📋 خلاصه مقاله:
بازی “ماجراهای الیوت: داستانهای هزاره” از Square Enix، یک نقشآفرینی اکشن با گیمپلی ساده است که در سال ۲۰۲۶ منتشر میشود. نسخه دمو، مبارزات و کاوشهای جذابی ارائه میدهد، اما شخصیت اصلی کمجذاب است. بازی یادآور عناوین کلاسیک مانند “Ys I” و “Secret of Mana” است.
از زمان انتشار اولین بازی Octopath Traveler، به هر بازی جدید HD-2D در مجموعه Square Enix علاقهمند شدهام. بنابراین، وقتی ناشر The Adventures of Elliot: The Millennium Tales را در Nintendo Direct 31 ژوئیه معرفی کرد و اعلام کرد که نسخه دمو همان روز در دسترس است، میدانستم که باید چه کنم. البته، یک ساعت دمو نمیتواند ارزیابی کاملی را تضمین کند. اما زمانی که با آن گذراندم، نشان داد که The Adventures of Elliot در مسیری جالب حرکت میکند.
منتشر شده توسط Square Enix، ماجراهای الیوت: داستانهای هزاره یک بازی نقشآفرینی اکشن است که توسط تیم Asano توسعه یافته است. این همان تیمی است که بازیهای نقشآفرینی فوقالعادهای مانند Bravely Default، Octopath Traveler و Triangle Strategy را ساخته است. ماجراهای الیوت به گفته تومویا آسانو، رئیس تیم Asano، به عنوان یک بازی با “گیمپلی ساده و قابل فهم” توصیف شده است. در این بازی، بازیکنان کنترل الیوت را به دست میگیرند، شخصی که به همراه پری به نام Faie به کاوش در مناطق تحت کنترل قبایل جانوران میپردازد. این بازی قرار است در سال ۲۰۲۶ برای Nintendo Switch 2، PlayStation 5، Windows PC و Xbox Series X منتشر شود. با این حال، نسخه دمو تنها بر روی Nintendo Switch 2 در دسترس است.
تمرکز نسخه نمایشی The Adventures of Elliot بر مبارزه و کاوش است. شما میتوانید با انواع سلاحها برای مبارزات کوتاه یا بلندمدت آزمایش کنید. از شمشیر کلاسیک گرفته تا بمبهای واقعی که مانند Bomberman در میدان قرار میدهید، بازی با ترکیبهای مختلف برای من لذتبخش بود. از آنجا که سلاحهای نزدیکزن دارای حمله شارژی هستند، میتوانستم از استراتژی کند اما مؤثر راه رفتن و سپس شارژ کردن شمشیرم برای وارد کردن ضربهای کشنده به قورباغه یا حلزون بیخبر استفاده کنم.
از سوی دیگر، تلاش برای شلیک به دشمنان با کمان، آزمونی است که میتواند روحیه فرد را به چالش بکشد، زیرا محیطهای HD-2D آنها را به سبک بازیهای اکشن RPG قدیمی بازسازی میکنند – حتی تا حدی که درک عمق وجود ندارد. آیا فکر میکنید قورباغه آبی خطرناک درست جلوی شماست؟ اشتباه میکنید! تیرهای شما (جمع، زیرا همیشه بیش از یک تیر مصرف میکنید) به آنها نمیرسند. در نهایت یاد میگیرید که هدف همیشه کمی به سمت راست یا شاید کمی پایینتر از جایی که به نظر میرسد، قرار دارد.

