📋 خلاصه مقاله:
نینتندو با بازی Donkey Kong Bananza موفقیت بزرگی کسب کرده و این بازی به سرعت به یک کلاسیک در بازیهای پلتفرمر تبدیل شده است. با امتیازات بالا در OpenCritic و Metacritic، Bananza به عنوان یکی از برترین بازیهای سال شناخته میشود، اما احتمالاً به دلیل تاریخچه نینتندو در جوایز، برنده بازی سال نخواهد شد.
موفقیت نینتندو با Donkey Kong Bananza
نینتندو بار دیگر موفق شده است. Donkey Kong Bananza بر اساس اکثر نقدها، به سرعت به یک کلاسیک در بازیهای پلتفرمر تبدیل شده است. این بازی که به صورت انحصاری برای Switch 2 عرضه شده، با امتیاز نقدی ۹۲ در OpenCritic و ۹۱ در Metacritic مورد تحسین قرار گرفته و در میان سه یا چهار بازی برتر سال قرار دارد.
ویژگیهای برجسته Bananza
با گیمپلی آزاد و تخریبی خود، Bananza از نظر بصری جذاب و از نظر اجتماعی گیرنده است. این بازی جدیدترین اثر در یکی از طولانیترین و پرافتخارترین سلسلههای بازیهای ویدیویی است. یک بازی اکشن با کیفیت فوقالعاده بالا و شخصیتمحور که معمولاً یک ماریو یا زلدا است و از دهه ۱۹۸۰ با عرضه تقریباً هر کنسول جدید نینتندو همراه بوده است.
بازیهای برتر نینتندو
برخی از این بازیها در میان بهترین بازیهای ساخته شده قرار دارند: Super Mario World, Super Mario 64, The Legend of Zelda: Breath of the Wild.
این موضوع به طور قطع Bananza را به یک رقیب قوی برای بازی سال در مراسم The Game Awards در دسامبر تبدیل میکند. در واقع، ما آن را در رتبه دوم پس از Clair Obscur: Expedition 33 در رتبهبندی خود قرار دادهایم. مطمئناً از رقابتهای انتشار پاییز جان سالم به در خواهد برد تا نامزدی را به دست آورد. اما آیا واقعاً میتواند برنده شود؟ فکر نمیکنم. نه فقط به این دلیل که Clair Obscur به طور کامل برای سلیقههای هیئت داوران The Game Awards طراحی شده است. به نظر عجیب میرسد، اما تبار نینتندویی Bananza احتمالاً یک نقطه ضعف است.
تاریخچه نینتندو در جوایز بازی
نینتندو ممکن است به عنوان یکی از بهترین توسعهدهندگان بازی در جهان شناخته شود. اما تنها یک بار با Breath of the Wild برنده بازی سال شده است.
در سال ۲۰۱۷، این جایزه هرگز برنده جایزههای پیشین The Game Awards، یعنی Spike Video Game Awards نیز نشد. در اولین دوره جوایز Spike در سال ۲۰۰۳، Madden NFL 2004 بر The Legend of Zelda: The Wind Waker پیروز شد. این پدیده در مراسمهای جوایز بازی که توسط جف کیلی تولید نشدهاند نیز مشهود است.
جوایز DICE و نینتندو
در جوایز DICE Awards که توسط صنعت انتخاب میشود، نینتندو بین پیروزی The Legend of Zelda: Ocarina of Time در سال ۱۹۹۹ و Breath of the Wild یک دوره ۱۹ ساله بدون پیروزی را تجربه کرد.
جوایز BAFTA و نادیده گرفتن Breath of the Wild
BAFTA در سال ۲۰۰۸ به Super Mario Galaxy جایزه داد اما Breath of the Wild را نادیده گرفت. داستان مشابهی در Game Developers Choice Awards نیز وجود دارد.
در دوران کنسول گیمکیوب نینتندو، عناوین کلاسیکی مانند Metroid Prime برای اکثر جوایز بازی سال نادیده گرفته شدند.
