📋 خلاصه مقاله:
بازی جدید Mashina از Talha و Jack Co. با استفاده از انیمیشن استاپموشن، داستان رباتی تخممرغی را روایت میکند که با حفر زمین و جمعآوری مواد معدنی، دنیای خود را نجات میدهد. این بازی با الهام از Steamworld Dig، تجربهای آرامشبخش و خلاقانه ارائه میدهد که با چالشهای ساخت تونلهای زیرزمینی و سیستم نوار نقاله همراه است و برای علاقهمندان به ماجراجوییهای شبانه و کارهای خلاقانه طراحی شده است.
پس از اینکه اوایل این ماه به بازی Donkey Kong Bananza پرداختم، اعلام کردم که سال ۲۰۲۵ یک «سال بزرگ برای حفرهها» خواهد بود. ماجراجویی DK سومین بازیای بود که امسال تجربه کردم (در واقع چهارمین، چون در آن زمان بازی Rusty Rabbit از Netease را فراموش کرده بودم) که شادی کودکانه حفر در یک جعبه شنی را به یک قلاب خلاقانه در گیمپلی تبدیل کرده بود. امروز، این روند به لطف Mashina که به موقع عرضه شده، یک لایه عمیقتر میشود.
پس از موفقیت چشمگیر Judero در سال گذشته، بازی جدیدی به نام Mashina از Talha و Jack Co. منتشر شده است که به آزمایشهای استودیو با انیمیشن استاپموشن ادامه میدهد. این بازی داستان یک ربات تخممرغی شکل را روایت میکند که در مأموریتی برای نجات دنیای خود با جمعآوری مواد معدنی قرار دارد. او چگونه این کار را انجام میدهد؟ با حفر کردن زمین، البته. این پروژه با افتخار با فناوری پایین ساخته شده و از نظر گستردگی با آخرین بازیهای نینتندو فاصله زیادی دارد، اما Mashina تجربهای آرامشبخش ارائه میدهد که پس از هفتهها از تخریب محیطی پر سر و صدای Donkey Kong Bananza به آن نیاز داشتم.
از نظر ساختاری، ماشینا بیشترین شباهت را به Steamworld Dig دارد. وظیفه من این است که وارد یک معدن دو بعدی شوم و با استفاده از دریل خود به جستجوی مواد معدنی بپردازم. تا جایی که میتوانم، مواد را در موجودی پازلی خود جای میدهم، آنها را به سطح زمین برمیگردانم و امتیاز مهارتی کسب میکنم که به من کمک میکند تا به طور مؤثرتری حرکت و حفاری کنم. همزمان، مأموریتهایی را برای برخی از رباتهای دوستانه روی زمین انجام میدهم که به من دریلها و ابزارهای قدرتمندتری مانند تلهپورترها میدهند. این همان قلاب پیشرفتی است که باعث شد A Game About Digging a Hole در اوایل امسال به موفقیتی کوچک تبدیل شود، اما این بار توسط رباتهای دوستداشتنی ارائه شده است.
حفاری و ساخت سیستم تونلهای درهمتنیده زیرزمینی، لذتی ذاتی دارد، اما همچنان چالشهای زیادی برای رفع وجود دارد. من با سیستمی دست و پنجه نرم کردم که ساخت نوار نقالههای حمل مواد معدنی را به من تحمیل میکرد و جذابیت کلی آن زمانی که به بخش سوم و پر از کارهای تکراری رسیدم، کاهش یافت. با این حال، Mashina از نقصهای خود شرمنده نیست. این را میتوان در مناظر ناهموار، صحنههای متحرک ابتدایی و گروهی از شخصیتهای نامتناسب که گویی از روی جلد آلبوم Primus بیرون آمدهاند، حس کرد. حتی زمانی که بازی کمی شلخته به نظر میرسد، با کیفیت سورئال تصاویر تکهتکهاش همخوانی دارد.
این همان چیزی است که انیمیشن خمیری را خاص میکند. آنچه این نوع انیمیشن را ویژه میسازد، این است که همیشه از لمسهای انسانی که آن را ممکن میسازد، آگاه هستید. میتوانید ببینید که چگونه یک دست، زندگی را به یک تکه خمیر بخشیده است. بازی Mashina با اثر انگشتها تعریف میشود، بازیای که هرگز نمیگذارد کار سختی که برای خلق آن انجام شده است را فراموش کنید.
میتوانید آن را به نوعی “بانانزای کارگری” بنامید. لحظاتی که در طول بازی برایم به یاد ماندنی بودند، زمانی بود که به سادگی در حال کندن زمین بودم و به صدای ایستگاه رادیویی پر از نویز گوش میدادم که بین صحبتهای دیجیها درباره وضعیت دنیای مسموم، آهنگهای هیپنوتیزمکننده پخش میکرد. احساس میکردم مانند یک راننده کامیون هستم که در ساعت ۳ صبح در سراسر کشور رانندگی میکند و به هر پخش رادیویی که در جادههای دورافتاده میتواند دریافت کند، گوش میدهد تا بیدار بماند. در حالی که داستان نازک “ماشینا” فاقد تأثیر احساسی “جودرو” است، اما همچنان در راههای کوچک خود گاهی اوقات متعالی است. این بازی برای قهرمانان شیفت شب است که در ساعات پایانی شب کار میکنند تا مطمئن شوند که وقتی دیگران بیدار میشوند، دنیا همچنان در حال حرکت است.