در بازی The Adventures of Elliot، ریتم مبارزات یادآور دوران نبردهای سختی است که شخصیتهای فانتزی با شمشیرهای پیکسلی به میدان میرفتند. شما همان انیمیشن حمله را تکرار میکنید و با شدت دکمه حمله را فشار میدهید. هیچ حرکتی برای اجتناب از حملات خطرناک یا ترکیبهای پیچیده گروهی که با استایل نبردها را به پایان برسانند، وجود ندارد. باید بررسی کنید که آیا بهتر است حمله را آغاز کنید یا منتظر حرکت دشمن بمانید تا آنها را مسدود کنید. پس از سالها بازی کردن نقشآفرینیهای اکشن پیچیده، The Adventure of Elliot بسیار ساده به نظر میرسد؛ بسیار ابتدایی. با این حال، سادگی مهارتهای مبارزه الیوت، فضایی برای نبردهای رئیس پیچیده، نسبتاً آشفته و در عین حال سرگرمکننده ایجاد میکند.
وقتی در حال مبارزه با دشمنان نیستید، میتوانید زمان خود را به بازدید از مناطق جدید یا کاوش در سیاهچالهای تازه اختصاص دهید. نسخه نمایشی تنها به چند مکان دسترسی میدهد، اما برای نمایش بیومهای مختلف کافی است. به عنوان مثال، میتوانید بیابانی با سنگهای آتشین شناور یا منطقهای جنگلی با بخشهای چمنی که سرعت شما را کاهش میدهد، تجربه کنید.
کاوش در مناطق مختلف
اگرچه کاوش در این مناطق سرگرمکننده است، اما بیشتر مناطقی که در نسخه نمایشی ماجراجوییهای الیوت دیدم، بسیار عمومی به نظر میرسند. حداقل، بیشتر از آنچه از دنیایی به نام فیلابیلدیا انتظار داشتم. این مناطق فاقد نشانههای جالب یا جزئیاتی هستند که کنجکاوی مرا برانگیزد. البته، پردازش HD-2D باعث میشود همه این مناطق زیبا به نظر برسند، اما هیچکدام از آنها درخشان نبودند یا مرا مشتاق به کاوش در هر گوشه و کنار نکردند. شاید آنهایی که در بازی کامل هستند جذابتر باشند.

اولین سیاهچالی که کاوش کردم، غاری چند لایه با شن روان و حفرههایی در زمین بود که باید به ترتیب درست از یک لایه به لایه دیگر میافتادید. از سوی دیگر، دومین سیاهچالی که پیدا کردم دارای مکانیزمهایی بود که باید آنها را فعال میکردید تا سکوها را بالا ببرید. این سیاهچالها به دلیل هماهنگی خوبی که با مهارتهای الیوت داشتند، مرا مجذوب خود کردند. ماجراجوی تنها ما فقط میتواند بپرد و از جادوی پری استفاده کند تا کاوش کند. اگرچه پریدن روی یک سری سکوها در یک زمان محدود به دلیل تجربه فضایی ناقص بازی میتواند خستهکننده باشد، این چالشها باعث شد احساس کنم که الیوت را به خوبی تسلط دارم. میدانستم چقدر سریع باید دکمهها را فشار دهم و چقدر میتواند بپرد. من مرزهای او را به چالش کشیدم.
به طرز شگفتانگیزی، خود الیوت کمجذابترین بخش از ماجراهای الیوت است. او طراحی جالبی دارد که او را شبیه به یک جادوگر قرمز از فاینال فانتزی میکند و در بخش ابتدایی دمو، دیالوگهای زیادی ارائه میدهد. با این حال، نمیتوانم از این احساس رهایی یابم که تفاوتی ندارد او الیوت کاوشگر معروف باشد یا فقط الیوت مردی با کلاه قرمز. برای بازیای که ماجراهای الیوت نام دارد، این واقعیت که شخصیت اصلی به اندازه یک تخته چوب شخصیت دارد، دستکم خندهدار است.

تصویری از بازی The Adventures of Elliot که شخصیت را در بالای دیوار اطراف شهر اولیه نشان میدهد.
تکمیل نسخه دمو The Adventures of Elliot حدود یک ساعت زمان برد و پس از آن، کنسول Switch 2 خود را کنار گذاشتم و به دنبال تجربهای بیشتر بودم. جذابیت خاص این بازی، آن را بسیار دلپذیر کرده است. در حالی که از بازیهای نقشآفرینی نوبتی لذت میبرم، نمیدانستم که به دنبال تجربهای هستم که مرا به یاد Ys I و Secret of Mana بیندازد. اکنون کار زیادی نمیتوانم انجام دهم جز اینکه منتظر بمانم و امیدوار باشم که نسخه نهایی بازی به خوبی — یا حتی بهتر از — خاطراتم از آن باشد.