزنده داشت که پی بردن به آن دشوار بود. اجرای آن نیز چالشبرانگیز بود. بنابراین من تجربهای فوقالعاده در همکاری با وینس در این زمینه داشتم. مانند اینکه، این دنیا چیست؟ لحن آن چگونه است؟ چه زمانی خندهدار است؟ چه زمانی دلخراش است؟ گاهی اوقات، ما همان صحنه را به روشهای مختلف امتحان میکردیم و با هم یاد میگرفتیم. مانند اینکه، کارول در این لحظه کیست؟ او در این لحظه کیست؟ گاهی اوقات این شامل نقاشی همان نقاشی با رنگهای مختلف بود.
اما نه، من در مورد متن نظر ندادم. منظورم این است که وینس همیشه به من احترام میگذارد. اگر به او مراجعه کنم و در مورد یک کلمه یا چیزی درگیر باشم، او میداند که من چگونه کار میکنم. شبهای بیخوابی را صرف کردهام تا هر کلمهای را به درستی انتخاب کنم. بنابراین اگر سوالی داشته باشم، معمولاً دلیلی وجود دارد. ما سعی کردیم اجرا را به روشهای مختلفی امتحان کنیم. در نهایت، او این داستان را بیشتر از من میداند. بنابراین اگر او بگوید، ما هنوز نمیتوانیم به آنجا برسیم. کارول نمیتواند هنوز به آن مرحله برسد، من همیشه به آن احترام میگذارم.
دریافت فیلمنامهها و تجربه داستان
در بیشتر مواقع، من فیلمنامهها را یکی یکی دریافت میکنم. قطعاً همراه با داستان بودم و بسیار شگفتزده شدم. همانطور که شما هنگام تماشای آن هستید.
تصویر: Apple TV Plus
به نظر شما کارول چگونه با شخصیت شما در Better Call Saul، کیم وکسلر، مقایسه میشود؟ آنها چه شباهتها و تفاوتهایی دارند؟
آنها عمدتاً بسیار متفاوت هستند. کارول هیچگونه چهرهای برای پنهان کردن احساساتش ندارد. حتی وقتی فکر میکند که احساساتش را نشان نمیدهد، بیشتر یک اخم است که نمیتواند پنهان کند.
کنترل احساسات و تفاوتهای شخصیتی
کیم وکسلر به طرز فوقالعادهای کنترل شده بود در اینکه به مردم چه چیزی درباره افکارش نشان دهد. کارول میتواند یک راز را نگه دارد. فکر میکنم این یک شباهت است. هر دوی آنها مجموعهای از قوانین و اخلاقیات برای خود دارند که بسیار سخت است که از آنها جدا شوند، اگر نگوییم کاملاً غیرقابل تغییر هستند. آنها واقعاً میخواهند از قطبنمای اخلاقی خود پیروی کنند، حتی وقتی دیگران به آنها میگویند که اشتباه میکنند.
فکر میکنم کیم خجالت میکشد بگوید که دوست دارد وقتی مردم به او نیاز دارند قهرمان باشد. اما او واقعاً میخواهد اینگونه باشد. کارول قهرمان نهایی بیمیل است. او همیشه، تا زمانی که هیچ راه دیگری باقی نمانده باشد، آرزو میکند که بتواند پیرو باشد. او مثل این است که من واقعاً امیدوارم کسی دیگر رهبری این کار را به عهده بگیرد و به من بگوید چه باید بکنم، و هیچکس این کار را نمیکند!
استقلال و نیاز به رهبری
بله، این نکته خوبی است که من کاملاً متوجه آن نشده بودم. اما او به شدت تلاش میکند کسی را پیدا کند که به او بگوید قدم بعدی چیست. با این حال، هر دوی آنها به شدت مستقل هستند، درست است؟ کارول در نمایش آن جمله را دارد که میگوید “من مستقل هستم.” مگر اینکه این یک دروغ باشد.
خب، این خودش یک نقطه کمدی دارد، البته.
اما شما به نکته خوبی اشاره کردید. من هر دوی آنها را از نظر اجتماعی محدود میبینم. کیم فقط در کنار جیمی خودش بود و کارول هم فقط در کنار شریکش خودش است. وقتی این حائل اجتماعی را ندارد، از نظر اجتماعی بسیار سردرگم است. فکر نمیکنم او بداند چگونه بدون نوعی زره در جهان عمل کند.
سالهای زیادی در آلبوکرکی
این سالهای زیادی برای شما در آلبوکرکی است.
[میخندد] بله، همینطور است.
نقش آلبوکرکی در داستان
آلبوکرکی همیشه به عنوان یک شخصیت در Breaking Bad و Better Call Saul احساس میشد. چه نقشی به عنوان یک مکان در Pluribus ایفا میکند؟
فکر میکنم وینس بهتر میتواند به این سوال پاسخ دهد. این به معنای فرار از سوال نیست. به نظر میرسد که برای داستان مناسب است. آیا وقتی که تماشا میکردید، شما را اذیت کرد یا به سرعت از آن عبور کردید؟
این موضوع برای من مشکلی ایجاد نکرد، فقط با خودم گفتم، خب، وینس گیلیگان یک سریال دیگر در آلبوکرکی ساخته است.
وفاداری وینس گیلیگان به آلبوکرکی
درسته؟ او دوست دارد در آنجا فیلمبرداری کند. او همچنین وفاداری فوقالعادهای به تیم خود دارد. او به شهر آلبوکرکی وفادار است و واقعاً ترجیح میدهد داستانهایش را در آنجا روایت کند.
تأثیر آلبوکرکی بر داستانسرایی
فکر میکنم این موضوع به داستان کارول کمک میکند. چیزی در مورد چشمانداز آلبوکرکی و آن شهر وجود دارد که میتواند به راحتی زیبا، دعوتکننده و رمانتیک باشد. سپس به سرعت به چیزی تحمیلکننده، تنها و مرموز تبدیل شود. این واقعیت که این ویژگیها با هم کار میکنند، دقیقاً همان چیزی است که سریال انجام میدهد.
علاقه به ژانر علمی تخیلی
این اولین پروژه بزرگ علمی تخیلی شماست. آیا طرفدار علمی تخیلی هستید؟ آیا برنامهها، فیلمها یا کتابهای علمی تخیلی مورد علاقهای دارید؟
آه، بله. وقتی وینس به من گفت که یک عنصر علمی-تخیلی در آن وجود دارد و بیشتر به علمی-تخیلی روانشناختی میپردازد تا علمی-تخیلی فضایی، بسیار هیجانزده شدم. مطمئن نیستم که این زیرژانرها را درست بگویم، اما من یک طرفدار بزرگ هستم. آینه سیاه را دوست دارم و همچنین Silo و Severance را. من تمام Twilight Zoneهای قدیمی را نیز دوست داشتم. زمانی که Nick at Nite آنها را نشان میداد، بهطور مکرر تماشا میکردم و توانستم یکی از آنها را انجام دهم.
من واقعاً عاشق طرفداران چیزهای علمی تخیلی روانشناختی هستم. همچنین، من طرفدار بزرگ پروندههای ایکس بودم. وقتی به کامیک کان رفتیم تا عنوان را اعلام کنیم، با گروه جدیدی از افرادی که منتظر بودند وینس به ریشههای پروندههای ایکس خود برگردد، آشنا شدم. این خیلی جالب بود و من از آن بخش هیجانزدهام.
Pluribus در ۹ نوامبر در اپل تیوی پلاس پخش میشود.


توسط
توسط
توسط




توسط