تصویر: Nintendo EPD/Nintendo
شاید دلایل تاریخی برای این موضوع وجود داشته باشد. به طور کلی، جوایز بازیهای ویدیویی در دهه ۲۰۰۰ به یک پدیده تبدیل شدند. اسپایک و بفتا در سال ۲۰۰۳ شروع به کار کردند. انتخاب توسعهدهندگان بازی در سال ۲۰۰۰ و دایس در سال ۱۹۹۸ آغاز شد. نینتندو در این دهه بازیهای بسیار عالی منتشر کرد. به عنوان مثال، Metroid Prime یکی از این بازیها بود. اما هیچکس نمیگوید که این دوران طلایی برای این پلتفرمدار بود. نینتندو تا حدی از فرهنگ اصلی بازیهای ویدیویی کنار گذاشته شد. گیمکیوب نسبتاً شکست خورد. پس از آن، نینتندو به دنبال جذب مخاطبان جدید و غیرحرفهای با DS و Wii رفت.
تغییرات در صنعت بازیهای ویدیویی
در همین حال، پلیاستیشن ۲ و Grand Theft Auto مرکز جدید بازیها را به عنوان بالغ، تند و سینمایی تعریف کردند. به عبارت دیگر، نقطه مقابل نینتندو بودند. این درست زمانی بود که سیستم جوایز بازیها در مراحل ابتدایی خود بود. بسیاری از این پیشفرضهای انتقادی همچنان در نحوه تفکر هیئتهای داوری جوایز باقی ماندهاند.
علاوه بر این، دوران تقریباً دوری نینتندو با دههای از برتری بینظیر در دهه ۱۹۹۰ همراه بود. کمتر توسعهدهنده بازیای توانسته به چنین موفقیتی دست یابد. از هجوم بازیهای نمادین سوپر نینتندو گرفته تا نحوهای که Mario 64 و Ocarina of Time امکانات بازیهای سهبعدی را بر روی N64 منفجر کردند، نینتندو تعریفکننده بازیها بود. در تمام دهه، نینتندو بر اجماع منتقدان تسلط داشت. تا زمانی که جوایز بازی در دهه ۲۰۰۰ به طور جدی مورد توجه قرار گرفتند، بزرگی نینتندو فرض شده و شاید نادیده گرفته شده بود.
این عوامل به درک بحرانی از نینتندو منجر شدهاند. نینتندو به عنوان شرکتی درخشان اما منزوی، غیرمدرن و پایبند به سنتها شناخته میشود. مهمتر از همه، این شرکت خارج از آنچه که اجماع انتقادی به عنوان شایسته جایزه میداند، عمل میکند.
تمرکز نینتندو بر بازیهای خانوادگی
نینتندو همچنان بخش عمدهای از تلاشهای خود را بر روی بازیهای خانوادگی متمرکز کرده است. این شرکت به گیمپلی بیش از داستانپردازی اهمیت میدهد. در همین حال، جوایز بازی به طور سنتی بازیهای خانوادگی را کمتر ارزشگذاری کردهاند. تمرکز قوی بر روایت در بازیهای انتخاب شده برای بازی سال وجود دارد.
The Legend of Zelda: Breath of the Wild تقریباً تمام جوایز بازی سال را به دست آورد. نینتندو باید هم انتظارات را به چالش میکشید و هم از یک استاندارد بسیار بالا عبور میکرد تا به این موفقیت برسد.
Donkey Kong Bananza شباهتهای زیادی با Breath of the Wild دارد. اما به هیچ وجه به سطح شوکآوری آن نمیرسد. داستانی به جذابیت “تیم ۲۰ نفره فرانسوی که در بازی خود از Final Fantasy پیشی میگیرد” را روایت نمیکند. (و نه به اندازه ” سونی که در بازی خود از نینتندو پیشی میگیرد.”)
استانداردهای نینتندو در بازیهای سال
بهطور ناعادلانه یا نه، وقتی صحبت از بازی سال میشود، استاندارد برای نینتندو بالاتر از رقبا قرار دارد. آیا نینتندو میتواند دوباره از این استاندارد عبور کند؟ شاید. اما احتمالاً نه با Bananza.


توسط

توسط
توسط
توسط

